حذف این 7 جمله را از مراودات کاری خود
بسیاری از ما، ناخواسته در محل کار خود جملات و عباراتی را به کار میبریم که شاید در ظاهر مشکل خاصی ایجاد نکنند، اما در پس خود معنای زیادی دارند که از چشمان تیزبین مدیران دور نمیماند.
همه ما قطعا تکیه کلامها و جملات ناامیدکنندهای در سر کار استفاده میکنیم، اما برخی از این جملات واقعا میتواند برای سایر همکاران زننده و برای مدیران، هشدار دهنده باشند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، عباراتی هستند که ما در سر کار، بدون آنکه به عواقب آنها فکر کنیم مدام تکرار میکنیم اما واقعا ارزشش را دارد که این عبارات را از مهاورات روزمره کاری خود حذف کنیم. در ادامه به 7 جمله و عبارتی که باید از گفتن آنها در محل کار اجتناب کنید، اشاره میکنیم. «سرت شلوغه؟» این جمله، درست مانند این میماند که وجدان همکارتان را قلقلک دهید. عده کمی هستند که در چنین مواردی تمایل دارند بگویند «نه! بیکارم و دارم دنبال آخرین شایعات پخش شده راجع به سلبریتیها میگردم»؛ از طرفی، کسی هم که واقعا مشغول باشد، بسته به خواسته شما همچنان آماده هرگونه مزاحمتی هست. گرچه آنها قطعا تمایل میدهند وقت خود را به کسی اختصاص دهند که خواسته ضروری دارد نه اینکه دنبال یک جفت گوش مفت برای غیبت کردن یا صحبت راجع به کارمند جدیدی که قرار است بیاید، میگردد. به جای این جمله بهتر است بگویید: «میشه کمی وقتت رو به من بدی تا راجع به فلان مساله باهم صحبت کنیم؟» «میشه لطفا به اتاقم بیای؟» این جمله هم مانند جمله قبلی خنثی است. چون فرد مقابل هیچ ذهنیتی از خواسته شما ندارد و نمیداند از او چه میخواهید. آنها نمیدانند که آمدن به اتاق شما چقدر اهمیت دارد یا نمیدانند که آیا میتوانند به دلیل اینکه سرشان شلوغ است اجابت درخواست شما را به زمان دیگری از روز موکول کنند؟ همچنین، اگر شما مافوق او هستید، آیا نامبرده باید خودش را برای یک بحث جدی آماده کند؟ آیا موضوع مهمی در میان است؟ پس بهجای اینکه درخواست خود را کلی و مبهم ارائه کنید، خیلی شفاف به طرف مقابل بگویید دقیقا با او چه کار دارید و او را از درگیر شدن با این سوالات خلاص کنید. «سعیمو میکنم» شاید پیش خودتان فکر میکنید این جواب، در مواجهه با درخواست یا ماموریتی که به درستی نمیدانید سر وقت میتوانید آن را انجام دهید یا خیر، پاسخی منطقی است. اما با دادن چنین پاسخهای سربالایی، باعث میشوید که مدیرتان نسبت به تعهد شما به انجام وظیفه محوله، دچار شک و تردید شود. البته، طبیعی است که شما نخواهید تا زمانی که مطمئن نیستید از عهده انجام مسئولیتی بر بیایید، قولی بدهید اما در چنین مواردی، به جای اینکه بگویید «حالا ببینم چی میشه»، به مدیرتان توضیح دهید چه در ذهنتان میگذرد. مثلا بهتر است بگویید: فکر کنم اول باید فلان کار را تمام کنم بعد در زمان مناسبی خدمت شما میرسم و اگر همچنان به من نیاز بود آن وقت این کار را اولویتبندی میکنیم. «تقصیر من نبود» این بدان معنا نیست که وقتی اتفاقی تقصیر شما نیست هم خودتان را سرزنش کنید. اما فرمول سازندهتر در چنین مواقعی این است که روی این مساله که چه کسی مقصر بوده یا مقصر نبوده، تمرکز نکنید. مثلا بگویید: «فکر کنم این اتفاق به فلان دلیل رخ داد که برای جلوگیری از تکرار آن، لازم است از این به بعد، فلان بخش اداره، فلان کار را بکند.» «متاسفم!» در محل کار زمانهایی هست که باید عذرخواهی و ابراز تاسف کرد؛ مثلا وقتی ناخواسته کسی را رنجانده یا اشتباهی در حق همکارتان کردهاید. اما بعضی افراد هم هستند که عادت دارند مدام و به هر دلیلی، حتی پرسیدن یک سوال ساده، معذرتخواهی کنند. معذرتخواهی بیش از حد، باعث میشود که آدم ضعیفی به نظر برسید. این مساله باعث میشود در برخی موارد حتی ناخواسته، مسئولیت برخی اشتباهاتی که شما مسئول آن نبودهاید را به عهده بگیرید. «از ایمیل هیچی سر در نمیآورم» این جمله مانند این است که بگویید: «شما برای خواندن یا دریافت پیغامهای مهمی که به من ارسال میکنید، نمیتونید روی من حساب باز کنید»؛ گفتن چنین جملهای، باعث میشود تا رییستان نسبت به تواناییهای شما در اوج کار دچار تردید شده و فردی غیر قابل اتکا بنظر برسید. ایمیل یادآوری یا یادآوری دوستانه بهتر است به جای اینکه یادآوریهای مبهم و غیر مستقیم کنید یا با ارسال ایمیلهای یادآوری، با همکارانتان مانند رییسها رفتار کنید، مستقیما به همکارتان بگویید: «میخواهم به این دلیل فلان قضیه را به تو یادآوری کنم».