کمپین خودرو نخرید از کجا آمد؟
این روزها شبکههای پیامرسان نقش بسیار مهمی در تمام عرصهها از سیاست و اقتصاد گرفته تا اجتماع بازی میکنند؛ گویی این شبکهها درمدت کوتاهی کاری که رسانهها و مطبوعات طی سالها نتوانستند انجام دهند را به راحتی انجام میدهند.
شاید مهمترین نمود عینی این تاثیرگذاری، شکلگیری کمپین نخریدن خودروی صفر کیلومتر بود که در مدت کوتاهی با پیوستن خیل عظیمی از ایرانیها میزان فروش خودرو درکشور را تحتتأثیر خود قرار داد. حال این تجربه که به نظر برخی موفق و به نظر برخی دیگر شکستخورده است، به ملاکی برای حق و ناحقبودن برخی موضوعات تبدیل شده و درحال سرایت به سایر بخشهای اقتصادی است. درواقع کمپین تحریم خودرو به دلیل اینکه برپایه و اساسی استوار بود که ریشه در نارضایتی مردم داشت، توانست موجی ایجاد کند و خواسته معوق عمومی برای کیفیت و قیمت خودرو را فریاد بزند.اما در یک نگاه دقیق و انتقادی به این موضوع، میتوان زوایای نادیدهای را یافت که کمتر بدانها پرداخته شده است. در این تحقیق سعی شده با ١٠ اصل بنیادی کمپین نخریدن خودرو صفر بررسی شود. موضوعی که منافعاش برای متولیان این صنعت بیشتر از کسانی بود که به ظاهر صاحب کمپین بودند. بحث شکست یا پیروزی این کمپین و چرایی شکلگیری و روند این ماجرا مسائلی است که باید بررسی شود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شهروند ، کمپین خودرو صفر نخرید یک موج گروهی بود که در تابستان ٩٤ درحوزه خودرو ایران سروصدا برپا کرد. این رخداد درنهایت در پاییز ٩٤ با طرح تحریک تقاضا که ازسوی وزارت صنعت ارایه شد، به نوعی کمتحرک شد؛ چراکه با همکاری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تسهیلات تا سقف ٢٥میلیون تومان برای حدود ١١٠هزار خودرو پرداخت شد و یک طرح ٦ماهه در ٦روز توانست این تعداد خودروی انبارشده در پارکینگ خودروسازان را به فروش برساند.در این طرح که در تقابل با رکود بازار خودرو ارایه شده بود، موج استقبال عمومی به گواه رسانهها بالا بود و در اندک زمانی طیف عمدهای از مردم به نمایندگیهای خودروسازان مراجعه کردند. حال در این خصوص این پرسش مطرح است که آیا کمپین نه به خودرو صفر شکست خورده است؟ مهمتر از آن، این سوال پدید آمد که آیا درعمل کمپینی وجود داشته و آیا مسألهای در بازار خودرو بوده است که حل شده و نتیجه آن، خرید خودرو بوده یا خیر؟برای بررسی دلایل این رخدادها باید ابتدا واژهها و عبارات مهم این بحث را با هم مرور کنیم و در ادامه به دلایل پیدایش این کمپین و دلایل طرح دولت برای فروش خودرو نگاهی بیندازیم تا بدانیم وضع از کجا به کجا رسیده است. برای درک بهتر این موضوع شواهد و مدارک ارایهشده برای وجود کمپین و ادعای شکست این کمپین بررسی و درباره علتهای جایگزین هم صحبت خواهد شد.در بررسی این موضوع، با اصول ١٠گانه تفکر انتقادی بررسی را پیش خواهیم برد تا نشان دهیم که آمارهای فریبنده در این حوزه ارایهشده و نتایجی در این حوزه وجود دارد که کمتر بدانها توجه شده است. گفتنی است که این گزارش، برداشتی مطبوعاتی از یک پژوهش دانشگاهی توسط نگارنده است.
