در گفت و گو با سیده فاطمه حسینی مطرح شد
6 تنگنای نهادینه شده بورس تهران
سخنان دکتر سیده فاطمه حسینی دارای دکترای مالی و اقتصاد در جمعهای انتخاباتی درباره مسائل مالی و اقتصادی با اقبال کارشناسان و شهروندان مواجه شده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرصت امروز ، این دانش آموخته مالی باور دارد که بورس تهران با شکل و ماهیت کنونی شش مشکل نهادی دارد که اجازه نمیدهند این نهاد سرمایه با بهرهوری کامل فعالیت کند. کم عمق بودن بازار سهام یکی از تنگناهای این بازار است. تحلیل وی را درباره بازار سهام میخوانید. بورس فی الذاته و برپایه ویژگیهای نهادیاش باید شفاف، رقابتی و عادلانه باشد.یعنی جریان آزاد و شفاف اطلاعات ساری باشد و زمینه رانت و فساد نباشد. دخالت دولت وجود نداشته باشد و انحصار خصوصی و غیرخصوصی در بورس پدیدار نشود. با این الزامات باید شاهد کشف قیمت عادلانه در بورس باشیم و اگر احیانا اخلالی نیز مشاهده شد، امکان احقاق حق به طور عادلانه برای طرفین دعوی و فعالان بازار سرمایه وجود داشته باشد. با وجود چنین پیشفرضهای اساسی در مورد بورس، بازار سرمایه ایران با شش مشکل نهادی مواجه است، نخستین مسئله، فعالیت پایین بازار اولیه و کم عمق بودن آن است. به تعبیر دیگر، آنچه در حال حاضر در ایران بهعنوان بورس اوراق بهادار فعال است، بازارثانویه است. لذا بالا و پایین شدنهای شاخصها در اغلب موارد تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکتها و بخش واقعی
اقتصاد ایران ندارد. زمانی که ارتباط بازار اولیه و ثانویه قطع باشد، رشد قیمت سهام یک شرکت در بورس که شاخصها را هم متاثر میسازد، تنها موجب جابهجایی پول میان خریدار و فروشنده سهام میشود و این رشد قیمت، زمانی که بازار اولیه فعال و پرعمق نداریم، هیچ تاثیری بر عملکرد شرکت، شرایط مالی و مثلا رشد اشتغال آن ندارد. لذا برای آنکه شاهد تاثیرگذاری بورس بر بخش واقعی اقتصاد و شرکتهای فعال در آن باشیم، نیاز به بازار اولیه پویا و پرعمق داریم. مسئله دوم، دخالتهای دولتها در گذشته است. هر چند خوشبختانه دولت یازدهم سعی کرده جایگاه خود را بهعنوان ناظر بازارسرمایه حفظ کند، در گذشته حیطه نظارت و دخالت بر سازوکار بازار توامان توسط دولت صورت میگرفت که بورس را با اخلالهای جدی و بیاعتمادی عمومی مواجه کرده بود. همچنین دولت باید از قیمتگذاری محصولاتی که شرکتهای تولیدکننده آنها در بازارسرمایه فعال هستند، کاملا عقبنشینی کند و کشف قیمت آنها را نیز به بورس کالا بسپارد. مسئله سوم نیز به تعدد بورس در کشور بازمیگردد که در برخی موارد موجب کاهش کارایی آنها شده است. بهعنوان نمونه لزوم وجود یک بورس کالا و یک بورس انرژی مجزا، باید
مورد بررسی مجدد قرار گیرد، چراکه در تجربههای بینالمللی نیز ادغام چنین بورسهای همجنسی در عمل موجب افزایش کارایی شده است. لذا الزام وجود بورسهای مستقل اوراق بهادار، فرابورس، بورس ایده و پیشنهادهای دیگری که بعضا مطرح میشود، باید مورد بررسی مجدد قرار گیرد. مسئله چهارم، عدم ایفای نقش فعال بازارسرمایه در تامین مالی سهل و ارزان بخش واقعی اقتصاد است.مسئله پنجم هم تنوع پایین ابزارهای مالی در بازار ثانویه است. مسئله آخر هم تاکید جدی بر مبارزه با عدم شفافیت در بازار و برخورد جدی با تخلفات احتمالی دارندگان اطلاعات نهانی و شرکتهایی است که از انتشار اطلاعات بهنگام اجتناب میکنند.
ارسال نظرات