در گفت و گو با مسعود دانشمند:
اتاق بازرگانی ارباب اتاقهای مشترک نیست
مسعود دانشمند، ریاست اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات و ریاست شورای بازرگانی مشترک ایران و مالزی را عهدهدار است. وی که سابقه عضویت در هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران را برای دو دوره عهدهدار است سوابق طولانی در اتاقهای مشترک دارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، با توجه به تحولات اخیر به سراغ وی رفتیم تا از نظرات وی درباره شرایط امروز اتاقهای مشترک و آییننامهیی که درباره این اتاقها در حال تصویب است آگاه شویم. شاید شاهبیت صحبتهای دانشمند را مستقل بودن اتاقهای مشترک و عدم رابطه رییس و مرئوسی میان اتاقهای مشترک و اتاق بازرگانی ایران دانست. اصولا با توجه به وجود معاونت بینالملل اتاق بازرگانی ایران، فلسفه وجودی اتاقهای مشترک چیست؟ اتاقهای مشترک متشکل از تمام کسانی است که اول فعال اقتصادی هستند و دوما در اتاق بازرگانی عضویت دارند. در اتاق بازرگانی گرایشهای فعالیت مختلفی وجود دارد. طبیعی است که برخی از افراد به دلیل نوع تجارت با یک کشور بیشتر در ارتباط هستند. در این شرایط فعالان تجاری که با یک کشور به صورت تخصصی همکاری میکنند مشکلات و مسائل شبیه به هم را تجربه خواهند کرد. در این شرایط معمولا این افراد دور یکدیگر جمع میشوند و نهادی را تشکیل میدهند که آن را اتاق مشترک مینامند. در حقیقت اتاقهای مشترک حوزه تخصصی ارتباط با آن کشور است که به دلیل شناخت دقیقتری که نسبت به اتاق مشترک وجود دارد، ایجاد شده
است. در این ساختار بدنه اتاق مشترک طبیعتا اطلاعات تخصصی قوی در ارتباط با آن کشور خواهند داشت و مسائل را به صورت جزئیتر نسبت به اتاق بازرگانی مطالعه خواهند کرد. همین موضوع اتاقهای مشترک را به بازوی اجرایی و کارشناسی اتاق ایران در زمینه کشورهای مورد تجارت بدل کرده است. اتاق ایران شاهد این پدیده است که در زمینه هر کشور یک تجربه اندوخته در اتاقهای مشترک ایجاد شده است پس لازم است اتاق بازرگانی ایران در مورد هر کشور پیش از تصمیمگیری با اتاقهای مشترک مشورت کند. در حقیقت عضویت اعضای اتاقهای مشترک در اتاق ایران شرط لازم است و شرط کافی داشتن تخصص درباره کشور مورد نظر است. این موضوع باعث شده که کسانی که در اتاق ایران قرار میگیرند نسبت به اعضای اتاق بازرگانی مشترک نه تنها ارجح نباشند بلکه اتفاقا اعضای اتاق مشترک درباره مساله تخصصی خود کاملا به اتاق ایران اشراف دارد و اتاق ایران عقلا موظف است درباره مسائل ارتباط با کشورها با اتاقهای مشترک هماهنگی و همفکری نمایند. اتاق ایران تنها میتواند در تشکیل این اتاق نقش داشته باشد ولی بعد از تشکیل این اتاقها هم از نظر مالی خودکفا هستند و هم از نظر اساسنامه دارای
اساسنامهیی مشخص هستند و اتاق ایران نمیتواند آنها منحل کند. اگر خلاف اساسنامه هم در اتاق مشترک رخ دهد طبیعتا اتاق ایران میتواند در این خصوص تذکر دهد یا نهایتا مجمع جدیدی تشکیل دهد که اعضای اتاق مشترک درباره آینده خود تصمیم بگیرد. در قانون و آییننامه رابطه ارباب و رعیت یا رابطه حاکم مطلق با زیردست در بین اتاق ایران و اتاقهای مشترک وجود ندارد. در حقیقت اتاقهای مشترک به هیچوجه دوایر امور بینالملل نیستند. علت اصلی آن است که اعضای اتاقهای مشترک به ویژه هیات رییسه آنها از چهرههای قدیمی و ریشهدار اتاق هستند که بنا به تخصص خود ریاست یک اتاق بازرگانی مشترک را پذیرفته است. طبیعتا این افراد هیچوقت نمیتوانند نماینده معاونتی شوند که از کارمندان اتاق بازرگانی شکل گرفته است. اگر اتاق بازرگانی اصرار بر این موضوع داشته باشد که معاونت بینالملل مسوول رسیدگی به عملکرد اتاقهای مشترک باشد طبیعتا این چهرههای قدیمی اتاقهای مشترک را ترک خواهند کرد و وزن اتاقها کاهش چشمگیر خواهد یافت. با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و فضای پسابرجام، آیا ساختار اتاقهای بازرگانی مشترک پاسخگوی روابط امروز تجاری ایران
