استاد دانشگاه، دوستش را کشت
پرونده استاد دانشگاهی که پس از قتل دوستش، اموال او را به سرقت برد با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتماد 26 دی پارسال، یک چوپان، جسد مردی میانسال را در بیابانهای اطراف پردیس پیدا کرد و با پلیس تماس گرفت. او به سعید احمد بیگی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران که برای بررسی جسد حاضر شده بود، گفت: «اطراف گاوداریام در حال پیادهروی بودم که ناگهان متوجه دستی شدم که از خاک بیرون زده بود. وقتی نزدیک شدم، جسد مردی را دیدم که از خاک بیرون زده بود. » همزمان با ثبت اظهارات مرد چوپان، در بررسیهای ابتدایی تیم پزشکی قانونی مشخص شد که مقتول در مکان دیگری به قتل رسیده و آثار جوهر نیز روی انگشت سبابهاش وجود دارد. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی نیز فاش شد که مقتول ٢٤ ساعت پیش از کشف جسد به دلیل مسمومیت ناشی از خوردن تعداد زیادی قرص خوابآور کشته شده است.
کارآگاهان در تحقیقات تکمیلی هویت مرد مقتول و خانوادهاش را شناسایی کردند و در گام بعدی با بررسی حسابهای بانکی مقتول دریافتند که تمامی حسابها پس از مرگ او خالی شده و در مجموع حدود ١٠٠ میلیون تومان پول نقد از حسابش برداشت شده است. سند یک باب آپارتمان مقتول نیز به طرز مشکوکی به نام فرد دیگری خورده بود.
با کشف این سرنخها، کارآگاهان به یکی از دوستان مقتول به نام کاوه مظنون شدند و او را به اتهام قتل دستگیر کردند. او نیز در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: «من و ناصر، مقتول، از دوستان قدیمی بودیم. او وضع مالی خوبی داشت و من استاد دانشگاه هستم اما درآمدی که از این راه به دست میآورم باعث شده تا زندگی معمولی داشته باشم. برای تغییر در زندگیام تصمیم گرفتم اموال ناصر را بدزدم. » متهم درباره جزییات قتل گفت: «ناصر در خانهاش تنها زندگی میکرد. شب قتل مقدار زیادی قرص خواب آور تهیه کردم و به خانهاش رفتم. در فرصتی مناسب قرصها را در شیرکاکائویش ریختم.
او با خوردن آن مسموم شد و جانش را از دست داد. وقتی مطمئن شدم فوت کرده، جسدش را به بیابانهای اطراف پردیس بردم و همانجا دفن کردم. » کاوه درباره سرقت اموال مقتول نیز گفت: «پس از قتل ناصر اثر انگشتش را برداشتم و چون میدانستم در حسابش ١٠٠ میلیون تومان پول دارد، ابتدا دسته چکش را دزدیدم و امضایش را جعل کردم و با هویت جعلی این پول را از حسابش برداشتم. پس از برداشت پول هم برگه قولنامهای را تنظیم کردم و زیر آن را با انگشت خود مقتول مهر زدم.» سعید احمد بیگی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران پس از اتهام بازپرسی، قرار جلب متهم به دادرسی را صادر و پرونده را برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد.