تاثیر 110 میلیارد فروش مواد مخدر،بر زندگی!
68 درصد از زندانیان کشور مستقیم و غیرمستقیم به خاطر مواد مخدر زندانی شدهاند.
در یکی از پسکوچههای محله لب خط، آدمهای خانه 5 طبقهای با نمای آجری و در فلزی رنگورو رفته، برای همه اهالی محل شناخته شدهاند. پلهها پیچدرپیچ و راهروها باریک هستند. کنار هر پاگرد، در یک واحد مسکونی قرارگرفته که درون آن، موادفروشان زندگی میکنند. در تمام 5 طبقه، حکایت زندگی مردانه و موادفروشی جریان دارد اما داستان پشتبام، زنانه است. کمتر از 35 سال دارد و بعد از چند ماه کارتنخوابی، اینجا را برای زندگی پیدا کرده است. مادر دو بچه است و روی پشتبام خانه موادفروشها زندگی میکند. بعد از عید به عنوان معتاد متجاهر دستگیر شد و چند ماه همه از او بیخبر بودند. طراوت، یکی از اعضای جمعیت امام علی میگوید:«بچههای این زن به وضعیت خیلی بدی افتاده بودند. شانس آوردند مادربزرگشان و اعضای خانه ایرانی کنارشان بودند، موقع این دستگیریها و به قول خودشان جمعآوری، هیچکس به اینکه این افراد بچه دارند و بچههایشان کودک هستند، فکر نمیکند.» طراوت، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران است و مردمشناسی میخواند. تمام زنها و بچههای محله او را میشناسند، در خانهها و درد دلهایشان، به رویش باز است و روی پایان نامهای با عنوان «مفهوم مادرانگی بین زنان معتاد با تأکید بر محله لبخط» کار میکند. به روایت دخترانی که چند سالی است در میان زنان حاشیه سر کردهاند، بیشتر این زنها به خواست شوهرانشان معتاد شدهاند. «دختر ۱۶سالهای را داریم که شوهر ۱۹سالهاش کتکش میزند و به زور میگوید باید بکشی. خیلیهایشان به خواست و اجبار شوهرها معتاد شدهاند. خیلیهای دیگر هم از روی بیسوادی و آموزش ندیدن. در این محله مواد راحتتر از همهچیز گیر میآید و وقتی زنان درد و بیماریای پیدا میکنند، مواد کشیدن را به هم توصیه میکنند.» به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایلنا، افشار: حدود ۴۳ درصد از زندانیان سراسر کشور بهصورت مستقیم در ارتباط با مواد مخدر در زندان بهسر میبرند، اگر موارد غیرمستقیم را نیز جمع کنیم، به رقم ۶۸ درصدی میرسیم پرویز افشار؛ درخصوص زنان زندانی مرتبط با مواد مخدر؛ با بیان اینکه حدود ۴۳ درصد از زندانیان سراسر کشور بهصورت مستقیم در ارتباط با مواد مخدر در زندان بهسر میبرند، گفت: اما با بررسی پرونده زندانیان مشخص میشود؛ گروه دیگری نیز وجود دارند که به علل دیگر دستگیر و زندانی شدهاند اما دلیل و علت تامه بزهی که مرتکب شدهاند؛ اعتیاد است. به عنوان مثال فردی مرتکب قتل یا دزدی میشود، اما دلیل ارتکاب جرم، اعتیاد وی بوده است. وقتی این موارد را با هم جمع میکنیم به رقم ۶۸ درصدی میرسیم، ادرحال حاضر آمار تفکیکی دقیقی درخصوص تعداد زنان زندانی مرتبط با مواد مخدر در دست نیست، اما در کل جمعیت زنان زندانی از مردان زندانی بسیار کمتر است. یک ماه پیش آیندهنگر، ماهنامه اتاق تهران، چنین روایتی از وضعیت اعتیاد زنان در پایتخت ارائه داده بود. امروز، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر، آمار