چگونه یک مدیر با قدرت باشیم؟
شاید شما الزاما شخصیت کاریزماتیک و جذابی برای رهبری و مدیریت نداشته باشید، اما با تغییر دیدگاه خود و اعمال برخی تغییرات در نحوه رفتارهایتان، میتوانید برتری خود نسبت به سایرین را اثبات کنید و به مدیر و رهبری نمونه بدل شوید.
بعضی وقتها چیزهای کوچک میتواند موجهای عظیمی را ایجاد کند. مثلا، شروع کردن از سطوح و ردههای خیلی پایین در یک اداره یا شرکت میتواند مایوسکننده باشد و باعث شود احساس پوچی و ناامیدی کنید. اما با تغییر دیدگاه خود و درک این مساله که با یک چالش غیرقابل عبور مواجه نیستید بلکه این یک فرصت است، میتوانید همه چیز را تغییر دهید. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل اقتصاد، به نقل از پایگاه اینترنتی چیتشیت، خیلی وقتها، رسیدن به قله موفقیت از تغییرات کوچک یا دگرگونی عادتها محقق میشود که این تغییرات میتواند برای شما ارزش و احترام به ارمغان آورده و شما را به همکارانتان ارجحیت بخشد و نقش رهبری را برایتان به ارمغان آورد. رهبران، در طول تاریخ از همه قشری وجود داشتهاند؛ از خونخوارترینها و در عین حال قدرتمندترین آنها در استراتژی و رهبری بالا، نظیر چنگیزخان مغول گرفته تا خیرترین و موفقترین آنها که در دنیای تجارت امروز شاهد هستیم، راههای زیادی برای کسب اعتبار و احترام داشتهاند. تنها راز موفقیت آنها این بوده که هر چیزی را سر جای خود قرار دادهاند، تا به فردی بدل شوند که همه راه آنها را دنبال کرده و آنها را سرمشق خود قرار دهند. شاید شما کاریزماتیکترین فرد جهان نباشید یا شاید هم اصلا فرد جذابی نباشد، اما میتوانید با تغییر رویکردها، تواناییها و تبحر در برقراری ارتباط، بر دیگران برتری یابید. در این راه استراتژیهای زیادی وجود دارد که به شما کمک میکند تا رهبر و مدیر بهتری باشید اما در بسیاری از موارد خواندن این استراتژیها کافی نیست بلکه باید به آنها عمل کنید که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم. سحرخیز باشید و زود سر کار حاضر شوید یک راه موثر و راحت برای جهش سریع این است که روز خود را خیلی زود شروع کنید. بسیاری از مدیران موفق و رهبران عالی، در ساعات غیرمعمولی نظیر 4 یا 5 صبح از خواب بیدار میشوند. البته لازم نیست شما هم این کار را بکنید بلکه کافی است اندکی انعطافپذیر باشید. مثلا سعی کنید یک ساعت زودتر سر کار حاضر شوید. همه ما همکاری را داریم که تازه ساعت 10 صبح در محل کار حاضر میشود و از نظر زمان بندی نیز از همه چیز عقب است. بنابراین، سعی کنید زود سر کار حاضر شده و به الگوی سایرین تبدیل شوید. طرز ایستادن خود را اصلاح کنید و تماس چشمی داشته باشید شاید راحتترین و در عیم حال موثرترین راه ساختن اعتماد به نفس، اصلاح راههایی است که خود را ارائه میکنید. مثلا، زبان بدن معانی بسیاری دارد حتی اگر به خیال ما غیر ارادی باشد. تا زمانی که در گوشهای منزوی بنشینید و دائما ساکت باشید، یا موقع حرف زدن مِنمِن کنید، مطمئن باشید هیچکس تمایلی به شنیدن حرفهای شما ندارد. پس استوار بایستید و در چشمان دیگران نگاه کنید، آنها را خطاب کنید و اعتماد به نفس داشته باشید. قطعا از دیدن اینکه این تغییرات فیزیکی به ظاهر کوچک چه تاثیر شگرفی خواهد گذاشت، شگفتزده خواهید شد. با اقتدار صحبت کنید به محض اینکه ظاهر و رفتار خود را اصلاح کردید و توانستید موقع حرف زدن با دیگران تماس نگاهی برقرار کنید، گام منطقی بعدی نحوه صحبت کردن است. همانطور که اشاره شد، صحبت کردن یا خطاب قرار دادن دیگران، با حس اعتماد به نفس، بسیار مهم است و شما باید این کار را قاطعانه انجام دهید. به خودتان اعتماد داشته باشید و به آرامی و در عین حال محکم صحبت کنید. از سکوت به عنوان ابزار استفاده کنید بعضی وقتها سکوت بهترین ابزار است چرا که در برخی موقعیتها بسیار قدرتمندتر از کلمات عمل میکند. همچنین، استفاده استراتژیک از سکوت میتواند تاثیر ماندگاری داشته باشد. این چیزی است که به اندکی تمرین نیاز دارد. همچنین سکوت باعث میشود دیگران افراد از بازی که شروع کردهاند خارج شوند. با دیگران با احترام رفتار کنید هیچکس از توهین خوشش نمیآید بنابراین شما جزو افرادی که توهین میکنند نباشید. برای یک مدیر خوب لازم است تا با همه، از کارآموز گرفته تا راننده و سرایدار، با احترام رفتار کند. احترام در بازار کار اهمیت زیادی پیدا کرده است و نه تنها احترام متقابل به همراه میآورد بلکه شما را به یک الگو بدل میکند. وظایف خود را انجام دهید به وظایف خود مسلط باشید و درباره تغییرات جدید در کمپانی خود اطلاعات جدید کسب کنید. همیشه در جریان باشید همکار یا مشتری جدید شما کیست و از این اطلاعات به نحو صحیح استفاده کنید. همچنین، اخبار مرتبط با فعالیت شرکت خود را همیشه دنبال کنید. دست دیگران را بگیرید اگر واقعا میخواهید یک رهبر واقعی باشید، دست دیگران را هم بگیرید و بدانید نقش شما فراتر از رییس بودن است. بسیاری از افراد رییس بودن را در راس همه مسئولیتهای خود قرار میدهند اما این کار برای آنها احترام و ارزش به دنبال ندارد بلکه برای آنکه رییس موثری باشید باید همکاران خود را هم بالا بکشید و اجازه ندهید کسی درجا بزند.