تام مونِهان، از پرورشگاه تا میلیونر شدن
تــام مــونــِهــان (Tom Monaghan) کارآفرین آمریکایی است که دومینوز پیتزا (Domino’s Pizza) را در سال 1960 افتتاح کرد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز ، او همچنین از سال 1983 تا 1992 صاحب تیم بیسبال تایگرز نیز بود. پس از اینکه تام مونهان پدرش را در چهارسالگی از دست داد، مادرش شرایط سختی برای بزرگ کردن فرزندانش داشت، به همین دلیل در سال 1943 و در شش سالگی، او و برادرش را به پرورشگاه سپرد تا اینکه در سال 1949 دوباره آنها را به خانه بازگرداند. در سال 1959، تام مونهان در دانشگاه میشیگان ثبتنام کرد، او در آن زمان قصد داشت معمار شود. در حالی که هنوز دانشجو بود، 900 دلار قرض کرد و با کمک برادرش یک مغازه پیتزافروشی کوچک که نامش دومینیک (DomiNick) بود را خرید و در سال 1965 به پیشنهاد یکی از کارکنانش نام آن را به دومینوز تغییر داد. خودش درباره کسبوکارش میگوید: «من از دانشگاه معماری شروع کردم و به پیتزافروشی رسیدم تا بتوانم مخارج دانشگاه را بپردازم. در این کسبوکار پول زیادی از دست دادم و هرگز به معماری بازنگشتم.» تام مونهان کنترل سهامش را در سال 1998 به مبلغ یک میلیارد دلار فروخت. میتوانید به هر آنچه در ذهنتان هست برسید «هر کسی روی کره زمین یک رویا یا هدف قطعی در زندگیاش دارد. همچنین معتقدم هرکسی
میتواند به هدفش دست یابد اگر ذهنش را روی آن تنظیم کند.» مونهان توانست بر فقر و مشکلات زندگیاش غلبه کند و یکی از موفقترین اشخاص تاریخ آمریکا شود. او زمان زیادی را برای خواندن زندگینامه مردان بزرگ پیش از خودش میگذراند. افراد بزرگی که از هیچ به همه جا رسیده بودند. مونهان با خودش میاندیشید که چرا او نتواند چنین کاری را انجام دهد؟ سالها بعد زمانی که در نیروی دریایی بود، زمان زیادی را برای رویاپردازی درباره احتمال اینکه چه کارهایی میتواند انجام دهد، میگذراند: «زمانی که خارج از کشور و روی یک کشتی بودم، به کاری که همیشه زیاد انجام میدادم، مشغول بودم؛ رویاپردازی. درباره آیندهام فکر میکردم، به سبک زندگی که قرار بود داشته باشم و به تمام اتومبیلها، خانههای زیبا، قایقها و هواپیماها میاندیشیدم. مطمئن نبودم که هیچکدام از این اتفاقها بیفتد، اما اگر غیرممکن بود، رویاپردازی درباره هیچکدامشان برایم لذتبخش نبود.» رویایتان خوب بودن نباشد بهترین بودن باشد تام مونهان سختیهای بسیاری را در طول زندگیاش متحمل شد، اما میدانست هر کاری که میخواهد انجام دهد باید در آن بهترین باشد. در روزهای
اولیه راهاندازی دومینوز پیتزا، کار کنترل کیفیت برای مونهان ساده بود، او به شخصه مسئولیت کسبوکارش را و تمام بخشهای تهیه پیتزا را برعهده داشت، اما هرچقدر که کمپانی رشد میکرد و بزرگتر میشد، کنترل تمام بخشها برایش سختتر میشد. برای اینکه از عهده این کار بربیاید، زمانش را در یکی از پیتزافروشیهایش که شلوغترین آنها بود و در هفته 5 هزار پیتزا میفروخت، میگذراند: «از روز اولی که کسبوکارم را آغاز کردم، در محل کارم حضور داشتم و همه کارکنان را به سخت کار کردن وادار میکردم. اصرار فراوانی داشتم که پیتزا خیلی سریع آماده شود تا زمان و سفارشات حفظ شود. در عین حال مدام تلاش میکردم که کیفیت پیتزاها را بالا ببرم.» او با صحبتهایی که در خیابان با رهگذران داشت نظرشان را درباره پیتزاهایش میپرسید و حتی گاهی افراد نابینا را استخدام میکرد تا پیتزاهایش را تست کنند. مونهان با استفاده از این روشها مطمئن میشد که پیتزاهایش بهترین هستند. البته او فقط در زمینه طعم پیتزاها نگرانی نداشت، بلکه میخواست دومینوز در زمینه رساندن پیتزاها نیز بهترین باشد، نکتهای که او مسیر موفقیتش را در آن میدید. از این رو، شعاری را برای
کسبوکارش قرار داد؛ «30 دقیقه یا ضمانت دریافت مجانی»، که همین مسئله به زمان ارسال پیتزاها کمک میکرد و بعدها به یک معیار در این صنعت تبدیل شد. مونهان از این ضمانت زمان دریافت به عنوان «بهترین ابزار مدیریتی» یاد میکند و آن را دلیل رشد و موفقیت کسبوکارش میداند.
ارسال نظرات