جدیدی از وضعیت اعتیاد در کشور ارائه داده است. افشار با تاکید براینکه زن از قداست خاصی برخوردار است و معمولا رفتار مجرمانه ندارد، اظهار کرد: زنان کمتر در جرایم سازمانیافته، قاچاق مواد مخدر وباندهای مافیایی حضور دارند و بیشتر بهنظر میرسد؛ زنان قربانیان حوادث مرتبط با مواد مخدر باشند و آن دستهای نیز که به خردهفروشی مواد مخدر دست میزنند؛ بیشتر معتادانی هستند که برای تامین مواد به این سمت رفتهاند، البته ممکن است؛ موارد نادری نیز وجود داشته باشد که زنان روسای باندهای مواد مخدر باشند، اما معمولا تعداد این زنان در مقایسه با مردان بسیار کمتر است. اما بسیاری از زنان معتاد، درگیر جرائم همسرانشان میشوند. آیندهنگر، درباره یکی از خانههای محله لب خط تهران نوشته بود:«از حیاط ساختمان، بوی نامطبوعی بلند است. زنی که پیراهن سفید و دامن بلند مشکی چروکی روی تن لاغرش دارد، میان انبوهی از لباسهای آلوده و پاره ایستاده، با سرعت بالا آنها را دستهدسته میکند، داخل ملافهای میپیچد و گرهی به بالای آن میزند. یک ماهی همسایهها از او بیخبر بودند. بهجز یکی، دو دندان سیاه در لثهی جلویی، دندان دیگری در دهانش ندارد و با صدا و لهجهای نامفهوم میگوید: «چون معتادم من را یک ماه گرفته بودند و بعد ولم کردند. تازه برگشتم و میخواهم خانهام را عوض کنم.» حواسش سر جایش نیست، یکبار میگوید زندانی بوده و بار دیگر میگوید او را به جایی برای ترک کردن فرستاده بودند. بچههای بزرگش مشهد هستند و از دخترش خبر ندارد:«یک سال است که مرضیه را ندیدهام. پارسال بهزیستی بردش و همانجا نگهش داشتند.» با ذوق و افتخار میخندد و دو تا از انگشتهایش را بالا میآورد: «2 بار شوهر کردم و ۷ تا بچه دارم. خیلی سال است که شوهرم معتادم کرده.» سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز امروز گفته است برخی از زنان معتاد، درگیر جرائم همسرانشان میشوند:سعی قانون برآن است که برای زنان وگروههای آسیبپذیر، حبس و مجازاتهایی از این دست کمتر درنظر گرفته شود، براساس قانون حمل، نگهداری، تولید و هرگونه فعالیت مرتبط با مواد مخدر غیرقابل تحمل و جرم است و ممکن است؛ تعدادی از زنان به دلیل جرائم مرتبط با نگهداری، حمل، و... مواد مخدر که مرتبط با شوهران آنان است، درگیراین جرایم و متهم شوند. البته اگر کسی در محیطی دستگیر شود که از وجود مواد بیاطلاع باشد؛ مقام قضایی حتما به موضوع رسیدگی کرده و هیچ کس غیرعامدانه مرتبط با مواد مخدر دستگیر، زندانی و مجازات نمیشود. افشار با تصریح براینکه فرایند داوری و پیش از شروع این فرایند یعنی مرحله کشف و ضبط مواد مخدر و دستگیری متهمان همراه با عملیات پلیسی و امنیتی و اطلاعاتی است، افزود: پارهای افراد ممکن است؛ پس از دستگیری و تشکیل پرونده خود را بیاطلاع نشان دهند، اما تعداد معدودی هم ممکن است ناآگاهانه در دام افتاده باشند که قضات و ضابطان در فرایند دادرسی این جهات را در نظر میگیرند. وضعیت اعتیاد در کشور تا جایی است که هر روز در رسانهها آمار جدیدی منتشر