انتشار 3 هزارمیلیارد تومان اوراق مشارکت
مناطق آزاد از ابتدای تأسیس تا گسترش برای بسیاری از دولتها چالشبرانگیز بوده است. بسیاری از کارشناسان با نگاهی مثبت خواهان تقویت این مناطق بودهاند و درحالحاضر هم این مناطق را یکی از نقاط جذاب برای سرمایهگذاران خارجی میدانند؛
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شرق ، بههمیندلیل دولت جدید هم با مدیریت اکبر ترکان برنامههای طولانیمدت برای احیا و تقویت این مناطق دارد. در همین زمینه با معزالدین، مدیر برنامهریزی مناطق آزاد به گپوگفت نشستیم. ماجرای اوراق صکوک و انتشار آن در مناطق آزاد چیست؟ پیشبینی میشود تا ابتدای سال ١٣٩٥ رقمی حدود دوهزار تا دوهزارو ٥٠٠ میلیارد تومان در مناطق آزاد درآمد کسب شود. بخش عمدهای از این درآمد در جریان فروش زمین به فعالان اقتصادی برای شروع کسبوکار بهدست میآید. بخشی از این درآمد نیز ناشی از اخذ عوارض از واردات کشور از داخل مناطق آزاد است که بخشی از این رقم به مناطق آزاد تخصیص داده میشود. فعالیت و خدمات دیگری نیز در این مناطق صورت میگیرد که این خدمات هم محل درآمدزایی است. خدماتی مانند ایجاد شبکههای ارتباطی، آبرسانی و انبارداری و سایر خدمات زیرساختی برای ما درآمد ایجاد میکند. با همه این احوال نیز اگر بخواهیم براساس برنامه پیشبینیشده خودمان در ٥ تا ١٠ سال آینده -که برای ریاستجمهوری تدوین شده- با این سرعت به توسعه مناطق آزاد کمک کنیم، برآوردهای ما نشان میدهد که تا صد سال دیگر زمان لازم داریم. دلیل آن این است که عمده مناطق آزاد تجاری ما دقیقا از مناطق محروم و عقبمانده کشور هستند. اگر حد معینی از توسعهبخشی نیز در منطقهای محقق شده است، این توسعه کامل نیست و نیاز به سرمایهگذاری و کوشش گستردهتری داریم تا از سرمایهگذاریهای قبلی خودمان استفاده کنیم. در راستای همین امر، سیاستهای کلی دولت یازدهم این است که بهطورجدی دولت در توسعه مناطق آزاد از «بازار سرمایه» و مشارکت مردم از طریق انتشار اوراق صکوک و اوراق مشارکت استفاده کند.
این توصیهای است که شخص آقای رئیسجمهور برای توسعه مناطق آزاد داشتند. ازجمله سیاستهایی که ایشان بر آن تأکید میکنند این است که منابع بانکی عمدتا به «سرمایه در گردش» بخشهای صنعتی، کشاورزی و تجاری مناطق آزاد تخصیص یابد؛ بههمیندلیل ما آمدیم و برای سال ٩٥ یک پیشنهاد به شورایعالی مناطق آزاد دادیم تا بتوانیم با ارائه این طرح و تصویب آن در لایحه بودجه اجازه داشته باشیم تا سقف سههزارمیلیارد تومان از بازار سرمایه برای طرحهای درآمدزای زودبازده و زیرساختی اعتبار بگیریم تا پروژهها زودتر به اتمام برسد و شرایط برای توسعه مناطق آزاد هموارتر شود. تعجیل ما برای انجام پروژهها به این خاطر است که دو دسته هزینه روی دوش طرحها سنگینی میکند. اولین دسته از هزینهها، «تورم» است. دومین نوع هزینههای جاری ما، هزینه عدمالنفع طرحهای زیرساختی است. ما اگر بتوانیم این دو دسته هزینه را کاهش دهیم، میتوانیم از بازار سرمایه پول بیشتری جذب مناطق آزاد کنیم و با جذب بیشتر پول، پروژههایمان را سریعتر به پایان برسانیم. همین کار نیز میتواند برای سایر بخشها الگو شود؛ چراکه یکی از کارهای ما الگوسازی برای سایر مناطق اقتصادی کشور است. درحالحاضر ما زمینه دریافت هزارمیلیارد تومان پول برای طرحهای مختلف را فراهم کردهایم. ما پروژههای مختلف مناطق آزاد را برای تخصیص این پول بررسی میکنیم و پروژههایی که امکان بازپرداخت این پول برای آنها سریعتر و با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر است در اولویت تخصیص قرار خواهند گرفت.
