تحلیل اکونومیست از قانونی شدن ماریجوآنا
مجله معتبر اکونومیست در تازهترین شماره خود به بحث قانونی شدن و تحت کنترل در آمدن مصرف برخی از مواد مخدر پرداخته و مینویسد: قانونی شدن و کنترل مصرف مواد مخدر سنتی، از راههای جلوگیری از فعالیت مافیا در این بازار و سوءمصرف مواد مخدر صنعتی است.
کارشناسان، قانونی شدن مصرف مواد مخدر سنتی نظیر مشتقات شاهدانه (حشیش و ماریجوآنا) را یکی از راهحلهای موجود برای جلوگیری از سوء مصرف و گرایش به سمت مواد مخدر صنعتی میدانند که اثرات جانبی و مخرب بسیاری دارند، میدانند. این مساله از دیرباز مورد بحث مقامات کشورهای مختلف جهان، به ویژه کشورهای پیشرفته و صنعتی بوده و حالا به نظر میرسد بحثها در این رابطه به نتیجه رسیده و کشورهای ثروتمند و صنعتی جهان کمکم درحال تدوین قوانین مربوط به کنترل مصرف مواد مخدر سنتی هستند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، مجله معتبر اکونومیست، در تازهترین شماره خود که امروز منتشر شده، سرمقاله اصلی خود را به پایان جنگ بر سر قانونمند شدن مصرف مشتقات شاهدانه اختصاص داده و مینویسد: گیاه شاهدانه که از آن حشیش استخراج میشود، قبلا به صورت پنهانی کشت شده و توسط کارتلهای تبهکار و آدمکش مبادله و تنها توسط کسانی مصرف میشد که خطر زندان رفتن را به جان میخریدند. اما اکنون کشورهای سراسر جهان، این گیاه را به عنوان مصارف پزشکی ثبت کردهاند و حتی برخی نیز پا را فراتر گذاشتهاند. در حال حاضر، در چهار ایالت آمریکا، مصرف تفریحی و تفننی این ماده مخدر قانونی شده است. کشور کوچک اروگوئه نیز همراه با کانادا که بهعنوان نخستین کشور بزرگ صنعتی عضو گروه 7، مصرف علف را قانونی اعلام کرد، به جمع اعضای این باشگاه میپیوندد. پارلمان برخی کشورها، از مکزیک گرفته تا آفریقای جنوبی نیز درحال حاضر درحال اجرای اصلاح قوانین خود در این زمینه هستند. آنهایی که (شامل مجله اکونومیست هم میشود) معتقدند قانونی کردن و تحت نظارت درآوردن مصرف مشتقات شاهدانه بسیار بهتر از منع آن است از پایان جنگ بیهوده و بیحاصل بر سر مصرف علف استقبال میکنند. درحال حاضر، مشتقات شاهدانه نزدیک به نیمی از ارزش 300 میلیارد دلاری بازار غیرقانونی مواد مخدر را به خود اختصاص میدهد؛ این ماده مخدر، همچنین ماده مورد استعمال اکثریت جمعیت 250 میلیون نفری مصرفکنندگان غیرمجاز جهان است. بنابراین، قانونی کردن مصرف این ماده مخدر میتواند در حالی که از جامعه مصرفکننده حمایت کرده و آن را مطمئن میکند، در همین حال از وقوع جرایم سازمانیافته ناشی از این منبع درآمدی عظیم جلوگیری کند. با این حال، لغو ممنوعیت استعمال حشیش و ماریجوآنا میتواند نقطه شروع بحثهای پیچیده درباره چگونگی قانونمند کردن استعمال این مواد مخدر باشد. این دقیقا چیزی شبیه جزئیاتی است که منصبداران دنبال آن هستند که شامل چگونگی بستن مالیات بر آن میشود که نحوه تعیین این مالیات هم درجات مختلفی دارد که از اجازه فروش و اینکه چه کسی مجاز است و به چه کسی باید بفروش برسد را در بر میگیرد. اینها همه سوالاتی هستند که سیاستگذاران را وادار کرده تا تصمیم بگیرند کدام اهداف رقابتی قانونمند کردن برای آنها ارزش بیشتری دارد. پیشگامانی چون کانادا، درحال انشای قوانینی هستند که این قوانین احتمالا ازسوی دیگر کشورها کپیبرداری خواهد شد. به محض وضع این قوانین، به سختی میتوان آنها را از میان برداشت. اتخاذ این تصمیمات قانونی، در نهایت تعیین کننده موفقیتآمیز بودن یا شکست طرح قانونی کردن استعمال مشتقات شاهدانه خواهد بود. کیک حشیش خود را بخرید و بخورید طرفداران قانونی شدن استعمال حشیش تلفیق عجیبی از طرفداران آزادی با خواسته آزادیهای حداکثری شخصی و تجاری و