آیا کمپینی وجود داشت؟ درشرایط کنونی بازار خودرو، جو روانی میان خودروسازان و مدیران صنعتی از یکسو و مشتریان خرید خودرو ازسوی دیگر، کموبیش ادامه دارد. هماکنون مشخص نیست چه در بازار خودرو ایران رخ داد و چه آیندهای درپیش است. فعلا با طرح فروش قسطی خودرو، مسکنی به بازار بیمار تزریق شده است اما مسئولان ارشد دولت در این بخش موضوع را از منظری آسیبشناسانه مورد بررسی قرار نمیدهند تا معلوم شود که واقعیت بازار چیز دیگری است. درشرایطی که برخی مدیران و مسئولان درحوزه خودرو سعی داشتند تا رکود موجود در بازار خودرو را به راهاندازی کمپینهایی در فضای مجازی ارتباط دهند، کارشناسان اقتصادی ریشه نخریدن خودرو ازسوی مردم را در مسائل اقتصادی میدانند و معتقدند با استقبالی که از وام ٢٥میلیونی خودرو شد، فرضیه کمبود نقدینگی محتملتر بوده است و وجود کمپین از اساس زیر سوال است. براین اساس حال باید به این پرسش بهعنوان یک مسأله نگاه انداخت که آیا کمپینی وجود داشت یا یک برنامهریزی در پشت پرده بازار خودرو، توانست از موجی که به نام کمپین خود جوش ساخته بود، بهرهبرداری اقتصادی خود را بکند؟
ایجاد تصور اشتباه درباره رکود فروش آمار کاهش فروش درحالی اعلام میشد که روند سالیانه و قبل از این کمپین هم مشابه بود اما در این ماهها به دلیل ایجاد جو روانی در بازار، تقاضا به کنترل خبرهای این حوزه درآمده بود. براساس آمارها در این دوره تولید روزانه ایرانخودرو در مهرماه ۱۳۹۴ به حدود ٨٠٠ تا ٩١٠ دستگاه رسید که این رقم نشان از رکود جدی بازار خودرو داشت چراکه تولید روزانه ایرانخودرو در اردیبهشت ۹۴ حدود ۲۴۰۰ دستگاه بود.نگاهی دقیق به وضع این حوزه گویاست که کاهش فروش خودروسازان داخلی از ابتدای سال ٩٢ و پیش از ایجاد این کمپین شروع شده بود و در عمل حالا به اوج رسیده بود.در آن دوره، با توجه به بینتیجه بودن توافق ژنو در رابطه با کاهش قیمت خودرو که یکی از اصلیترین امیدهای مردم برای تغییر شرایط بود و درخواستهای مکرر خودروسازان از دولت برای افزایش قیمت باعث شد تا در سال ٩٤ خودروسازان شاهد افت فاحش فروش خود تا مرز بحران باشند. وضع کاهش فروش خودروسازان تا جایی پیش رفت که اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهوری و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری صنعتی اظهار کرد صنعت خودروسازی با کاهش عرضه مواجه نیست اما به شدت از کاهشر تقاضا رنج میبرد.عدم استقبال مردم از خرید خودروی داخلی و خارجی همزمان بود و باعث شد تا خودروسازها با انباشت محصول در انبارهای خود مواجه شوند. فرید زاوه کارشناس صنعت خودرو شروع رکود بازار خودرو را از اواسط پاییز سال ٩٣ میداند و توضیح میدهد که در آن زمان، نه کمپینی بود و نه امید به لغو تحریمهای اقتصادی؛ بلکه به دلیل کاهش قدرت خرید مردم، میزان تقاضا برای خرید خودرو به شدت افت پیدا کرد.براساس تحقیق او، از سال ٩٠ تاکنون درآمد سرانه مردم بهطور متوسط ٣٠درصد کاهش یافته، در مقابل قیمت کالاها و خدمات مورد نیازشان با رشد ٣٠٠درصدی همراه بوده است. البته کاهش تقاضای خرید تنها محدود به خودرو نیست، بلکه در دیگر کالاهای مصرفی نیز با افت تقاضا مواجه هستیم که نمونه بارز آن صنعت پوشاک است که به خوبی نشان میدهد بازار از لحاظ نقدینگی با مشکل روبهروست.او بیتاثیری راهاندازی کمپینهای «خودرو نخرید» را در رکود بازار اینگونه تفسیر میکند که کاهش ٥٠درصدی خرید خودرو در فروردین ٩٤ رخ داده است.