برای اینکه این جذب سرمایه باعث ایجاد رانت نشود و تحتنظارت باشد چه برنامهای دارید؟ برای این کار ضروری است حسابی به نام «حساب ضمانت» تشکیل شود تا پول جذبشده از بازار سرمایه را ضمانت کند تا در سررسیدهایی که باید اصل پول به مردم برگردد، این بازگشت را تضمین کند. ما به تجربه دریافتیم که اگر این اقدام را زودتر به اطلاع همه و سرمایهگذاران ملی در مناطق آزاد برسانیم، جای امیدواری خواهد بود آنها خودشان پیشنهادات بهتری برای نوع پروژههایشان در مناطق را روی میز مدیریت مناطق آزاد بگذارند. هرچه پروژههای احداث و توسعه واحدهای اقتصادی بیشتری در مناطق آزاد داشته باشیم، درآمد بیشتری برای بازپرداخت بدهی اوراق صکوک و اوراق مشارکتی که منتشر کردهایم، خواهیم داشت.
میزان سود این اوراق و زمان بازگشت آنها مشخص شده است؟ خیر. این موارد توسط سازمان بورس تعیین و کنترل میشود.
این اوراق توسط دولت منتشر میشود یا در سازمان بورس منتشر میشود؟ این اوراق در چارچوب اوراق مشارکت منتشر خواهند شد. پس باید این اوراق مشارکت به تأیید بانک مرکزی برسند... این اوراق در بورس ارائه میشوند و قطعا برای گذراندن پروسه ارائه آن باید جزئیات آن به تأیید بانک مرکزی هم برسد.
اما بورس تنها عرضهکننده و محل عرضه اوراق است و نظارت و تأیید اوراق با دولت و بانک مرکزی است. آیا مناطق آزاد در این امر نیز از قوانین مستثنی شدند؟ اینطور نیست. سازمان بورس معمولا در چنین مواردی خود به طرف قرارداد میگوید که تأییدیههای لازم را از بانک مرکزی بگیرد. کل فعالیتهای پولی و بانکی زیر نظر بانک مرکزی است. حدود یکسال طول کشید تا ما بتوانیم دستورالعمل تأسیس بانکهای فراساحلی یا آف-شور بانکینگ را از شورای پول و اعتبار بگیریم. استخوانبندی کارهای مالی مربوطه تماما زیر نظارت بانک مرکزی است و در این زمینه نگرانی خاصی وجود ندارد.
آیا میتوانید همان سرمایهگذاری یکهزارمیلیارد تومان را در ابتدای سال آینده محقق کنید؟ ما امیدواریم که در همان ششماه نخست سال آتی این رقم را سرمایهگذاری کنیم.
چه تضمینی وجود دارد که با خرید این اوراق، مردم مطمئن باشند که پولشان وارد مناطق آزاد میشود و سرمایهگذاری در همین مناطق با سود بالا صورت بپذیرد؟ کلیه پروژههایی که در نتیجه خرید اوراق سرمایهگذاری میشود، در داخل مناطق آزاد است و در نتیجه پول مردم از مناطق آزاد بیرون نخواهد رفت. نقطه مثبتی که بازار سرمایه دارد این است که در تمام مراحل کار نظارتهای چند مرحلهای وجود دارد. خوشبختانه ما در سایر اوراق مشارکت نیز مواردی از تخلف نداشتیم. مردم عادی میدانند که سرمایهگذاری در اوراق مشارکت مطمئنتر از فعالیتهای کوچکی است که خودشان کلید میزنند و تضمینهای رسمی در قبال آن وجود دارد. حتی اگر اوراق مشارکت منتشرشده در پروژههایی سرمایهگذاری شود که این پروژهها به هردلیلی دچار شکست و یا بازدهی پایین شود، ما از روشی استفاده میکنیم که در آن یک بانک عامل ریسک چنین اتفاقاتی را برای حفظ و تضمین سود اوراق مشارکت ما برعهده گیرد.
