تحصیلکردههای گریزان از کار!
یکی از دغدغههای اجتماعی مطرح شده در سالهای اخیر ناتوانی فارغالتحصیلان آموزش عالی در ورود به بازار کار و یافتن شغل مناسب است.
کارشناسان مهمترین دلیل این مساله را عدم تطابق کامل آموزشهای دانشگاهی با نیازهای بازار کار عنوان میکنند. آنها معتقدند با وجود تصوراتی که در دهههای گذشته درباره تحصیلات دانشگاهی و گرایش جوانان به این سمت برای کسب فرصتهای شغلی بهتر صورت گرفته هماکنون تعداد بیکاران تحصیلکرده کشور قابل ملاحظه است. از سوی دیگر یکی از آسیبهای جدی اقتصادی هر کشور بالا بودن آمار غیرفعالان آن کشور است. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد افزایش سریع آمار غیرفعالان در کشورمان هستیم و این روند افزایش حتی در بین افراد دارای مدرک تحصیلات تکمیلی نیز محسوس است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، در همین راستا پژوهشکده آمار گزارشی تدوین کرده که براساس یافتههای آن در بازه زمانی سالهای 84 تا 92 با توجه به 2برابر شدن فارغالتحصیلان دانشگاهی در عین ثبات جمعیت ایران، فارغالتحصیلان غیرفعال 3/8 برابر شده است. اگرچه در همین دوره زمانی تعداد اشتغال این طبقه از جامعه 1/5 برابر شده اما نرخ بیکاری به 18/8درصد رسیده است و ظرفیت اندک بازار کار برای جذب تحصیلکردگانی که بعضا به آنها کم سواد نیز
اطلاق میشود این قشر را بر آن داشته تا یک نسبت به بازار کار داشته باشند و به طورکلی از ورود به آن خودداری کنند. در فصلهای گزارش، آمار مربوط به وضعیتهای مختلف فعالیت فارغالتحصیلان با استفاده از نتایج آمارگیری نیروی کار سالهای 1384 تا 1392 مرکز آمار ایران، محاسبه و شرح داده شده است. «تعادل» با نگاهی اجمالی، خلاصهیی از این آمار را گردآوری کرده است که با هم میخوانیم: افزایش فارغالتحصیلان بدون رشد جمعیت در سال 1384 تعداد فارغالتحصیلان 3.635.799 نفر بوده که با افزایش چشمگیری به 7.129.684 نفر در سال 1392 رسیده است یعنی نزدیک به دو برابر افزایش یافته است. این درحالی است که طی سالهای مورد بررسی جمعیت ایران رشد قابل توجهی نداشته و این بیانگر افزایش سهم جمعیت دارای تحصیلات عالی طی سالهای مورد بررسی در جامعه ایران است. ارقام گزارش، بیانگر این واقعیت است که آموزش عالی در جذب دانشآموزان موفقتر از بازار کار در جذب فارغالتحصیلان عمل کرده است. به طوری که طی سالهای مورد بررسی تعداد شاغلان فارغالتحصیل با افزایش حدود 1/5برابری از 2.562.658 نفر به
3.801.853 نفر رسیده است درحالی که رشد فارغالتحصیلان بیکار با افزایش 2/1برابری از 420.903 نفر به 880.633 نفر رسیده است و متاسفانه بیشترین رشد را در وضعیت غیرفعالان فارغالتحصیل با افزایش 3/8 برابری از 652.239 نفر به 2.447.197 نفر شاهد هستیم. این بازتاب در شاخصهای نیروی کار نیز مشاهده میشود. طی سالهای 1384 تا 1392 نرخ مشارکت فارغالتحصیلان از 82/1 درصد به 65/7 درصد و نسبت اشتغال آنان از 70/5درصد به 53/3 درصد کاهش یافته و بالعکس طی این سالها شاهد افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان از 14/1درصد به 18/8درصد هستیم. این