توهم پیروزی کمپین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی هم آمار ٥ماهه اول سال ٩٤ شمارهگذاری خودروهای صفر را با ١٥درصد کاهش اعلام کرد تا مشخص شود نقلوانتقالات نیز کاهش ٩,٧درصدی را تجربه کرده است. انتشار تصاویر سالن خالی مونتاژ ایرانخودرو و کارگران بیکار، انتشار تصاویر ماهوارهای از پارکینگ ایرانخودرو و خبرهای اینچنینی نظم کار را تغییر داد. حکایت دههاهزار خودروی فروش نرفته درانبارهای این شرکت دیگر قابل انکار نبود. نامه ٤وزیر به رئیسجمهوری درباره رکود همبخشیاش به دپوی خودروها در کارخانهها اختصاص داشت تا حتی رئیسجمهوری هم برای حمایت از خودروسازان ترغیب شود. این کار را هم وزیر صنعت انجام داد تا شاید بتواند حمایتی برای خودروسازان جلب کند. اینجا بود که مردم درپی این کمپین امیدوار شدند و به این اندیشیدند که کمپینی وجود دارد که درحال موفقیت است.۱۶ شهریور، مدیرعامل سایپا از خریداران به خاطر کیفیت پایین محصولات این شرکت عذرخواهی کرد و وعده بهبود کیفیت محصولات کارخانهاش در آینده را داد. همچنین وزیر صنعت کابینه روحانی برخلاف طرفداریهای مطلق از خودروسازان و همینطور برخورد ناشایست با منتقدان این صنعت، به خودروسازان دستور داد تا برای انجام تحولات جدی اقدام کنند. این فاکتورها باعث شد تا برخی از مردمی که تا قبل از این کمپین را دنبال نمیکردند به اخبار حساس شوند و تصور کنند پیروزی برای این موج ایجاد شده است.
طرح غافلگیرکننده در اوج بحران صنعت اصلیترین عامل ایجاد بحران خودرو در ایران انحصاریبودن صنعت خودرو است؛ صنعتی که با گرانسازی واردات خودرو با کیفیت خارجی (با ابزار تعرفه) امکان تولید داشته است. در این سالها حاکمیت و نهادهای حکومتی، بهعنوان سهامدار شرکتهای تولیدی، شرایط را همیشه به نفع فروشنده و قربانیکردن خریدار مرتب کردهاند. در این حالت رقیبی نبود و استانداردهای اجباری به شکل حداقلی اجرا شدند تا در این وضعیت مردم به امید لغو تحریمها منتظر ورود خودروهای باکیفیت شوند. نخریدن در این دوره به نوعی عقل معاش تعبیر شد اما خودروسازان با فرضیهای دیگر به دنبال انحصارهای گذشته بودند. ابتدا اعلام شد کاهش تعرفه واردات خودرو امسال رخ نمیدهد. بعداً اعلام شد فعلا قیمتها کاهش نمییابد و درباره طرحهای اصلاح کیفیت هم سکوت شد.همکاری با شرکتهای خارجی هم منوط به اجرای برجام شد و دستآخر خودروسازان خواستار حمایت دولت شدند و تسهیلات خواستند.طرح افزایش ۱۰۰۰درصدی تعرفه گمرک هم در راستای حمایت از صنعت خودرو ازسوی تعدادی از نمایندگان مجلس با دوفوریت تقدیم هیأترئیسه مجلس شد تا معلوم شود جریانی پشت این ماجرا قرار دارد. اما ارایه تسهیلات ۲۵میلیون تومانی دولت برای خروج از رکود نوبرانه این حوزه بود که هنوز هم مشخص نیست با کدام اهرم فشار کسب شد. این تصمیم با وجود نگرانی و هشدارهای کارشناسان اقتصادی اجرا شد و مسکنی بر درد خودروسازی ایران شد.حالا با هجوم مردم برای خرید تفسیرها تغییر کرد و همه از شکست کمپین یاد کردند. شکستی که بهنظر میرسد طرح آن خالی از اشکال نباشد؛ از این منظر که اصلا کمپین پیدایشاش و روندش دچار ابهامهایی است که باید بدان پرداخته شود.