شما خودتان گفتید که مناطق آزاد تجاری بهطور عمده شامل مناطق محروم است. اما مناطق ثروتمندی نیز مثل کیش، قشم و ارس هم وجود دارد و در مقابل مناطق آزاد محرومتری مثل جاسک و چابهار داریم. با توجه به این تفاوت در میزان محرومیت مناطق ویژه و مناطق آزاد مختلف با یکدیگر، آیا سازوکاری برای توزیع عادلانه پول و اعتبار ناشی از فروش اوراق در نظر گرفتهاید؟ ما پولها را توزیع نمیکنیم. همانطور که گفته شد، تنها به پروژههایی پول تزریق میکنیم که بازگشت سرمایه سریع و سود بالا داشته باشد. با این اوصاف سود سرمایه و نرخ بازدهی و زمان بازگشت سرمایه در کیش بسیار بیشتر از چابهار است و این امر باعث افزایش محرومیت نسبی سایر مناطق محرومتر خواهد شد. شاید اگر در چابهار یا جاسک به اندازه کیش سرمایهگذاری میشد، امروز کیش از سایر این مناطق عقبتر بود... این مناطق که شما اشاره کردید، باید به شکلی دیگر مسائلشان حل شود. ما از این شیوه که مطرح شد نمیتوانیم مسئله شکافهای بین منطقهای و عدالت اقتصادی را حل کنیم. حل این مسائل نیاز به ابزارهایی دیگر دارد. ما برای توزیع عادلانهتر سرمایه از اعتبارات دیگر استفاده میکنیم که از طریق بودجه محقق میشود،. وگرنه ما در جریان انتشار اوراق مشارکت به دنبال تحقق عدالت توزیعی و اقتصادی نیستیم. بهلحاظ عملیاتی و اجرایی اگر شما میدان مناطق آزاد را بررسی کنید، میبینید که در همه مناطق پروژههایی در حال احداث است که میزان بازدهی و سود آنها تقریبا با هم برابر است. بهطور مثال پروژههای احداث بنادر و فرودگاهها، انبار، سردخانهها و مواردی از این دست بسیار شبیه به هم است. ما در وهله اول قصد داریم که چنین پروژههایی را که سودآوری بالایی دارد از طریق این اوراق شروع کنیم. پروژههایی که در همه مناطق به یک شکل وجود دارد و اختصاص به یک منطقه ندارد.
اکثر اصحاب رسانه و کارشناسان معتقدند اگر کاری در مناطق آزاد هم صورت بگیرد، رسانهای نمیشود. در این میان بخشی از مردم این مناطق معتقدند که در سالهای اخیر هیچ تغییری از کانال منطقه آزاد در مناطقشان ایجاد نشده و شاهد توسعه نبودند. آیا شما شواهدی دارید که این ادعاها را رد کند؟ در عرض دو سال قطعا ما کار زیادی نمیتوانستیم بکنیم. مناطق آزاد طرحهای زیادی داشتند که در دست اجرا بود. این طرحها هنوز تمام نشده بود و تا حد زیادی وقت ما به اجرای طرحهای قبلی میگذشت. در دولت جدید دیدگاهها و مدیریتهای قبلی در مناطق آزاد باید عوض میشد و این خود از ما وقت میگرفت. برخی میگفتند که مناطق آزاد حیاط خلوت عدهای شده است که نمیتوان آنها را کنترل کرد. بخشی از این مسائل به بحث زمین بازمیگشت. ما در این شرایط مجبور بودیم فساد را در بحث واگذاری زمین از مناطق آزاد دور کنیم. ما مجبور بودیم که در یک دورهای دستورالعملی درباره واگذاری زمین بین سرمایهگذاران به تصویب برسانیم. این دستورالعمل اکنون درحال اجراست که بنابر گزارشها، تا حد زیادی مسئله فساد در مناطق آزاد از بین رفت و بسیاری از پروندههای زمینخواری و دریاخواریها حل شد و به مناطق آزاد بازگشت. ما در کیش مشکل روزانه برقرسانی و بوی فاضلاب در شهر را داشتیم. در حاشیه شهر ما مشکل آب آشامیدنی هم داشتیم. حل مسئله منطقه آزاد اروند که مردم آن مناطق انتظار داشتند کل آبادان و خرمشهر در این منطقه قرار بگیرد، برای ما بسیار دشوار و وقتگیر بود. امروز که ما با شما صحبت میکنیم، اورند یکی از موفقترین مناطق آزاد صنعتی ما بوده است که بسیاری از سرمایهگذاریهای آن در حوزه تولید و کارهای زیرساختی، توسط بخش خصوصی انجام شده است. آزادکردن پادگانها و دژهای دوران جنگ، پاکسازی