آمار حاکی از ناتوانتر شدن بازار کار در جذب فارغالتحصیلان خصوصا در مورد زنان طی سالهای مورد بررسی است به طوری که نرخ مشارکت مردان فارغالتحصیل طی این سالها از 90/3درصد به 81/2درصد و نرخ مشارکت زنان فارغالتحصیل با شدت بیشتری از 70درصد به 8/47درصد کاهش یافته است. همین روند را در شاخص نسبت اشتغال نیز شاهد هستیم به طوری که نسبت اشتغال مردان فارغالتحصیل در سال 1384، 82درصد بوده که در سال 1392 به 70/9درصد کاهش یافته است. این شاخص برای زنان در
سالهای 1384 و 1392 به ترتیب 53/5 و 33/1 بوده است. نرخ بیکاری مردان فارغالتحصیل طی این سالها از 9/1درصد به 12/7درصد افزایش یافته است. این نرخ با شدت بیشتری در زنان فارغالتحصیل از 23/5درصد به 30/7 درصد افزایش یافته است. بررسی مدرک تحصیلی فارغالتحصیلان نشان میدهد که طی سالهای 1384 تا 1392 مدرک تحصیلی فارغالتحصیلان بالاتر رفته است از سویی جمعیت فارغالتحصیلان با مدرک «لیسانس» بیشترین سهم را در بین جمعیت فارغالتحصیلان به خود اختصاص دادهاند و در رتبههای بعدی مدرک «فوق دیپلم» و «فوق لیسانس و دکترا» قرار دارند. این وضعیت در بین زنان و مردان و در کلیه وضعیتهای فعالیت (شاغل، بیکار و غیرفعال) مشاهده میشود. مطابق با نتایج به دست آمده، مردان فارغالتحصیل شاغل با مدرک«فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» در سال 1392 در مقایسه با سال 1384 به ترتیب 3/1، 6/1 و 7/1برابر شدهاند. به طوری که جمعیت نامبرده با مدرک «فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» به ترتیب از 563.848، 983.471 و 227.437 نفر در سال 1384 به 1.607.037.720.129 و 378.239 نفر در سال
1392 افزایش یافته است. بررسی زنان فارغالتحصیل شاغل نیز حاکی از افزایش 4/2 و 5/1برابری زنان فارغالتحصیل شاغل با مدرک تحصیلی«فوق لیسانس و دکترا» و «لیسانس» در سال 1392 نسبت به سال 1384 است. این درحالی است که جمعیت زنان فارغالتحصیل شاغل با مدرک «فوق دیپلم» از 233.995 نفر در سال 1384 به 209.512 نفر در سال 1392 کاهش یافته است. رشد 8 برابری زنان بیکار با مدرک «فوق لیسانس و دکترا» بررسی مدرک تحصیلی جمعیت فارغالتحصیلان بیکار در سالهای مذکور نشان میدهد که مردان فارغالتحصیل بیکار با مدرک تحصیلی «فوق دیپلم» از 75.925 به 96.584 نفر (1/3 برابر)، «لیسانس» از 96.116 به 26.4751 نفر(2/8 برابر) و «فوق لیسانس و دکترا» از 6.406 به 32.642 نفر(5/1 برابر) افزایش یافته است. همچنین زنان فارغالتحصیل بیکار با مدرک تحصیلی «فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» در سال 1392 در مقایسه با سال 1384 به ترتیب 0/8، 2/4 و 7/5 برابر شدهاند. نتایج نشان میدهد طی سالهای 1384 تا 1392 مردان فارغالتحصیل غیرفعال با مدرک تحصیلی «فوق دیپلم»، «لیسانس»، «فوق لیسانس و دکترا» به ترتیب