تضادها و کمپینی که معلوم نشد کار که بود؟ درخلال اوجگیری این کمپین، اظهارنظرهای روبهفزون خودروسازان در واکنش به کمپین جالب توجه بود. به یکباره برخی روسای انجمنها و اتحادیههای خودروساز و قطعهساز، مصاحبه کردند و اتهامزنی و اتصال کمپین به خودروسازان چینی را دنبال کردند. همان افرادی که ابتدا وجود آن را انکار میکردند تغییر رأی دادند؛ حال آنکه آمارها نشان میداد فروش این خودروسازان هم کاهش داشته است.این کمپین با اظهارات تند مقامات و خودروسازان مواجه شد تا برداشتهای خاص آنها ارایه شود. چنانکه افرادی چون داوود میرخانی رشتی و نجفیمنش اعضای انجمن خودروسازان این عدم استقبال جامعه و انتظارشان برای بهبود قیمت و کیفیت را توهم خواندند.همچنین محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت این حرکت را خیانت به کشور قلمداد کرد و مردمی که از این کمپین پشتیبانی میکنند را ضدانقلاب نامید. این اظهارنظر در بین دولت مردان جمهوری اسلامی تا به امروز بیسابقه بوده است.
علت جایگزین برای همراهی باکمپین شاید تصور بسیاری از مردمی که با کمپین همراهی کرده باشند این نکته بود که پس از پیروزیهای نسبی نباید با این موج بیمهری کرد. علت همراهی مردم با این کمپین از ابتدا خیلی مشخص و معلوم نبود از کجا به یکباره اوج گرفته است؛ همراهی با موجی بود که از نظر آنها درست بود. با رویکرد تفکر انتقادی میتوان به اصل ٧ اشاره داشت که علت جایگزین برای همراهی مردم با این حرکت، پرکردن خلأهایی بود که تا پیش از این جدی گرفته نشده بود. اینکه مردم خدمات خوبی از خودروسازان نگرفته بودند و کاری هم نمیتوانستند، بکنند. اینکه گرانتر از قیمتهای جهانی خودرو خریدهاند اما نمیتوانند هم نخرند. برای برخورد با این رفتار، مردم جایگزینی بهتر از همراهی با کمپین ندیدند. این کمپین اعتراض به قیمتهای گزاف خودروهای داخلی در عین کیفیت و ایمنی بسیار پایین، تحویل طولانیمدت خودرو، خدمات پس از فروش ضعیف، از رده خارج بودن پلتفرمهای این محصولات و انحصاری بودن بازار خودروی کشور را دنبال میکرد و حرف از دردهایی میزد که سالها مردم تحمل کرده بودند؛ تحملی که گفته میشد برای توسعه صنعت خودرو لازم است و باعث رشد آنها میشود؛ اما نشد!هر چند که تحریم ایران خودرو و سایپا و سوءمدیریت مدیران در دورههای گذشته به خوبی نشان داد و مطرح کرد که تولید داخلی که پیش از تحریم ادعای آن میشد، واقعیت نداشته است.
مغالطهای به نام خودجوش بودن کمپین «خرید خودرو صفر ممنوع» به صورت رسمی از سمت بخش یا عدهای خاص سازماندهی نشد و هیچگاه هم اتاق فکر آن مشخص نشد. گفته میشد و میشود که این موضوع به ظاهر امری خودجوش و برخاسته از سوی مردم است.در بحث خودجوش بودن این اقدام ابهامهای فراوانی وجود دارد؛ چراکه در ایران کمپینهای مشابه هیچگاه رخ نداده و در عمل بعد از اعلام این کمپین هم، هیچیک از بحثها درباره کمپینهای مشابه سروصدایی نکرد؛ چرا که از سمت و سویی هدایت نشد.کمپینهایی که تلاش کرد علیه واردات گران خودرو، تولیدهای غیربهداشتی شیر، مواد پروتیینی و... اقدامی صورت دهد اما از جماعتهای چند ١٠ نفری بالاتر نرفت. سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی یکی از کسانی است که این کمپین را «بیپایه و اساس» توصیف کرده است.از همین رو باید با اصل ٥ اصول تفکر انتقادی این پرسش را مطرح کرد که چرا در اصل معرفی این کمپین بحث خودجوش بودن محور میشود اما گفته نمیشود که چرا این خودجوشی در حوزهای دیگر رخ نداده و نمیدهد؟
مدارک و مستندات؟ درخصوص اعلام رقم فروش خودروها و اعداد اعلامی در ٦روز فروش خودروهای صفر تردیدهای جدی وجود داشت. در این ٦روز به گواه رسانهها تناقضهای آماری فراوانی در تعداد فروش ساعتی و روزبهروز بین اعلامها وجود داشت. شرکت ایران خودرو و سایپا اعدادی را اعلام میکردند که با اعداد اعلامی قائممقام وزارت صنعت معدن و تجارت همگون نبود. این شواهد و مدارک درباره فروش و تعدادش آمارهای فریبدهنده که اصل ٨ تفکر انتقادی است را گوشزد میکند.