هست؟ حقیقت این است که در حال حاضر اتاقهای بازرگانی مشترک چندان قانونمند عمل نمیکنند و عملکرد آنها در فضای اقتصادی بنا به شان هیاتمدیره آنها متغیر است. مشکل اصلی نقش کمرنگ آنها در فضای اقتصادی به ویژه در فضایی است که به دلیل دوران پسابرجام شاهد حضور پررنگ هیاتهای تجاری خارجی در ایران هستیم. در این رفت و آمدها و تصمیمسازیها باید از تخصص و دانش بالای اتاقهای مشترک نهایت استفاده صورت گیرد و این موضوع نه بر دوش وزارت امور خارجه یا سازمان توسعه تجارت بلکه بر عهده اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران است. اکنون اگر یک هیات تجاری از یک کشور اروپایی به ایران میآید باید از تخصص اتاقهای مشترک در مذاکره به آنها نهایت استفاده صورت گیرد و از طریق این اتاقهای مشترک تفاهمها به سرانجام برسد. ما امروز شاهد هستیم که هیات تجاری به ایران میآید بدون آنکه اتاق بازرگانی مشترک اصلا از حضور آنها خبردار شود. معمولا اگر اتاقهای مشترکی هم به بازی گرفته میشوند بستگی به نوع رابطه آنها با هیات رییسه فعلی دارد. با توجه به کمرنگ شدن هرچه بیشتر نقش اتاق بازرگانی مشترک توسط اتاق ایران پیشنهاد من این است که اگر
اتاق ایران واقعا خود را بینیاز از دانش اتاقهای مشترک میداند آنها را منحل اعلام کند. مهمترین تغییراتی که امروز باید در ساختار اتاقهای بازرگانی مشترک صورت گیرد از نظر شما چیست؟ مهمترین تغییر این است که اتاق بازرگانی ایران بپذیرد از این ابزار استفاده کند. اتاق ایران باید قبول کند که خود علامه دهر نیست. اصولا فلسفه تشکیل کمیسیونها در اتاق بازرگانی ایران چیست؟ این کمیسیونها تشکیل شده است تا دانش فنی اتاق بازرگانی به صورت تخصصی جمعآوری شود و کسانی که به یک موضوع خاص اقتصادی علاقه دارند دور یک دیگر جمع شوند. در این بخش اتاق شعار تقویت کمیسیونها را میدهد. نمیشود اتاق بازرگانی در یک بخش خود را ملزم به تقویت بخش تخصصی ببیند و در بخشی دیگر کار خود را بکند. حقیقت این است که اتاق امروز خود را علامه میداند و فکر میکند از هر نوع مشاوره بینیاز است. این دیدگاه باعث شده است که در آییننامه جدید نقش اتاقهای بازرگانی مشترک بهشدت کمرنگ دیده شود. بخشی از این مشکل ارتباطی به رابطه کمرنگ اتاقهای بازرگانی مشترک با یکدیگر نیست؟ قطعا همینطور است با این تصحیح در سوال که رابطه کمرنگ
نیست بلکه اصولا رابطهیی میان اتاقهای مشترک وجود ندارد و اگر هست به هیچوجه سازماندهی شده محسوب نمیشود. ارتباط میان اتاقهای مشترک باید یک ارتباط منطقی باشد. واقعیت این است که همه این اتاقها برای اقتصاد ملی به وجود آمدهاند و قرار است اقتصاد ملی ایران را تقویت کنند. اگر اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین یک تصمیم میگیرد طبیعتا روی اقتصاد کشور یک اثر دارد و اگر اتاقها بدون هماهنگی با یکدیگر اقدام به تصمیمگیری کنند طبیعتا این تصمیمات روی جمع اثر منفی خواهد داشت. در حقیقت با توجه به اهداف ملی، اتاقها باید فارغ از نوع حوزه در ساختار هماهنگی لازم را