2/9، 3/8 و 3/5 برابر شدهاند. به طوری که جمعیت نامبرده با مدرک تحصیلی «فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» به ترتیب از 87.286، 105.092 و 18.248 نفر در سال 1384 به 254.057، 397.220 و 64.562 نفر در سال 1392 افزایش یافته است. همچنین زنان فارغالتحصیل غیرفعال با مدرک تحصیلی «فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» به ترتیب 3/2 ، 4/3 و 5/4 برابر شدهاند. به طوری که جمعیت نامبرده با مدرک تحصیلی «فوق دیپلم»، «لیسانس» و «فوق لیسانس و دکترا» به ترتیب از 164.101، 262.549 و 14.962 نفر در سال 1384 به 529.197، 1.120.904 و 81.257 نفر در سال 1392 افزایش یافته است. بررسیهای بیشتر گواه این مطلب است که مدرک تحصیلی فارغالتحصیلان بیکار در مقایسه با مدرک تحصیلی فارغالتحصیلان شاغل و غیرفعال از رشد بیشتری در سالهای 1384 تا 1392 برخوردار بوده است. به طوری که مطابق با نتایج به دست آمده، جمعیت فارغالتحصیلان شاغل با مدرک«لیسانس و بالاتر» با رشد 6/7درصدی از 1.764.814 نفر (معادل با 68/9 درصد از کل فارغالتحصیلان شاغل) در سال 1384 به 2.872.213 نفر(معادل با 75/5درصد از کل
فارغالتحصیلان شاغل) در سال 1392 افزایش یافته است. علاوه بر این جمعیت فارغالتحصیلان غیرفعال با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر با رشد 6/5درصدی از 400.851 نفر (معادل با 61/5درصد از کل فارغالتحصیلان غیرفعال) به 1.663.943نفر (معادل با 68درصد از کل فارغالتحصیلان غیرفعال) در سال 1392 افزایش یافته است. این در حالی است که در این سالها، جمعیت فارغالتحصیلان بیکار با مدرک «لیسانس و بالاتر» از 265.368نفر (معادل با 0/63درصد از کل فارغالتحصیلان بیکار) به 721.638نفر (معادل با 81/9درصد از کل فارغالتحصیلان بیکار) افزایش یافته که بازگوی رشد 18/9درصدی جمعیت بیکار است. همانطور که مشاهده میشود، افزایش فارغالتحصیلان با وضعیت غیرفعالی خصوصا در زنان چشمگیرتر از سایر وضعیتهای فعالیت است. طی سالهای 1384 تا 1392 نرخ مشارکت فارغالتحصیلان مردان دارای مدرک تحصیلی فوقدیپلم، لیسانس، فوقلیسانس و دکترا به ترتیب از 88درصد، 91/1درصد و 92/8درصد به 76/3درصد، 82/5درصد و 86/4درصد رسیده است. این نرخ برای فارغالتحصیلان زن «فوقدیپلم»، «لیسانس» و
«فوقلیسانس و دکترا» به ترتیب از 65/6درصد، 71/2درصد و 81/9 درصد با کاهش محسوستری به 33/9درصد، 50درصد و 70/3درصد رسیده است. طی سالهای 1384 تا 1392 نسبت اشتغال فارغالتحصیلان مرد «فوقدیپلم»، «لیسانس» و «فوقلیسانس و دکترا» به ترتیب از 77/6درصد، 83درصد و 90/2درصد به 67/3درصد، 70/8درصد و 79/6درصد رسیده است. این نسبت برای فارغالتحصیلان زن «فوقدیپلم»، «لیسانس» و «فوقلیسانس و دکترا» به ترتیب از 49درصد، 54درصد و 87/4 به 26/2درصد، 33درصد و 54درصد کاهش یافته است. طی این سالها نرخ بیکاری فارغالتحصیلان مرد «فوقدیپلم»، «لیسانس» و «فوقلیسانس و دکترا» به ترتیب از 9/11درصد، 8/9درصد و 2/7درصد به 11/8درصد، 14/1درصد و 7/9درصد است. این نرخ برای فارغالتحصیلان زن «فوقدیپلم»، «لیسانس» و «فوقلیسانس و دکترا» به ترتیب از 25/4درصد، 24/2درصد و 8/8درصد به 23 درصد، 33/9درصد و 23/2درصد رسیده است. بخش خدمات صدرنشین توزیع شغلی فارغالتحصیلان طی سالهای مذکور