چه نتایجی میتوان گرفت در بررسی شکلگیری و پایان نسبی کمپین میتوان با رویکرد دهم اصول انتقادی، نتایج معقول دیگری را هم استنتاج کرد. اینکه درنهایت این کمپین به نفع که یا کدام بخشها بود؟ چه کسانی درنهایت نفع بردند و چه وقایعی مطابق میل چه کسانی رخ داد؟ در این حوزه میتوان نتیجه را دید و گفت که خودروهای انباری کارخانهها، فروش رفت؛ آن هم با همان قیمت قبل و برخلاف خواست عمومی که تلاش کردند قیمت را پایین بیاورند.خودروسازان با روشهای مختلف در ماههایی که مدعی بودند کمپین فروش آنها را کاهش داده، تلاش کرده بودند کمپین را دشمن فرضی خود کنند که قصد دارد اشتغال بخش خودرو را زیر سوال ببرد. این بخش از مدیران با مصاحبههای تند خود، بدون درنظر گرفتن خواست مردم (نه کمپینسازان) به موضوع ناهماهنگی قیمت و کیفیت خودرو توجهی نمیکردند و مرتب از اشتغال یاد میکردند. آنها تأکید داشتند که قیمت را کاهش ندهند و در این مسیر هم، با همین روش توانستند به شکلی ساده، با جلبنظر بانک مرکزی، مردم را به صف کنند و خودروهایشان را بفروشند.توضیح اینکه خودروسازان برای فروش خودروهایشان هیچ تسهیلات خاصی در نظر نگرفتند و برای فروش این خودروها زیربار دین و قرضی هم نرفتند و در عمل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود که تسهیلات را فراهم کرد. یعنی در عمل با پیشنهاد وزارت صنعت معدن و تجارت که به نوعی سهامدار خودروسازان در ایران محسوب میشود (از طریق زیرمجموعهها و با عناوین سهامداری) از کارخانههای خودروسازی حمایت کرد. حال آنکه بانک مرکزی برای هیچ بخش دیگری چنین ردیف اعتباری باز نکرد تا این نتیجهگیری معقول شود که برنده این ماجرا از ابتدا، میدانسته چه میخواهد و چه میکند.در نهایت میتوان نتیجه گرفت که کمپین خودرو صفر نخرید، با برجستهسازی موضوع خودرو و ایجاد یک بحران ساختگی در عمل توانست تسهیلاتی کاملا سودمند برای خودروسازان را کسب کند و خودروهای انباری را با بالاترین سود (برای دولت) به مردم بفروشد.
