سدها منابع آب زیرزمینی را میبلعند؟
تورج فتحی، کارشناس منابع آب و محیط زیست، سدسازی را عاملی برای بیلان منفی دشتها و افت سطح سفرههای زیرزمینی معرفی میکند.
گزارشهای منتشر شده در بخش آب وزارت نیرو هم به عدم مطالعه تاثیر سدسازی روی منابع آب زیرزمینی در پایین دست اشاره دارد. اما فرهاد ایمان شعار، رئیس گروه ایمنی و پایداری سدهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، افت سطح سفره آبهای زیرزمینی را ناشی از کاهش بارش و برداشت بیرویه از این منابع اعلام کرده و تاثیر سدها روی بیلان منفی آب زیرزمینی را حدود 5 درصد معرفی میکند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز، تورج فتحی، میگوید: سدها قطعا اثرات منفی روی سفره آبهای زیرزمینی دارند مگر آنکه در زمان مطالعات برای ساخت سد، وضعیت آب پایین دست به درستی بررسی شده باشد و عملیات آبخوانداری در دشتهای پایین دست انجام شود. البته این مسئله کمتر در ایران دیده شدهاست. اما رئیس گروه ایمنی و پایداری سدهای شرکت مدیریت منابع آب ایران تاکید میکند: برای تمام سدها مطالعات آب زیرزمینی انجام میشود، ولی به دلیل عدم قطعیت در محاسبات مهندسی، حتی اگر با دقیقترین مدلها شرایط آب زیرزمینی و غیره شبیهسازی شود، باز هم احتمال 10درصد خطا وجود دارد. به گفته ایمان شعار، با ساخت سدها میزان تغذیه چاهها به طور تقریبی 5درصد کاهش مییابد اما با کم شدن میزان بارش بلندمدت تغذیه چاهها 20درصد افت میکند. افزایش تعداد بهرهبرداران یک چاه از 50 نفر به 500 نفر طی پنج دهه 20 درصد در تغذیه چاه تاثیرگذار است. در نتیجه با جمع شدن تمام این عوامل، یک چاه خشک میشود و سد به تنهایی در این فرآیند تاثیرگذار نیست. وی ادامه میدهد: اعداد اعلام شده در زمینه تاثیر پدیدههای مختلف روی تغذیه منابع آب زیرزمینی تقریبی است و بسته به اهداف، مصارف، ساخت زمینشناسی، موقعیت اقلیمی، احجام سد و... این اعداد متفاوت است. ساخت سد در هیچ جای دنیا بدون اثرات منفی نیست اما نمیتوانیم بگوییم که با ساخت سد، پایین دست آن کاملا خشک شدهاست. زیرا به دلیل وجود فرار آب در سدها، امکان ندارد که ساخت این سازههای آبی زمینه خشک شدن چاهها و چشمههای پایین دست را فراهم کند. خشک شدن دشت جیرفت در اثر سدسازی با وجود اظهارات رئیس گروه ایمنی و پایداری سدهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، فتحی کارشناس آب و محیطزیست میگوید: در سد جیرفت که پاییندست آن دشت جیرفت قرار دارد، به دلیل عدم انجام مطالعات پایه، بحران ایجاد شدهاست. وی اضافه میکند: وزارت نیرو در زمان مطالعه سدها و عقد قرارداد با پیمانکاران روی مطالعه در بالادست سدها متمرکز میشود. برای ساخت سد باید هیدرولوژی رودخانه، آبدهی سالانه، میزان فرسایش، آورد رسوب و... مطالعه شود اما برای سدهایی که مشرف به دشتها هستند، هیچگاه مطالعه انجام نمیشود. این کارشناس آب و محیط زیست بیان میکند: در شرح خدمات مشاوران سدساز این نکته قید نشده که مطالعهای در زمینه بیلان دشتهای پایین دست انجام