بررسی درصد تغییرات اشتغال در بخش عمومی و بخش خصوصی و خوداشتغالی نشان میدهد که همواره تعداد شاغلان فارغالتحصیل در بخش عمومی بیشتر از تعداد شاغلان فارغالتحصیل در بخش خصوصی است. در این سالها بخش خدمات با رشد ملایمی بیشترین جمعیت شاغلان فارغالتحصیل (حدود 80درصد کل اشتغال) را به خود اختصاص داده است. بخشهای صنعت و کشاورزی به ترتیب رتبههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند. توزیع فارغالتحصیلان شاغل بر حسب طول مدت اشتغال در سالهای 1384 تا 1392 نشان میدهد که در تمام مقاطع زمانی، بیش از 80درصد فارغالتحصیلان شاغل مرد و بیش از 60درصد فارغالتحصیلان شاغل زن بیش از 5سال سابقه کار داشتهاند. سهم تازهواردین به کار (دارندگان سابقه کار کمتر از یکسال) برای مردان فارغالتحصیل طی دوره مورد بررسی حدود 2 تا 3درصد و برای زنان فارغالتحصیل حدود 6 تا 8درصد بوده است. بررسی سهم شاغلان فارغالتحصیل دارای دو شغل و بیشتر نشان میدهد در سال 1384، به ترتیب حدود 8 و 2درصد از مردان و زنان فارغالتحصیل
شاغل، بیش از یک شغل داشتهاند که با روندی کاهشی، این سهم در سال 1392 برای مردان و زنان به ترتیب به حدود 2 و یکدرصد رسیده است. طرد زنان توسط بازار کار مهندسی طی دوره مورد بررسی همواره رشته تحصیلی «مهندسی و حرفهیی آن» بیشترین سهم شاغلان مرد فارغالتحصیل و رشته تحصیلی «علوم انسانی» بیشترین سهم شاغلان زن فارغالتحصیل را به خود اختصاص داده است. طی این سالها، ساعت کار معمول فارغالتحصیلان شاغل در گروه «44 تا 48 ساعت کار در هفته» در مردان و زنان دارای بیشترین فراوانی است. در دوره مورد بررسی، مردان فارغالتحصیل در گروه سنی 15 تا 24سال و زنان فارغالتحصیل در گروه سنی 25 تا 34سال بالاترین ساعت کار واقعی را تجربه کردهاند. طی سالهای 1384 تا 1392، بیش از 70درصد از زنان فارغالتحصیل بیکار، قبل از وضعیت بیکاری، محصل بودهاند (بیکار قبلا محصل) سهم مردان فارغالتحصیل بیکار قبلا محصل از مردان فارغالتحصیل بیکار، با روند افزایشی از 37درصد در سال 1384 به 54درصد در سال 1392 رسیده است. سهم مردان فارغالتحصیل
بیکار قبلا شاغل از کل مردان فارغالتحصیل بیکار از 54درصد در سال 1392 رسیده است. سهم مردان فارغالتحصیلی بیکار قبلا شاغل از کل مردان فارغالتحصیل بیکار از 54درصد در سال 1384 به 40درصد در سال 1392 کاهش یافته است. این سهم در زنان نیز با اختلاف کمتری از 16درصد به 13درصد کاهش یافته است. فصلی بودن کار؛ عمدهترین علل ترک شغل زنان بررسی علل ترک شغل فارغالتحصیلان بیکار قبلا شاغل نشان میدهد که سه علت «پایان دوره خدمت وظیفه»، «موقتی بودن کار» و «پایین بودن درآمد» در میان مردان و فصلی بودن کار در میان زنان از عمدهترین علل ترک شغل فارغالتحصیلان بیکار است. طی این سالها بیشترین سهم بیکاران مرد فارغالتحصیلان قبلا شاغل را وضع شغلی «مزد و حقوقبگیر بخش عمومی» به خود اختصاص داده است. سهم بیکاران زن فارغالتحصیل قبلا شاغل با وضع شغلی «مزد و حقوقبگیر بخش خصوصی» بالاترین سهم بیکاران زن فارغالتحصیل قبلا را در بر دارد. همچنین در تمام سالهای مورد بررسی، بخش خدمات، برای مردان حدود 70درصد و برای زنان
