علت حمایت «پیکتی» از برنی سندرز؟
«توماس پیکتی»، که شاید بتوان از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین متفکران چپگرای امروز جهان غرب نام برد، از بالا آمدن «برنی سندرز» در مبارزات انتخابات ریاستجمهوری 2016 آمریکا استقبال میکند.
در مطلبی که در روزنامه «لوموند» فرانسه منتشر شده و روزنامه گاردین نیز دیروز آن را بازنشر کرده است، «توماس پیکتی»، اقتصاددان مطرح فرانسوی توضیح میدهد که چرا احساس میکند اوجگیری سناتور پوپولیست، یعنی برنی سندرز، به معنای «پایان چرخه سیاسی-ایدئولوژیکی است که با پیروزی رونالد ریگان در انتخابات ریاستجمهوری 1980 میلادی در آمریکا پایهگذاری شد». به گزارش اقتصاد انلاین به نقل از اقتصاد، گروه رسانهای میک، پیکتی معتقد است، فارغ از سرنوشت برنی سندرز در این مبارزه انتخاباتی، وی راه را برای کاندیداهای مشابه در سالهای آینده، که احتمالا کاندیداهای جوانتر و رنگینپوستتری هستند، گشوده است که این راه میتواند زمینه ساز موفقیت آنها در راهیابی به کاخ سفید و «تغییر وجهه» آمریکا باشد. نکته جالب در تحلیل توماس پیکتی این است که از نظر وی، سندرز دنبالهرو الگوهای سوسیالدموکرات اروپایی نیست، بلکه با اعمال مقررات مالیاتی رو به رشد و افزایش هزینههای اجتماعی، آمریکا را به سمت بازگشت احتمالی به دوران شکوه خود یعنی قرن بیستم هدایت میکند. گذشته طلایی آمریکا پیکتی به این حقیقت اشاره میکند که تا پیش از ریاستجمهوری ریگان، سیاستهای مالی قرن بیستم آمریکا بسیار بیشتر از همتایان اروپایی خود، در دریافت مالیات از ثروتمندان بسیار جدی و بیاغماض بود. پیکتی در ادامه گفت: در سالهای بین جنگهای جهانی اول و دوم، ایالات متحده نظام دریافت مالیات بر درآمد و دارایی پیشرفته قابل توجهی را ابداع کرد که تاکنون در اینسوی اقیانوس اطلس (اروپا) نمونه آن مشاهده نشده بود. از سال 1930 تا 1980 میلادی، و به مدت نیم قرن نرخ مالیات افراد پردرآمد در آمریکا (درآمد سالانه بیش از یک میلیون دلار)، به طور میانگین 82 درصد بود که از دهه 1940 تا 1960 میلادی یعنی از دوران ریاستجمهوری روزولت تا کندی، به 91 درصد افزایش یافت و تا زمان ریاستجمهوری ریگان یعنی در سال 1980 میلادی، همچنان 70 درصد بود. آن نرخها، نقش چشمگیری در ایجاد کیفیت اجتماعی و کمک به کسب درآمدهای ضروری دولت برای رونق بخشیدن به برنامههای اجتماعی که در دوره ریاستجمهوری فرانکلین روزولت معرفی شد، ایفا کرد. دولت آمریکا همچنین قانون مالیات ملکی را برای نقل و انتقال مالکیت املاک اجرایی کرد که این مالیات هم به شدت بالا بود. تمامی اینها بعد از پیروزی ریگان در انتخابات تغییر کرد. در تلاش برای احیای سرمایهداری افسانهای آمریکا که در گذشته وجود داشت، ریگان با تبر به جان قانون مالیات افتاد و میزان دریافت مالیات از افراد پردرآمد را به 28 درصد کاهش داد. سیاست راه سوم از زمان ریاستجمهوری ریگان به بعد، حزب دموکرات در آمریکا تا حد زیادی تحت الگوهایی که از ریگان به جا ماند فعالیت کرد. پایین نگاه داشتن میزان کسری بودجه حیاتی بود و هزینه خدمات اجتماعی اهمیت بسیاری داشته اما نباید بیش از اندازه در این امر زیادهروی میشد. در دهه 1990 میلادی، بیل کلینتون که ابتدا عنوان کرد «دوران دولتهای بزرگ به سر آمده»، نوک پیکان انتقاد خود را متوجه تلاشهای دموکراتها برای تطبیق خود با این دیدگاه مالی کرد و به نرمی ضرایب مالیاتی ریگان را به چالش کشید. در نهایت، باراک اوباما نیز هیچ تمایلی به تغییر وضع موجود نشان نداد. هماکنون، بالاترین نرخ مالیات زیر 40 درصد است که با نرخ 90 درصدی دریافت مالیات از افراد پردرآمد در زمان ریاستجمهوری دوایت آیزنهاور، فاصله بسیاری دارد. ازنظر پیکتی، هیلاری کلینتون یک وارث دیگر برای رژیم سیاسی ریگان، کلینتون و اوباما است؛ در حالی که سندرز یک فاصلهگیری پرمعنا از این سیاستها را از خود نشان میدهد. موفقیت امروز سندرز، نشان میدهد که آمریکا تا چه اندازه از افزایش نابرابری خسته شده و این تغییرات این چنینی قصد احیای برنامههای پیشرو و سنت مساوات طلبی آمریکاییها را دارد.