بازار کاغذ ایران در اختیار 4 تاجر
از آنجا که سررسیدکالایی مصرفی است؛ بازارش نیز تابعی از عرضه و تقاضاست. برای همین تبلیغات و تنوع محصول در آن میتواند نقش موثری داشته باشد، البته همیشه تنوع کالا قیمت نهایی محصول را تعیین میکند.
قیمتی که به عوامل مختلفی چون نرخ کاغذ، چاپ، نوع جلد، طراحی و اندازه آن بستگی دارد. گشتی کوتاه در بهارستان که مرکز اصلی این محصول است این نکته را گوشزد میکند که سالنامه نیز خود را بهروز کرده تا بتواند وفاداریاش را به مشتریانش ثابت کند. نگاهی به ویترینها حکایت از این دارد که سررسید هم در اندازه و سایز و هم شکل و شمایل و محتوا تنوع را به بازار خود کشانده است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز، از تقویمهای کلاسوری مخصوص مدیران گرفته تا سررسیدهای خشتی که بیشتر فانتزی هستند و به درد نسلهای جدید میخورد، البته این محصول نیز از آفت یا شاید مزایای شیک بودن در امان نبوده و در میان سالنامهها میتوان سررسیدهای شیک با پوست چرمی، نقره و طلاکاری را دید، البته سررسیدهایی را هم میتوان دید که برای قیمت تمامشده کمتر، از کاغذهای نامرغوب تولید شدهاند. شاید در گذشتهای نه چندان دور محتوای سالنامه تاریخ روز و مناسبتها و. . . بود اما امروزه ما شاهد سالنامههای مهندسی، مذهبی، سالنامههایی با جملات مثبت و روانشناختی، سالنامههایی برای جوانترها، سالنامههای تخصصی و سالنامههای دانشگاهی که از مهرماه امسال تا مهر سال بعد را دربر میگیرد، هستیم. همسفر با سالنامه قیمت هر سررسید به نرخ کاغذ، چاپ، نوع جلد، طراحی و اندازه آن بستگی دارد. بهویژه کاغذ که به گفته مسعود شیخزاده یکی از بنکداران بهارستان در انحصار چهار تا پنجتاجر است؛ تجاری که از کره، چین و اندونزی کاغذ وارد میکنند و آن را بهدست بنکداران میرسانند. چاپخانهها، دفترهای تبلیغاتی و کارخانجات، مشتریان همیشگی کاغذ هستند، البته همین محصول وارداتی برای ورود به کشور مشکلاتی همچون مشکلات گمرکی و مسائل استاندارد را پشت سر میگذارد تا بهدست بنکدارها برسد، کسانی که مدعیاند این بازار سقفی برای سرمایهگذاری ندارد و فضا به شکلی است که سرمایهگذاری بیشتر را میطلبد. شیخزاده که چند نسل از خانوادهاش درگیر خریدوفروش کاغذ بودهاند، آینده بازار را خوب میبیند و پیشبینی میکند از اردیبهشت ماه تحولات خوبی در بازار کاغذ ایجاد شود. ویترینی به نام جلد جلد نخستین قسمتی است که به چشم میآید. البته از آنجا که در حال حاضر بخشی از رسالت سالنامهها تبلیغات است، نوع جلد میتواند در خرید سالنامه اثرگذار باشد و از این طریق به هدفی که در تبلیغ دارد، برسد. اسدی از فعالان بازار که عمری است سررسیدهای مختلفی را با جلدهای مختلفی تزیین کرده، انتخاب جلدها را معطوف به سلیقه و توانایی اقتصادی تولیدکننده میداند. موردی که نباید از نظر دور داشت این است که سالنامه تهیه میشود تا یکسال را تاب بیاورد که برای همین بیشتر از جلدهای سخت با روکشهای مختلف استفاده میشود؛ روکشهای سلفونی (گلاسه با روکش سلفون