x
۲۶ / بهمن / ۱۳۹۴ ۱۰:۰۹

مسکن زیربنای توسعه روستایی

مسکن زیربنای توسعه روستایی

حدود 10هزار سال پیش در دوران نوسنگی، انسان دست از شکار و گردآوری کشید و به کشاورزی و اهلی‌سازی دام روی آورد.

کد خبر: ۱۱۶۴۸۷
آرین موتور
این اتفاق منجر شد که انسان‌ها الگوی اسکان خود را تغییر داد و به جای مهاجرت‌های متعدد، یکجانشینی، اقامت بلندمدت و سکونت دست‌جمعی را انتخاب کرد. بسیاری از محققان این دوره را شروع روستاسازی می‌دانند. در واقع می‌توان گفت با یکجانشینی انسان و ساخت مسکن به دست او، نخستین روستاهای جهان پدید آمده‌اند. همانطور که تولید روستایی یا همان کشاورزی و دامداری که با گسترش مزارع معنی پیدا می‌کند، یکی از عوامل مهم پیدایش روستاست، سکونت و خانه‌سازی نیز از اهمیتی بسیار زیاد حتی همسنگ با تولید روستایی در پیشرفت روند روستانشینی برخوردار بوده و هست. امروزه بهسازی و ایمن‌سازی مسکن روستایی، یکی از معیارها و الزامات توسعه روستایی به شمار می‌آید. خانه‌هایی ایمن، مطلوب، راحت که در نزدیکی محل کار روستاییان احداث شده‌اند، مانع از آن می‌شوند که فرد روستایی در سودای زندگی بهتر روستا را ترک گفته و به شهرها مهاجرت کند. اما همپا با پیشرفت بشر و رشد شهرها، خانه‌های روستایی نیز بهبود یافته‌اند؟ مشاهدات این را نشان نمی‌دهد. هر چند در ایران امروزی خانه‌های روستایی بعضی از روستاها خصوصا آنها که پرخانوارند با استانداردهای نوین عمران و خانه‌سازی سازگارند ولی در بسیاری دیگر از روستاهای کشور خصوصا آن دسته که در مناطق محروم واقع شده‌اند، خانه‌ها کماکان با الگوهای قدیمی احداث اقامتگاه ساخته می‌شوند. خانه‌های کاه‌گلی، چوبی، کپری، آجری یا هر گونه خانه‌یی که بدون اتکا به اسکلت ساختمانی بنا شده باشد از این دست اقامتگاه‌ها هستند. خانه‌های اینچنین جدا از آنکه توان استفاده از امکانات نوین زندگی و رفاهی را از ساکنانشان سلب می‌کنند، ایمنی آنها را نیز به خطر می‌اندازند. خانه‌های فرسوده روستایی در کنار بلایای طبیعی می‌توانند فاجعه‌ساز باشند، همانطور که نمونه این فجایع را در زلزله‌های رودبار، بم و اهواز شاهد بوده‌ایم. بنابراین مشخص است که برای استمرار روستانشینی، بهسازی خانه‌های روستایی ضروری است. حال باید دید که چه عاملی باعث جا‌ماندن خانه‌‌سازی روستایی در ایران از قطار پرشتاب توسعه بوده است؟ بی‌گمان می‌توان علل متفاوتی را برای این عقب‌ماندگی برشمرد؛ نبود هیچگونه ضرورت یا مشوقی برای بهسازی خانه‌های روستایی یا روی آوردن به روش‌های نوین روستاسازی یکی از این علل است. اعتماد و وابستگی بیش از حد به نهاد‌های سنتی روستایی باعث شده روستاییان به جای مهندس معمار و عمران، ساخت خانه‌های خود را به «معمار» یا «بنا» فردی که به صورت تجربی خانه‌سازی را فرا گرفته و با دانش روز در این زمینه آشنایی ندارد، بسپارند. در واقع آن ‌دسته از نهادهای روستایی که از پویایی دور مانده‌اند، توانسته‌اند تسلط خود را بر عرصه ساختمان‌سازی در روستاها حفظ کرده و از ورود دانش نوین جلوگیری کنند. سوالی که مطرح می‌شود، این است که چگونه می‌توان نهادهای نوین را جایگزین ساختمان‌سازی سنتی در مناطق روستایی کرد؟ تعیین مقررات، یکی از راهکارهاست اما هنگامی که قانون با خواست عمومی هماهنگ نباشد به سرعت در باتلاق فساد غرق خواهد شد. بنابراین بهترین گزینه پیش رو، ایجاد مشوق‌هایی است که خواست عمومی را از پایداری بر سنت‌های موجود به ورود روش‌های نوین تغییر دهد. بی‌شک اعتبارات مالی ساخت و نوسازی مسکن، یکی از انواع این مشوق‌ها هستند ولی از نظر نگارنده، کماکان قدرت لازم برای غلبه کامل بر سنت‌های موجود را ندارند. آن دسته از مشوق‌ها که بهسازی مسکن را با تسهیل تولید روستایی ارتباط دهند، بیشترین کارایی را در ارتقای وضعیت مساکن روستاییان خواهند داشت. اعطای تسهیلات و امکانات تولید به روستاهایی با وضعیت مناسب مسکن می‌تواند هم در بهبود خانه‌ها و هم در رشد تولید موثر باشد و به بهبود کیفیت زندگی در روستاها منجر شود. سرانجامی که هدف اصلی روند توسعه روستایی است. * روزنامه نگار
نوبیتکس
ارسال نظرات
x