با هم داشته باشند. این اتاقها نیاز دارند که ساختاری برای خود ایجاد کنند که این ساختار برای آینده آنها تصمیم بگیرد. درحال حاضر همه چیز به اتاق ایران ختم میشود و آییننامه جدید به شکلی نوشته شده که امور بینالملل اتاق ایران ارباب اتاقهای مشترک باشد. یک رییس اتاق مشترک برای دیدن یک کارشناس امور بینالملل اتاق ایران باید وقت بگیرد و پشت در اتاق کارشناس منتظر بماند. این موضوع از ضعف ساختار میان اتاقهای مشترک ایجاد شده است. اصولا چرا اتاقهای مشترک باید
به اتاق بازرگانی ایران متصل باشند. وقتی از نظر مالی و اساسنامه این اتاقها جدا از اتاق ایران هستند علت این ارتباط در چیست؟ براساس قانون تشکیل اتاقهای مشترک با اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران است. قانون میگوید اتاقهای مشترک براساس تقاضای اعضای اتاق بازرگانی ایران و با موافقت وزارت بازرگانی و وزارت امور خارجه تشکیل میشوند و مستقل از اتاق بازرگانی عمل میکنند. حوزه فعالیت این اتاقها هم در اساسنامه روشن است و این اساسنامه مورد تایید شورای عالی نظارت قرار گرفته است. تنها کاری که تا به امروز اتاق بازرگانی ایران برای اتاقهای مشترک انجام داده است این است که مکانی به بعضی از اتاقهای مشترک داده شده تا در آن به کارهای روزمره خود بپردازند. این درحالی است که در قانون برنامه پنجم اخذ یک در هزار برای کمک به تشکلها بر عهده اتاق بازرگانی گذاشته شد و در 5 سال گذشته این پول از اعضای اتاق بازرگانی گرفته شده است و هیچ کمک مالی از این محل قانونی به اتاقهای مشترک به عنوان تشکلهایی بینالمللی صورت نگرفته است. چندی پیش بعضی از روسای اتاقهای مشترک پیشنهاد ایجاد فدراسیون اتاقهای مشترک را مطرح
کردند. آیان این موضوع عملی است؟ اتاقهای بازرگانی مشترک نیاز دارند که چنین ساختاری را ایجاد کنند. قدم اول برای این کار ایجاد شورای هماهنگی اتاقها و شوراهای بازرگانی مشترک است. فدراسیون باید در یک جای مشخص به ثبت برشد که به نظر نمیرسد اتاق بازرگانی یا نهادهای قانونی دیگر در این خصوص همکاری کنند ولی شورای هماهنگی میتواند ایجاد شود و مسوولیت ارتقای اتاقهای مشترک و حل مشکلات آنها را برعهده بگیرد تا از این پس به جای امور بینالملل خود اتاقهای مشترک، مسائل و مشکلات خود را حل کرده و بر عملکرد خود نظارت داشته باشند. نظر شما درباره طرح رتبهبندی اتاقهای بازرگانی مشترک چیست؟ این طرح بسیار بیخود و بدون منطق کافی است. اتاقهای مشترک تحت تاثیر مسائل سیاسی و عوامل خارجی زیادی قرار دارند که اصولا در اختیار اتاق نیست که بخواهد به عنوان کارنامه اتاق مشترک مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال امروز چین شریک تجاری اول ایران است و اعضای زیادی عضو این اتاق بازرگانی هستند. اگر فردا به هر دلیلی رابطه تجاری با چین قطع شود در رتبهبندی مشخص میشود که اتاق ایران و چین ضعیف عمل کرده است. یا مثلا وقتی
سفارت انگلستان در تهران بسته میشود طبیعی خواهد بود که روابط تجاری میان دو کشور کاهش یابد و این ضعف اتاق ایران و انگلستان نیست. در رتبهبندی این روابط تجاری و تعداد اعضا مدنظر قرار گرفته است. به جای چنین طرحی باید نه در قالب رتبهبندی بلکه در قالب هدایت و حمایت شورای هماهنگی اتاقهای مشترک، اتاقهایی را که کمتر فعال هستند را به سمت فعال شدن سوق دهد. این وظیفه نیز باید بر عهده خود اتاقها باشد که با استفاده از شناختی که از ساختار اتاق مشترک دارند سایر اتاقها و شوراهای مشترک را تقویت کنند.
ارسال نظرات