نفتی که در مخزن حبس میشود
اگر حراست از سطح تولید و مخازن نفتی دغدغه اساسی کشور نباشد، وضع موجود ادامه نمییابد و ذخایر کشور باوجود آن که طلایی سیاه و درخشنده است زیرزمین دفن میشود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جامجم ، متاسفانه با آنکه نگاه برخی مدیران نفتی کشور بر تولید نفت با حفظ استانداردهای برداشت بوده، اما در دورههای قبلی شاهد آن بودیم که با روشهای نادرست ازدیاد برداشت، تولید صیانتی از میادین نفت و گاز کشور جدی گرفته نشد و در برخی مقاطع، کوتاهیهایی در این بخش وجود داشت که به کاهش میانگین برداشت از چاههای نفت کشور منجر شده است. اگرچه بسیاری از کارشناسان نفتی بر این باورند که عدم سرمایهگذاری و صیانت از چاههای نفتی کشور و در حقیقت، نقص امروز صنعت نفت یا به عبارت دیگر، کمکاری در تولید صیانتی نفت، فقط مربوط به سالهای اخیر نیست، بلکه این مساله ریشهای تاریخی و عمیقتر دارد. تولید صیانتی چیست؟ از نظر مفاهیم مهندسی مخزن، تولید صیانتی به تولیدی گفته میشود که بالاترین میزان تولید را با حفظ دو ویژگی در خود داشته باشد؛ نخست آن که این تولید باید قابل برنامهریزی برای بلندمدت و در مرحله بعد، دارای قابلیت بازیافت حداکثری از مخازن نفتی باشد. به زبان سادهتر، در این روش، تداوم و رشد تولید نفت در سالهای آینده مدنظر و پایداری فشار مخازن در این روش، بسیار
حائزاهمیت است. این هدف اما تنها با تزریق به موقع و حجم کافی گاز امکانپذیر خواهد بود. حبس نفت در مخزن افت طبیعی مخازن و چاهها و عدم تزریق گاز، از مهمترین عوامل کاهش تولید نفت به شمار میرود. با کاهش فشار چاه یا مخزن، باید تزریق گاز صورت گیرد. اگر این گاز به موقع تزریق نشود، نهتنها کاهش تولید گریبانگیر صنعت نفت میشود، بلکه بخشی از نفت هم از دست میرود و از هیچ طریقی نمیتوان آن را جبران کرد. به بیانی دیگر، در صورت عدم تزریق گاز، نهتنها تولید کاهش مییابد، بلکه بخشی از نفت هم برای همیشه در داخل مخزن حبس و به اصطلاح غیرقابل استحصال میشود و این اتفاقی است که در بسیاری از میادین، به علت عدم انتخاب زمان درست برای تزریق گاز افتاده است.هماکنون بسیاری از میادین ایران در نیمهدوم عمر خود هستند و همین نکته اجرای سیاست تولید صیانتی را ضروری میکند. براساس آمارهای موجود، میادین نفتی ایران، ضریب بازیافت بسیار پایینی را تجربه میکنند. در واقع، نگاهی به متوسط ضریب برداشت نفت ایران که حدود 24 درصد است، نشان میدهد ایران در این زمینه، خودآگاه یا ناخودآگاه فرصتسوزی میکند؛ چراکه تزریق گاز به دلیل
بهسامان نرسیدن طرحهای تزریق گاز و نیز مصرف بالای گاز داخلی، همیشه در ردههای پایینی توجه دولتمردان قرار داشته است. این در حالی است که محدود بودن منابع و نیاز بازار جهانی در مقاطعی باعث میشود برخلاف عزم جدی برای این کار، عملا امکان مناسبی برای انجام تولید صیانتی ایجاد نشود. چراکه در ایران به دلیل کمبود منابع در بسیاری از موارد، گاز کمتر به تزریق اختصاص یافته و بیشتر برای استفاده در شبکه گازرسانی مورد مصرف قرار میگرفت. اعمال روشهای تکمیلی نیز بسته به نوع مخزن و شرایط فیزیکی و شیمیایی آن میتواند تا سقف 15 درصد دیگر به نفت قابل استحصال مخزن بیفزاید. لذا به روشنی میتوان دید امروزه با فناوریهای نوین، بشر قادر است حتی تا سقف 70 درصد نفت درجای اولیه مخزن را استحصال کند. میدان نفتی که نفت در آن محبوس شد اگر به سوابق تولید میادین نگاه کنیم، میبینیم مساله ازدیاد برداشت در سالهای قبل از انقلاب هم مورد غفلت واقع شده و رعایت نکردن آن باعث شد پس از انقلاب با آسیبهای جدی در زمینه تولید نفت مواجه باشیم. به عنوان مثال باید به میدان نفتی مارون اشاره کرد که قبل از انقلاب روزانه یک میلیون و 400 هزار
بشکه نفت از آن برداشت میشد، اما بهدلیل رعایت نشدن تولید صیانتی، این میزان بعد از انقلاب به رقم به 450 تا 500 هزار بشکه در روز رسیده است. اسناد و مدارک در این زمینه نشان میدهد در میادینی مانند مارون که ابتدای تولید آن به دهه 40 برمیگردد، تولید صیانتی کمتر دیده شده، چراکه در آن زمان فقط برداشت مطرح بود و اصلا نمیدانستند تولید صیانتی چیست. اکنون با تزریق گاز به مخازن نفت، علاوه بر افزایش حجم ذخایر نفت در جای جای ایران، هزینه استخراج نفت، مرگ زودرس و افت فشار در مخازن پیر و نیمهدومی عمر کشور متوقف میشود، ضمن آنکه گاز تزریقشده به نوعی پسانداز بوده و امکان برداشت مجدد آن از مخازن نفت وجود دارد. به هر روی باید در نظر داشت در صورت بهینهسازی مصرف گاز در کشور و افزایش سهم تزریق گاز به میدانهای نفتی، ضمن افزایش ضریب بازیافت مخازن نفتی، شرایطی برای صادرات گاز در دهههای آینده فراهم خواهد شد، اما این نکته را نیز نباید فراموش کرد که تنها تزریق مقدار کافی گاز به مخازن، موجب افزایش ضریب بازیافت نمیشود و زمان مناسب تزریق گاز نیز نقش مهمی در این بخش دارد.
ارسال نظرات