رود اروند و بیرونکشیدن کشتیها و قایقهای غرق شده، همه از مشکلات جدی این مناطق بود. تکتک این کارها نیاز به کار کارشناسی و مدیریتی داشت و بزرگ بود. در هر کدام از مناطق آزاد کشور ما، در حد یک کشور برنامهریزی و کار صورت میگیرد. پس از انجام کارهای جاری و باقیمانده مناطق آزاد، تازه پروژههای جدید ما شروع شد. مقرر شد که براساس یک سند راهبردی بالادستی برای مناطق آزاد، همه مناطق آزاد ما طرحهای جامع خود را آغاز کنند. برخی از مناطق هنوز طرحهای جامع خود را آغاز نکرده بودند. هرکدام از طرحهای جامع یک سند بالادستی لازم داشت که اکنون این سند آماده شده است. در مناطق آزاد هفتگانه برنامه پنجساله داریم که براساس برنامه ششم توسعه باید اجرائی شود. ما براساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی و سیاستهای برنامه ششم توسعه اقدام به تشکیل هستههای صنعتی مختلف در حوزههای متنوعی کردیم. هستههای حملونقل، هسته صادرات، هسته انرژی، هسته گردشگری، هسته صنعت و معدن، هسته فناوری، اقتصاد دانشبنیان، هسته برنامهریزی و توسعه بانکی بخشی از این هستهها هستند. ما در برنامه خود از برنامهریزی هستهای استفاده میکنیم. هر هسته در هر منطقهای با توجه به شرایط خاص آن میتواند بزرگتر یا کوچکتر باشد. بهطورمثال هسته گردشگری در کیش بزرگتر از این هسته در اروند است و هسته حملونقل در ماکو بزرگتر از جلفاست.
شما گفتید که سطح کار در هر منطقه آزاد به اندازه یک کشور است. اگر این گفته شما را فرض بگیریم، این سؤال مطرح میشود که آیا مدیران این مناطق خود در حد و اندازه مدیریت یک شهرستان کوچک عادی بوده یا هستند که حال چنین مسئولیت خطیری را در حد کشورداری قرار است به آنها بسپاریم؟ شاید این یکی از ویژگیهای این روزهاست که دیگر هیچ مسئولی جرئت و جسارت اجرای یک کار بزرگ و جدید را بعد از تجربه هشتسال دولت قبل ندارد. با این توصیف آیا مدیری در این حد و اندازه هست که برنامههای پنجساله عظیم شما را اجرا کند. این درحالی است که در جریان سفرهای رئیسجمهور به ایتالیا و فرانسه که تعداد بسیار زیادی از اعضای اتاقهای بازرگانی با دولت همراه شدند، حتی یکی از مدیران مناطق آزاد هم شرکت نکرده بود. با وجود چنین مدیریتی میتوان انتظار اجرای برنامههای مصوب را داشت؟ مدیریت صحیح اقتصاد ملی از سامان سیاسی یک جامعه تأثیر میگیرد. صدسال است که بعد از مشروطیت، ما سعی میکنیم که از کانال سامان سیاسی به توسعه برسیم. این کار سادهای نیست. ما مدعی نیستیم که در یک مدت کوتاه بتوانیم همهچیز را با هم هماهنگ کنیم. ایران یک کشور اسلامی با مختصات انقلابی و ژئوپلیتیک خاصی است. نقشی که ما در این شرایط میتوانیم ایفا کنیم این است که بگوییم مناطق آزاد برای ایجاد یک امنیت پایدار در کشور لازم است. شما وقتی در این سامانه هستید، جدا از روابط و مختصات چنین کشوری نیستید. برخی از روابط و مختصات یادشده، شما را محدود خواهد کرد. از طرفی یک نقد به خود ما برای انتخاب نیروها وجود دارد. از طرف دیگر نقدی تندتر داریم که از ما راهحل هم میخواهد. یک راهحل تعریف برنامه دقیق است. راهحل دیگر استفاده از ظرفیت بینالمللیشدن مناطق آزاد است. اولین گام برای بینالمللیشدن، ایجاد شرایط مناسب برای سرمایهگذاری ایرانیان خارج از کشور است. حضور مدیران موفق و شرکتهای موفق در مناطق آزاد، بر کل مدیریت مناطق آزاد تأثیر میگذارد و مدیریتها را متحول میکند. درعینحال مناطق آزاد محل تجمع و زیست اقوام مختلف ایرانی نیز هست. یکی دیگر از سیاستهای ملی ما این است که حتما نیروهای محلی در مناطق آزاد فعال شوند. چه در کردستان