5دلیل برای شکست استارت-آپها
استارت-آپها عینیترین نمونههای کارآفرینی در دنیای امروزند و در عین حال، معمولا ارزانترین و نوآورانهترین ایدهها را هم شامل میشوند.
بررسیها نشان میدهند چیزی حدود 90درصد از استارت-آپها در سراسر جهان، در مدت کوتاهی بعد از شروع کارشان ورشکست میشوند. شاید نتوان برای هیچ پدیده جهانشمولی علتهایی یکسان برشمرد، اما با این حال میتوان با بررسی موارد مختلف از یک پدیده، علتهای مشابه را احصا کرد. شرکت «سی بیاینسایتز» در امریکا که تخصصاش تحقیقات بازار است، در گزارشی به علل مشابه و مشترکی پرداخته که باعث شکست 135استارت-آپ شدهاند. نتایج این پژوهش بعد از افول و ورشکستگی این استارت-آپها و با استفاده از پرسشهایی از افراد درگیر در آنها، استخراج شده است. درواقع افراد به دلایلی اشاره کردهاند که به نظر آنها عامل شکست این استارت-آپها بوده است. مورد اول- تکبر (85درصد از افراد، تکبر را عامل نخست در شکست یک استارت-آپ قلمداد کردهاند.) کارآفرینان موفق همیشه بیش از حد اعتماد به نفس دارند و این البته اصلا بد نیست. بدون اعتماد به نفس بیش از حد، احتمال اینکه کسی کار برای دیگران را رها کند و خودش یک کسب و کار راه بیندازد، تقریبا صفر است. با این همه، اعتماد به نفس بیش از حد میتواند به تکبر بینجامد و این میتواند به نوبه خود به عدم درک
درست از بازار و مختصات آن بینجامد. نتایج پژوهش نشان میدهد اعتماد به نفس بیش از حد میتواند به دلایل زیر به ورشکستگی استارت-آپ بینجامد: 1) عدم نیاز در بازار: 47درصد 2) گذشتن دوره نیاز به محصولات در بازار: 13درصد 3) نداشتن مدل تجاری: 17درصد 4) عدم استفاده از مشاوران و بازاریابها: 8درصد مورد دوم- عدم آیندهنگری (55درصد از افراد، عدم آیندهنگری را به عنوان دومین عامل در شکست استارت-آپها قلمداد کردهاند.) استارت-آپها را نباید به دلیل نبود تحلیلهای مناسب در شرایط فلجشدگی قرار داد. یک قول قدیمی هم هست که میگوید: «ناکامی در برنامهریزی، همان برنامهریزی برای ناکامی است.» عدم آیندهنگری از طرق زیر موجب ورشکستگی یک استارت-آپ میشود: 1) تمام شدن نقدینگی: 29درصد 2) قیمتگذاری/مسائل مربوط به قیمت: 18درصد 3) در دسترس نبودن فاینانس/نرخ بهره سرمایهگذاری: 8درصد مورد سوم- گستاخی (47درصد از افراد، گستاخی را سومین عامل شکست استارت-آپها دانستهاند.) در میان بسیاری از کارآفرینان امریکایی، قول مشهوری وجود دارد که میگوید: «اگر شما بتوانید تلهموشی بهتر از تلهموش بقیه بسازید، کل دنیا
برای خرید آن تلهموش صف میکشند.» این همان رویکرد گستاخانه مهندسهاست که باعث میشود فروش و بازاریابی به حاشیه رانده شود. تاریخ تجارت هم فهرستی از بهترین کالاها و محصولات را در خودش جای داده که تنها به دلیل بازاریابی ضعیف و عدم برنامهریزی صحیح برای فروش، نتوانستهاند جاپایی در بازار داشته باشند و باعث ورشکستگی کارآفرین شدهاند. گستاخی از طرق زیر باعث ورشکستگی یک استارت-آپ میشود: 1) از دست دادن رقابتپذیری: 19درصد 2) بازاریابی ضعیف: 14درصد 3) نادیده گرفتن مشتریها: 14درصد مورد چهارم- خودپسندی (36درصد از افراد، خودپسندی را چهارمین عامل شکست استارت-آپها قلمداد کردهاند.) استارت-آپها نیازمند کارمندانی با استعداد، با تجربه و پر انرژیاند که افزون بر همه اینها دانش کافی هم داشته باشند. با این همه، راه انداختن یک کسب و کار همیشه یک کار تیمی است؛ هرچند یک کارآفرین باهوش عملا ممکن است به عنوان پیشقراول این تیم تلقی شود. خودپسندی به دلایل زیر میتوان موجب شکست یک استارت-آپ شود: 1) عدم تناسب در تیم کاری: 23درصد 2) بینظمی تیم/بینظمی سرمایهگذاران: 13درصد مورد پنجم- بینظمی (34درصد از
افراد، بینظمی را پنجمین عامل شکست استارت-آپها قلمداد کردهاند.) بینظمی در شرکتهای بزرگ یعنی بازی با مشاغل، زمانها، سرمایهها و شهرت برندها. بینظمی و شلختگی در کار درواقع روی دیگر سکه نبوغ است: کارآفرین نابغه و ایده فوقالعادهاش، میتواند به دلیل بینظمی از بین برود. بینظمی به دلایل زیر میتواند موجب شکست یک استارت-آپ شود: 1) تولیدات ضعیف: 17درصد 2) پستهای سازمانی نامناسب برای افراد: 9درصد 3) چالشهای قانونی: 8درصد
ارسال نظرات