محافظهکارانی که معتقدند ممنوعیت کماثرتر از قانونی کردن و تحت کنترل درآوردن منطقی است. «هیپی»ها و تندروها، اتحاد قدرتمندی برای قانونی کردن استعمال حشیش شکل دادهاند. اما به عنوان مثال، وقتی از آنها میپرسند که خرید و فروش حشیش دقیقا چطور باید باشد و چه میزان مالیاتی بر آن بسته شده یا آیا باید بر میزان مصرف آن محدودیتی اعمال شود، خود را تک و تنها مییابند. آزادیخواهان، شاید بپرسند چرا مشتقات شاهدانه که هیچ دُز مشخص کشندهای ندارد باید به کلی برای بزرگسالان که میتوانند تصمیمات آزادانه و آگاهانهای بگیرند، قانونی شود؟ در این باره دو دلیل وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرند؛ نخست اینکه به نظر میرسد حشیش در عده قلیلی وابستگی ایجاد میکند و این یعنی تصمیم درباره نشئگی و وابستگی به آن انتخابی نیست. دوم آنکه، غیرقانونی بودن حشیش یعنی اینکه تحقیقات روی اثرات درازمدت این ماده مخدر، نامشخص است بنابراین، حتی آگاهانهترین تصمیمات هم در این رابطه، مبتنی بر اطلاعات ناقص است. پس تا وقتی که تصمیمات نه آزادانه و آگاهانه نیستند، شرایط بر خلاف مصرف الکل و تنباکو، خارج از کنترل مصرفکننده خواهد بود. از این رو، آزادیخواهان، باید عرصه را واگذار کنند. دولتها میتوانند برای بازداری مصرفکنندگان، از آنها مالیات دریافت کنند اما این مالیات نباید آنقدر زیاد باشد تا مصرفکنندگان به بازار سیاه توزیع حشیش بدون مالیات روی آورند. میزان واقعی این مالیات بستگی به موقعیت و اقتضائات کشورها دارد. در آمریکای لاتین که سوءمصرف مواد نادر و بازار سیاه بسیار رایج و قدرتمند است، دولتها باید قیمتها را پایین نگاه دارند. در جهان ثروتمند، که سوء مصرف بسیار رایج بوده و فروشندگان مواد مخدر به جای تهدید امنیت ملی، بیشتر یک مزاحمت تلقی میشوند، قیمتها باید افزایش یابد. یکی از الگوها میتواند ایالات متحده، پس از ممنوعیت استعمال مواد مخدر باشد که در آن نخست مالیات بر الکل پایین آورده شد تا قاچاقچیان از دور خارج شوند، سپس با خارج شدن مافیای این بازار، این مالیاتها افزایش یافت. الگوی مشابهی را میتوان وقتی مشخص شد چه محصولی اجازه فروش دارد، به کار برد. علف دیگر تنها به معنای استفاده عام یک سیگار بارشده نیست؛ امروز کارفرمایان قانونی حشیش و ماریجوآنا را به شکل محصولات خوراکی در اختیار مصرفکنندگانی میگذارند که تمایلی به استفاده دخانی از آن را ندارند. همچنین توصیه شده تا نوع بسیار قوی کنسانتره مواد مخدر یا بلعیده شود یا به صورت استنشاقی استعمال شود. مصرف خوراکی و انواع قویتر آن، باعث خواهد شد تا فروشندگان غیرمجاز و غیرقانونی از این تجارت کنار زده شوند اما با این حال همچنان خطر ترغیب بیشتر مردم به دریافت مواد مخدر، به خصوص از انواع قویتر آن را به دنبال دارد. بنابراین، نقطه شروع باید تنها قانونی کردن آنچه که واقعا در بازار سیاه موجود است، باشد. این بدان معنا خواهد بود که اعمال محدودیت یا امکان وضع مالیات، به همان اندازه مشروبات الکلی یا کمتر از آبجو خواهد بود. شاید اروپا توانایی اعمال ممنوعیت فروش کنسانتره های مواد مخدر را داشته باشد اما در آمریکا هنوز برای این نوع مواد مخدر تمایل زیادی وجود دارد. اگر این محصول در آنجا ممنوع شود، در این صورت بزهکاران با اشتیاق وارد عمل میشوند. محتاط اما جسور باشید کمپینهایی که له یا علیه قانونمند شدن مصرف مواد مخدری چون حشیش و ماریجوآنا فعالیت میکنند، هچنین باید خود را با واقعیت جدید تطبیق دهند. آنهایی نیز که این مواد را ممنوع میکنند نیز باید از تازیانه زدن به نعش مرده اسب ممنوعیت باز ایستاده و در جهت نسخه جدیدی از قانونی که کمترین خطر و ضرر را به دنبال دارد، فعالیت کنند.