تعویق بحران ورشکستگی خودروسازان در حوزه خودرو سابقه نارضایتی مصرفکنندگان ایرانی نسبت به خودروهای تولید داخل است که به سالیان دور برمیگردد. ایامی که قیمت و کیفیت محصولات با هم هماهنگ نبود. حالا با امضای توافق هستهای، ورود خودروسازان بزرگ دنیا به ایران محتمل شده و همین باعث شد تا اعتراض مردم به قیمت بالا و کیفیت پایین خودروهای داخلی رنگوبوی دیگری به خود بگیرد. اینبار هم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی محلی برای یک حرکت اعتراضی شد. فارغ از چگونگی شکلگیری کمپینی که مردم را به نخریدن خودروی صفر کیلومتر و نو ترغیب میکرد؛ اعتراض مردم به گوش مسئولان صنعت خودرو رسید اما ترتیب اثری داده نشد. هرچند در ابتدا این کمپین چندان جدی بهنظر نمیرسید ولی با پاسخ صریح وزیر صنعت جدی و واقعی شد و درنهایت هم با اقدام همین وزیر به تسهیلاتدهی و نفع خودروسازان پایان یافت. اما درنهایت هنوز هم بحران خودروسازی تمام نشده است و اعتقاد مصرفکنندگان همان است که بود. نبود رقابت در تولید خودرو و انحصاری که میان دو خودروساز بزرگ کشور یعنی ایرانخودرو و سایپا شکل گرفته، توجه به رضایت مصرفکنندگان را کاهش داده و وعدههای چند ماه پیش برای بهبود را از تیتر اخبار خارج کرده است. چرا که ماجرای کمپین یک رویه برای تثبیت و توجیه طرحی بود که توان لازم برای تغییر را نداشت؛ اما جو بازار را شکست. نتیجه اینکه نهتنها خودروسازان قیمت را کاهش نداند که حتی این روزها قیمت باز هم افزایشی شد. خودروهای انباری فروش رفت و بحران ورشکستگی خودروسازان فعلا به تعویق افتاد. از تعریف کمپین تا «خرید خودرو صفر ممنوع» در ترجمه فارسی کلمه کمپِین معادل کارزار استفاده میشود؛ اما به واقع ترجمه دقیق و فنی برای این کلمه نیست. کمپین به اقدامی گفته میشود که به صورت سازماندهی شده و با هدفی مشترک، بین گروهی که نقش اتاق فکر را دارد، راهاندازی میشود. این کمپین از نقطهای شروع شده و قصد میکند تا با یارگیری و اطلاعرسانی به جماعت بیشتری همراهی را جلب کند. کمپینها میتوانند اشاره داشته باشند به یک کارزار تبلیغاتی، سیاسی، جنبش اجتماعی و یا مبارزه انتخاباتی. کمپین نه به خودروی ایرانی با نامهای خرید خودروی صفر ممنوع یا تحریم خودروی داخلی هم شناخته میشود. این کمپین یک ائتلاف به ظاهر مردمی، در راستای عدم خرید خودروهای مونتاژ داخل ایران معرفی شد که در تلگرام، شبکههای اجتماعی و پیامرسانها برجسته شد. خرید خودرو صفر ممنوع، از مرداد ماه در شبکههای اجتماعی جدی شد و هرچند در آغاز راه با حمایتهای مردمی هم همراه شد ولی پس از مدتی مورد سوءاستفاده جریانهایی قرار گرفت. مدعیان راهاندازی این کمپین هدف اصلی خود را ترغیب مردم به نخریدن خودروهای داخلی عنوان کردند. آنها در شبکههای اجتماعی پیامهای متعددی را مخابره و ارسال میکردند و خودروهای موجود در بازار را گران میدانستند که مردم باید برای کاهش قیمتها از خرید آنها خودداری کنند. کمپین نه به خرید خودرو زمانی با استقبال مردم در جامعه روبهرو شد که خودروسازان داخلی هم بر طبل گرانی کوبیدند آنهم زمانی که نتایج مذاکرات هستهای اعلام شد و مردم در انتظار کاهش قیمتها بعد از توافق هستهای بودند. هرچند تشکیل این کمپینها در شبکههای اجتماعی موضوع جدیدی نبود، اما فعالیت گسترده کمپین «خرید خودروی صفر ممنوع» باعث شده تا این پرسش مطرح شود: آیا نخریدن خودروهای داخلی منجر به کاهش قیمت یا جلوگیری از افزایش قیمت خودرو خواهد شد؟این کمپین درتوضیح خود، اعتراض به قیمتهای سرسامآور خودروهای داخلی درعین کیفیت نازل را برجسته کرد و باعث شد تا در شهریور ۱۳۹۴ که تولید دو خودروساز ایرانی (ایران خودرو و سایپا) به کمتر از نصف شهریور ٩٣ کاهش یافته بود، به این کمپین مرتبط شود.