مات و براق) چرم مصنوعی و طبیعی و گالینگور. با استناد به صحبتهای اسدی در مرحله جلد، چاپ روی جلد را هم داریم. در دنیای رقابتی و صنعتی امروزی طراحی حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در بیان سرگذشت تولید سررسید، نمیتوان طراحی را نادیده گرفت. با توجه به سفارش مشتری برای هر سررسید از اندازههای متفاوتی استفاده میشود و هر یک از آنها طراحی خاص خود را سفارش میدهند. اما به طور کلی و به دو دلیل کاهش هزینهها و کاهش دورریز کاغذ از سایزهای استاندارد رحلی (۵/۲۸×۲۱) وزیری (۵/۲۳×۱۷)، رقعی (۵×۱۴/۲۱)، پالتویی (۵×۱۰/۲۱) و جیبی (۲۱×۵/۱۰) استفاده میشود. پایان کار سررسید سررسیدها اگرچه با آغاز سال لباسهای رنگارنگ خود را به تن میکنند و پا به بازار میگذارند اما متاسفانه پایان خوشی ندارند. اگر سالنامهای خوششانس باشد و بتواند یکسال صاحب خود را همراهی کند در پایان سال در سطل زباله جا خوش میکند. سالنامههای بدشانس که از همان ابتدا هم نتوانستهاند صاحبی داشته باشند در میدان انقلاب در بساط دستفروشها قرار میگیرند و به قیمتی بسیار پایین به فروش میرسند! البته در این میان هستند سررسیدهایی که دست نخورده یا نصفه و نیمه در گوشهای از کمدها میمانند؛ سالنامههایی که مدام به ما گوشزد میکنند کارهای زیادی را دستنخورده یا نیمهکاره رها کردهایم.سررسیدهای روزشمار، هفتهشمار، ماهشمار و یادداشت در بازار موجود است که با جلدهای چرم، جیر و… در قطعها و قیمتهای متنوعی به فروش میرسند. نوع جلد، تعداد برگها، نوع چاپ، قیمت کاغذ در بازار و… از مهمترین عوامل تعیینکننده قیمت این محصولات هستند. قیمتی که بهطور میانگین از ۵هزار تومان شروع میشود و تا ۵۰هزار تومان هم میرسد.البته به این ارقام باید هزینه خرید سالنامههای خاص طلاکاری شده را هم اضافه کرد که گاه به چندصدهزار تومان میرسد.
بازاری با مدت زمان محدود به هر گوشه شهر که چشم بیندازیم، هوای سال نو پیچیده است؛ گلدانهای لب پنجرهها جوانههای تازه خود را به رخ درختان کهنسالی میکشند که مانده تا سبزینهای را بر تن خود ببینند و حال و هوای آسمان هم رنگی از زمستان ندارد. انگار راستیراستی زمستان رو به اتمام است و نوروز هم از راه میرسد با همه الزاماتش. الزاماتی که از مهمترین ویژگیهایش ایجاد جنبوجوش در بازارهاست. علاوهبر بازارهای آشناتری چون پوشاک و خورد و خوراک که به تبع از راه رسیدن روزهای نوروزی همیشه اوضاعشان دیگرگون میشود، در این میان بازارهای دیگری هم ایجاد شدهاند که انگار وجودشان از نان شب هم واجبتر است. بازارهایی چون تولید و خریدوفروش سررسیدیا همان سالنامهها و تقویمهای دیواری. آنچه طی ۱۰ تا ۱۵سال اخیر مدام در کشورمان به گوش رسیده، کسادی بازار کاغذ بوده و هست. وجود تنها دو کارخانه تولیدی با نامهای کاغذ پارس و کاغذ مازندران نشان از مسئلهای خاص دارد و آن هم اینکه انگار بازار کجدار و مریز کاغذ، ریسکها و تهدیدهای زیادی دارد که تولیدیهای بزرگی طی سالهای گذشته در کشورمان ایجاد نشده و حتی کارگاههای زودبازده سالهای اخیر هم مشکلی از بازار کاغذ حل نکردهاند. این وضعیت را سیدعباس شبیری، دبیر سندیکای کاغذ ایران نیز بارها عنوان کرده و همواره خواستار حمایتهای بخش دولتی برای سروسامان دادن به بازار کاغذ بوده است. وی معتقد است سیاستهای خودکفایی کاغذ در ایران تاکنون شکست خورده است.