میشود، بررسی تمام آنها نشان میدهد از طلاقهای خانوادگی گرفته تا جرمهای کلان، اعتیاد در آنها نقش اصلی داشته است. مواد مخدر سالیانه بین ۱۶۰۰ تا ۲ هزار میلیارد دلار در دنیا چرخش مالی دارد. سالیانه، ۴۵ هزار میلیارد تومان از اقتصاد ایران نیز توسط مخدر از بین میرود. مردم نیز هر روز ۱۱۰ میلیارد تومان برای موادمخدر پول میدهند. هاشمی، رئیس کمیته مبارزه با مواد مخدر نیز هفته گذشته گفته بود:. هاشمی درباره آمار زندانیان میگوید:« 45 درصد از موارد دستگیری و زندانی به صورت مستقیم و 18 درصد به صورت غیرمستقیم به جرائم موادمخدر مربوط میشود و میتوان گفت حدود 64 درصد از زندانیان ما با جرایم موادمخدری در ارتباط هستند.» به گفته او، ۵۵ درصد طلاقها به دلیل اعتیاد اتفاق میافتد:«همچنین 65 درصد همسرآزاریها، 55 درصد طلاقها، 30 درصد کودکآزاریها در شرایط فعلی و 95 درصد گروگانگیریهای سال 70 تا 78 مربوط به موادمخدر بودهاند. 25 درصد قتلهای عمد و 17 درصد تصادفات جادهای ناشی از اعتیاد هستند و میتوان گفت در مجموع 30 تا 95 درصد جرایم و آسیبهای جدی کشور از ناحیه موادمخدر است.» سعید معیدفر، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و مشاور وزیر راه و شهرسازی، درباره وضعیت اعتیاد در کشور به اینده نگر گفته بود:«از سال ۸۴ بارها خطر گسترش آسیبهای اجتماعی را در مقالات و مصاحبههایم بیان کردم و گفتم قطعا به سمت بحرانی پیش میرویم که برای آن آماده نیستیم. اما متاسفانه پیشبینیهای لازم را نداشتیم. مداخلههای متعددی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی کردیم بدون اینکه جوانب و پیامدهای این مداخلات را در نظر بگیریم. در نتیجه شرایط امروز شکل گرفته که محصول برنامهریزیهای غلط، مداخلات نادرست و جامعهای است که متاسفانه خواب و مرده است. در این جامعه تمام آن حیات اجتماعی را که لازمه به حداقل رساندن مشکلاتمان است، از بین بردهایم. بنابراین در ابعاد اقتصادی با مشکل بیکاری، تورم بسیار شدید و دولتی بودن اقتصاد مواجهیم و در ابعاد اجتماعی تعطیل شدن جامعه و به حداقل رسیدن مشارکت مردم را شاهد هستیم. در چنین شرایطی ساختار اجتماعی و اقتصادی ویرانی داریم که بدون تردید آسیبهای اجتماعی هر روز در آن بحرانیتر میشود و اگر چنین نبود، جای تعجب داشت.» به اعتقاد معیدفر، مسئلهای که باعث شده بهتازگی صدای فقر و اعتیاد بلندتر از گذشته شود، عادی شدن آنهاست: «دهههاست این مشکلات را داشتهایم اما مداخلات ناروا در ابعاد اقتصادی، اجتماعی بدون بررسی پیامدهای آن در دهه اخیر عادی شده و به تبع آن بحرانها نیز بیشتر و عادی شدهاند. بنابراین الان تقریبا همه دادشان بالا رفته که اطراف میدان شوش، دروازه غار یا محله هرندی و تمام درههای تهران، زیرپلها، دوربرگردانها، آزادراه نیایش و هرجا بروید آثار اعتیاد، کارتنخوابی، کودک کار، فحشا و انواع و اقسام فقر دیده میشود. اگر روزی ما کارتنخواب میدیدیم متاثر میشدیم اما الان با این آسیبها همزیست شدهایم و آنقدر ما را فراگرفتهاند که به بخشی از زندگی عادیمان تبدیل شدهاند.»