و چه در سیستانوبلوچستان، باید مدیران و نیروی انسانی بومی فعال شوند. اقدامی که شروع کردیم، این است که سعی کنیم نیروهای دلسوز محلی و بومی را بر اساس تأکید ریاستجمهوری برای مدیریت آماده کنیم. گفته میشود که ٤٠٠هزارنفر در دولت قبل وارد سیستم مدیریتی شدند که تعداد قابلتوجهی از آنها وارد مدیریتها و پستهای مدیریتی مناطق آزاد شدند. ما نمیتوانیم بگوییم چون این افراد در دولت قبل وارد بخشهای میانی و پایینی مدیریت مناطق شدند، پس دیگر نباید باشند. آنان فرزندان همین کشور و همین مردم هستند و نباید با آنها برخورد سرسری کنیم. ما با تعریف پروژههای خارجی، میتوانیم با فعالکردن بخش خصوصی و سرمایهگذاری زمینه را برای بهبود عملکرد مدیران فراهم کنیم. با فراهمکردن این زمینهها بهطورمثال دیگر نمیشود از مدیری استفاده کرد که زبان انگلیسی بلد نباشد. یک گام نمادین در این زمینه را شخص آقای روحانی و آقای ترکان برداشتند. اکنون مناطق آزاد یک دستیار ویژه جوانان دارد که راه را برای ورود جوانانی که کیفیت کاری حضور در بازار بینالمللی را دارند باز میکند. ما در این زمینه گامهایی را برداشتهایم که طرحهای راهبردی را بههمراه بچههای جوان پیش میبرند که معمولا یک فرد باتجربه را در ستادهای مختلف کنار خود دارند. ما قاعدتا باید ظرف چهارسال آینده تلاش کنیم تا زیرساختهای دریایی و هوایی و ریلی لازم را ایجاد کنیم. باقی پروژهها که بیش از ٨٠ درصد طرحها را شامل میشود، باید کاملا در دست بخش خصوصی باشد. در این شرایط بار کار مدیران نیز کاهش مییابد که این خود بخشی از راهحل توسعه مدیریتی در مناطق آزاد است. ما دیگر بهدنبال توسعه دولتی در مناطق آزاد نیستیم. بدون مدیریت دولتی، بسیاری از مشکلات اقتصادی حل میشود. ما در مناطق آزاد بهدنبال باعُرضهها هستیم و باعرضهها در بخش خصوصی پیدا میشوند و نه در بخش دولتی. در مناطق آزاد ارس و کیش، ما این استعدادها را در میان بخش خصوصی پیدا کردیم و نسل جدیدی از سامان اقتصادی را به این ترتیب ایجاد میکنیم. البته باید این واقعیت را هم بدانیم که ایران، شانگهای و جبلعلی نیست. ما در ذیل جمهوری اسلامی ایران قرار است کار کنیم و باید مختصات و محدودیتهای خاص آن را بدانیم. در دوران تحریمها به مناطق آزاد خیلی ضربه خورد و رقبای قوی برای مناطق آزاد ما شکل گرفتند. اگر ما در منطقه آزاد قشم تنها ارتباطات بانکی داشتیم، منطقه آزاد فوجیره بههیچوجه با این قدرت شکل نمیگرفت. اما اگر ما فعال شویم، با وجود تأثیری که از هند و چین گرفتیم، اقتصاد ما میتواند به رشد اقتصادی بالا برسد. رقابت ما یک رقابت آبی است و دیگر مزیت صرف نداریم با مزیتهای دریایی و استراتژیک میتوانیم نقش جدی در منطقه داشته باشیم. ما نزدیک به ٤٠٠میلیوننفر جمعیت همسایه دریایی و خاکی داریم که این میتواند به مناطق آزاد و بازار ما کمک کند. با وجود گامی که در پساتحریم برداشته شد، میتوانیم اکنون از تکنولوژیهای جدید هایتک نیز استفاده کنیم.
بحث ایجاد قطب سوم خودروسازی در چابهار چه بود؟ آیا چنین طرحی ممکن است؟ ایجاد یک هاب صنعتی در کنار ایرانخودرو و سایپا مسئله سادهای نیست. ما بهراحتی نمیتوانیم چنین قطب سومی را ایجاد کنیم. صنعت خودرو بسیار اشتغالآفرین است و ما نباید در فضایی که ایرانخودرو و سایپا هستند، وارد شویم بلکه باید کاری جدید را شروع کنیم و این کار جدید را بهعنوان قطب سوم انتخاب کنیم. ما ابتدا باید تیمی را ایجاد کنیم که جدا از تلاشهای ایرانخودرو و سایپا به بازار جهانی و منطقهای نگاه کند و نه بازار داخلی. بنابراین کار این قطب سوم سختتر از ایرانخودرو و سایپاست.