از طرفی برای تولیدکنندگان امر واردات هم آسانتر است و هم بهصرفهتر. از آنجا که بازار سررسیدهم تابعی از بازار کاغذ است و کاغذ تحریر، ماده اولیه این محصولات است، تولیدکنندگان این حوزه معتقد هستند که در بازار دو تا سه نوع کاغذ تحریر داریم؛ کاغذی که نوع ایرانیاش کیفیت لازم را ندارد و در این حیطه بازار واردات داغ است.اما آنچه تولید سررسیدرا با کاغذ وارداتی به صرفه جلوه میدهد، ارزش افزودهای است که این محصولات ایجاد میکنند. چون کاغذ خامی که شکل سررسید به خود میگیرد از ۵هزار تا ۱۵۰هزار تومان قیمتگذاری میشود. شغلی که به ارث رسیده بررسی میزان سرمایه لازم برای ورود به بازار تولید سررسید، بهانهای شد برای سرزدن به میدان بهارستان بهعنوان مرکز بورس تولید این محصولات. عزتبخش یکی از تولیدکنندگان این حوزه میگوید که از سال ۸۳ بعد از اتمام درس در مقطع دبیرستان، بهدنبال پدر وارد بازار سررسیدشده و در یکی از بزرگترین مراکز چاپ ایران، یعنی بازار شقایق کار میکند. به اعتقاد او، ورود به این بازار به ۲۰۰میلیون تومان سرمایه اولیه نیاز دارد.وی اضافه میکند که این مبلغ تنها در حالتی است که فرد مکان مورد نظر را داشته باشد چون نداشتن مکان کار را بسیار سخت میکند: نداشتن مکان مورد نیاز مستلزم این نکته است که کالای تولیدی برای فروش در اختیار دیگران قرار بگیرد. اما داشتن مغازه و بهرهبردن از ویترین بسیاری از مشکلات را حل میکند. عزتبخش که چاپ سررسیدرا از پدر به ارث برده از کسانی میگوید که با ۳۰میلیون کار را استارت زدهاند و چند صباحی هم در این بازار ماندهاند اما برای حضور پایدار در این بازار کمتر از ۲۰۰میلیون تومان کار را پیش نمیبرد. وی این هزینه را تنها برای خرید و تهیه ملزومات سررسیدها و سالنامهها میداند. ملزوماتی چون فنر، چرم و هزینههای طراحی و طراح و اشاره میکند که خرید یک دستگاه چاپ تا ۵۰میلیارد تومان هم هزینهبر خواهد بود. فروش میلیاردی باید. . . این تولیدکننده که بههمراه پدرش بالا و پایین بازار را به خوبی لمس کرده، حال کنونی بازار سررسید را خوب نمیداند و دلیل این ادعایش را با وضعیت فعلی خود توصیف میکند. امسال ۵/۳ میلیارد تومان جنس در انبار داریم که باید در یک بازه زمانی کوتاه بفروشیم! البته این وضعیت در خوشبینانهترین حالت است چون سررسید، محصولی است که باید در مدت مشخصی به فروش برسد و بهعنوان نمونه سررسیدسال ۹۵ تنها در این بازه زمانی کارایی و ارزش فروش دارد، به همین دلیل حتی این امکان وجود دارد که مجبور شویم تمام اجناس را به ۲/۵میلیارد بفروشیم، البته گاهی شرایط از این هم بدتر است و فروش تنها پاسخگوی هزینه کاغذ و حقوق کارمندان است. در مجموع باید گفت که بهطور تقریبی سالانه ۳میلیارد فروش داریم که ۲۰درصدش سود است، البته باید این نکته را مدنظر داشت که در حال حاضر ۱۷کارمند در تولیدی ما مشغول به کار هستند که هر کدامشان به طور میانگین ماهانه یک میلیون تومان حقوق دریافت میکنند، قابل ذکر است که مکان اشتغال ما جزو سرمایه اولیه ما است چون در غیراین صورت مبلغی نیز صرف اجاره مغازه میشد. سررسید در پیچ و تاب مشکلات علی که در مقطع کارشناسی با دنیای علمی چاپ آشنا شده و در کنار پدر تجربه را چاشنی کار خود کرده معتقد است هر کار تولیدی با مشکلاتی روبهرو است و چاپ سررسید هم از این امر مستثنا نیست. بهعنوان مثال گاهی این مشکلات از مرحله نمونهگیری آغاز میشود. به این شکل که نتیجه کار رضایتبخش است اما ممکن است بازخورد خوبی نداشته باشد یا در همان مرحله تولید، طرح دلخواه و موردپسند نباشد، البته بزرگترین سد یا مانع این شغل، زمان فروش است و متاسفانه شرکتها و ارگانها برای سفارش دست نگه میدارند تا تولیدکننده تحت فشار قرار بگیرد و قیمت را کاهش دهد! بهعنوان مثال امسال به دلیل انتخابات، چاپخانهها شلوغ بودند از طرفی شرکتها و ارگانها در سفارش دادن تعلل میکنند، از طرفی بازه زمانی چندانی تا پایان سال نداریم و همه اینها در حالی است که فروشنده باید حجم بالایی از محصولاتش را بفروشد. در واقع روزانه باید ۲۰۰میلیون تومان فروش داشته باشد که این حجم فروش برای سررسیدکار سخت و گاه غیرممکن است؛ سخت است چون هنگام فروش سررسید، خریدار لت و متنی را ارائه میکند تا در سالنامه کار شود و همه اینها پروسه طولانی را به خود اختصاص میدهد و اگر این پروسه یک روزه باشد نیروی انسانی زیادی میطلبد و چون باید در موعد مقرر کالا به مشتری تحویل داده شود، نیروی کار اضافی باید استخدام شود تا سفارش مشتری به موقع به دستش برسد. البته شاید این شائبه ایجاد شود که این مشکلات تنها مختص امسال و همزمانی با انتخابات است اما بهواقع همهساله این مسائل وجود دارد. بازار قانون مدونی ندارد مسائل بازار سررسید به همین جا ختم نمیشود. چون وقتی پای مشتری در میان باشد، همیشه نارضایتیهایی هم هست که تولیدکنندهای ممکن است ضعف کار را بپذیرد و آن را جبران کند و تولیدکنندههایی هم هستند که حاضر به پذیرش نواقص نیستند. چون بنابه گفتههای اهالی این بازار بسیاری از تولیدکنندگانی که وارد این عرصه میشوند، سررشته و علم این کار را ندارند. یکی از تولیدکنندگان قدیمی این بازار میگوید: بازار تکبعدی شده و تنها نگاه مادی در آن حاکم است و معنویت جایگاه خود را از دست داده یا در حال از دست دادن است. بهعنوان مثال جنسی که به مشتری ارائه میشود خوردگی دارد ولی فروشنده نقص کار را نمیپذیرد و حقوقی برای مشتری قائل نیست! گاهی این مباحث آنقدر بالا میگیرد که کار به ادارات پلیس میکشد. به اعتقاد من همه اینها به دلیل عدم تخصص است. عدم تخصص در این بازار به جایی رسیده که فردی که در کار داربست فلزی بوده وارد این کار شده! فقط به این دلیل که در آن دوره زمانی سرمایهاش برای ورود به این بازار کافی بوده است.