دهند و ببینند آیا وضعیت دشت متعادل است یا خیر و با ساخت سد میزان نفوذ آب در دشت مشرف به آن چقدر کاهش مییابد. آیا میزان فرار آب سد برای تعادل بخشی آبخوان پاییندست تناسب دارد یا باید عملیات آبخوانداری در منطقه اجرا شود. فتحی با اشاره به اینکه بخشی از حقابه محیط زیست مربوط به تعادل بخشی دشتها میشود از عدم توجه وزارت نیرو به رعایت حقابههای زیست محیطی خبر میدهد. به گفته وی، سد جیرفت 700 میلیون متر مکعب آب در مخزن خود دارد. براساس مدلهای مختلف باید 200 میلیون متر مکعب آب بهعنوان حقابه زیست محیطی رودخانه هلیل رود، تالاب جازموریان و تعادل بخشی دشت جیرفت از این سد رهاسازی شود اما وزارت نیرو فقط 13 میلیون متر مکعب آب از این سد رها میکند. به دلیل خاکی بودن بستر رودخانه، آب رهاسازی شده که باید 100 کیلومتر مسیر را طی کرده تا به تالاب جازموریان برسد به داخل زمین نفوذ کرده و در همان 30 کیلومتر ابتدای مسیر متوقف میشود؛ بنابراین هیچگاه آبی به تالاب نمیرسد. این کارشناس آب و محیط زیست اضافه میکند: وزارت نیرو همان حقابه اندک تعیین شده برای تالاب جازموریان را یکباره رهاسازی نمیکند و گاهی در قسمتهای کوچکتر 2میلیون متر مکعبی، رهاسازی را انجام میدهد. این آب فقط میتواند مسافت کوتاهی را طی کند و به تغذیه دشت کمک نمیکند. متاسفانه در ایران دبی پایه رودخانهها در هیچ یک از سدها رها نمیشود. با این وجود فرهاد ایمان شعار، رئیس گروه ایمنی و پایداری سدهای شرکت مدیریت منابع آب ایران میگوید: ما دبی پایه رودخانه را باید رهاسازی کنیم. دبی پایه جزو مصارف سد بوده و در تمام سدها به جز زایندهرود، هرمزگان و یکی از سدهای سیستان و بلوچستان بهعنوان بحرانیترین مناطق کشور از نظر تامین آب، رهاسازی دبی پایه انجام میشود. توجه به بیلان پایین دست در یک دهه گذشته عبدالله فاضلی فارسانی، دبیر شورای راهبری طرح احیا و تعادل بخشی آب زیرزمینی از اثرات منفی و مثبت سدسازی روی منابع آب زیرزمینی سخن میگوید. به گفته وی، در مطالعات پیش نیاز احداث سد، باید سهم تغذیه آبخوانهای پایین دست لحاظ شود. البته فاضلی به این نکته هم اشاره دارد که برخی سدها نظیر کارون چهار و گتوند به دلیل آنکه مشرف به هیچ دشتی نبوده و آبرفتی در پایین دست آنها وجود ندارد، نیازی به تعیین سهم برای تغذیه آب زیرزمینی در آنها وجود ندارد. دبیر شورای راهبردی طرح احیا و تعادل بخشی بیان میکند: در گذشته ساخت برخی از سدها آبخوانهای زیر دست خود را دچار آسیب کرده و کسری مخزن را تشدید کردهاند. با توجه به مشکلاتی که در اثر سدسازی برای بخشهایی از کشور ایجاد شده از یک دهه پیش مطالعات وضعیت پایین دست به طور پررنگ در پروژههای سدسازی دیده میشود. فاضلی میگوید: از آنجا که سدها سیلابها را ذخیره کرده و به تدریج رهاسازی میکنند امکان نفوذ بیشتر برای آب فراهم کرده و سفرههای زیرزمینی را بهتر تغذیه میکنند. وی ادامه میدهد: با اجرای شبکههای آبیاری در دشت عباس، سطح سفرهآبهای زیرزمینی بالا آمده و حتی خاک منطقه تا حدودی زهدار شدهاست.