حدود 80درصد فارغالتحصیلان بیکار قبلا شاغل را به خود اختصاص داده است. طی این سالها همواره بیش از نیمی از بیکاران، بیکاری یکسال و بیشتر را تجربه کردهاند که به عنوان بیکاری طولانی مدت شناخته میشود. مقایسه جنسیتی این موضوع نشان میدهد سهم بیکاری طولانی مدت در میان زنان بیشتر از مردان است بهطوری که در سال 1384، 59درصد از بیکاران و در سال 1392، 74 درصد از بیکاران، بیکاری طولانیمدت را تجربه کردهاند. این سهم در میان زنان از 54درصد به 68 درصد و در میان مردان از 63درصد به 80درصد رسیده است. در صورتی که فارغالتحصیلان بیکار را از نظر میزان آسیبپذیری به ترتیب به سه طبقه «بیکاران قبلا شاغل»، «بیکاران طولانی مدت» و «سایر بیکاران» تفکیک کنیم، از سال 1384 تا سال 1390 حدود نیمی از مردان فارغالتحصیلان بیکار، در طبقه بیکاران قبلا شاغل (آسیبپذیرترین گروه بیکار) قرار داشتهاند ولی در سالهای بعد حدود 10درصد این طبقه به طبقههای دیگر انتقال یافته است. در سال 1384، 28درصد از مردان فارغالتحصیل بیکار در
گروه بیکاران طولانی مدت قرار گرفتهاند که این طبقه طی سالهای مورد بررسی با روندی تقریبا افزایشی به 47درصد در سال 1392 رسیده است. بررسی زنان بیکار فارغالتحصیل حاکی از آن است که حدود 15درصد زنان بیکار، در گروه بیکاران قبلا شاغل و بیش از نیمی از آنان در طبقه بیکاران طولانی مدت قرار داشتهاند. طی سالهای مورد بررسی رشته «مهندسی و حرفهیی» بیشترین مردان فارغالتحصیل بیکار را به خود اختصاص داده است و رشته «بازرگانی و امور اداری»، از بیشترین سهم زنان فارغالتحصیل بیکار برخوردار است. جمعیت نیروی کار کمبهره در دوره مورد بررسی از 701.463نفر در سال 1384 به 1.294.634نفر در سال 1392 افزایش یافته است (1/8برابر) که علت اصلی آن افزایش تعداد بیکاران و تعداد غیرفعالان دلسرد فارغالتحصیل است. طی سالهای مورد بررسی همواره تعداد زنان فارغالتحصیل غیرفعال در مقایسه با مردان بیشتر بوده است. گروه سنی 25 تا 34ساله بالاترین تعداد غیرفعالان زن را به خود اختصاص داده است. به استثنای 2سال، گروه سنی 45 تا 54ساله همواره بالاترین تعداد
غیرفعالان مرد را به خود اختصاص داده است. در دوره مورد بررسی روند شاخص فارغالتحصیلان علاف افزایشی است و علت آن میتواند نامناسبتر شدن شرایط کار برای فارغالتحصیلان بهخصوص برای زنان باشد. در سال 1384 مقدار این شاخص برای زنان 30درصد و برای مردان 9/7درصد بوده و در سال 1392 این نسبت به ترتیب به 52/2 و 8/18درصد رسیده است. طی دوره مورد بررسی این شاخص در مردان 1/9و در زنان 1/7برابر شده است. البته سهم علافهای کل کشور (بیش از 50درصد) همواره بیشتر از علافهای فارغالتحصیل است (بیشترین مقدار آن 34/3درصد). همچنین سهم فارغالتحصیلان آسیبپذیر طی سالهای مورد بررسی برای هر دو جنس رو به افزایش است. بهطوری که سهم مردان فارغالتحصیل آسیبپذیر از کل زنان فارغالتحصیل، طی این سالها از 50/6درصد به 65/3درصد افزایش یافته است. در سالهای مورد بررسی رشته تحصیلی «مهندسی و حرفهیی آن» بیشترین غیرفعالان مرد را به خود اختصاص داده است. در این سالها، بیشترین غیرفعالان زن دارای رشته تحصیلی «علوم انسانی» هستند.
ارسال نظرات