شرایط بانکی و ارزی پساتحریم
مدیرکل بینالملل بانک مرکزی با اجرای برجام و لغو تحریمها ضمن ارائه توضیحاتی درباره شرایط سخت نظام بانکی در دوران 9 ساله تحریم، به تشریح دستاوردهای ناشی از مذاکرات هستهای در حوزه بانکی و ارزی پرداخت و اعلام کرد؛
این در حالی است که در شرایط پیش رو و در فضایی که محدودیتهای گذشته وجود ندارد و دست بانک مرکزی و مجموعه شبکه بانکی برای فعالیت در حوزه خارجی باز شده است ، نحوه استفاده از دستاوردهای ناشی از مذاکرات هسته ای و حرکت بانکها در این محیط مورد توجه خواهد بود. موضوعی که حسین یعقوبی میاب-مدیرکل بینالملل بانک مرکزی- به تشریح آن پرداخت.
آنطور این مقام بانک مرکزی عنوان کرده است با اجرایی شدن برجام تمام تحریمهای مالی از جانب اتحادیه اروپا لغو و دسترسی به منابع ارزی ایران در تمام کشورها و امکان نقل و انتقال آنها میسر می شود. تمام منابع مالی و اقتصادی متعلق به اشخاص حقیقی، حقوقی و نهادها از جمله بانک ها و موسسات مالی ایرانی، بانک مرکزی و افرادی که از لیستهای تحریم خارج شدهاند، آزاد و در اختیار ایران قرار می گیرد.مشارکت و روابط کارگزاری بانکی فیمابین بانکهای ایرانی و خارجی گسترش می یابد و فعالیتهای متعارف بانکی همچون گشایش اعتبار اسنادی و صدور ضمانتنامه بانکی انجام می شود. همچنین شعب بانکی، شرکت های تابعه یا دفاتر نمایندگی بانکهای ایرانی در خارج از کشور امکان افتتاح خواهند شد و بانکهای خارجی در منطقه اصلی و مناطق آزاد ایران نیز متقابلاً مجاز به این نوع فعالیت ها می شوند. بر این اساس تمام خدمات مرتبط امور مالی و بانکی شامل کمکهای فنی، آموزشی، بیمه، بیمه اتکایی، حملونقل، واسطهگری و هر گونه خدماتی که به طور متعارف برای انجام این فعالیتها لازم است، برای نظام بانکی مهیا خواهد شد. همچنین تحریمهای مرتبط با طلا و دیگر فلزات گرانبها و خدمات مرتبط با آنها لغو خواهد شد.
مشروح گفتوگوی با مدیرکل بینالملل بانک مرکزی ، درباره فضای بانکی در شرایط پسا تحریم در ادامه آمده است:
با بسته شدن پرونده "pmd" و به دنبال آن اجرایی شدن برجام و رفع تحریم ها اکنون مهمترین موضوع در حوزههای مختلف از جمله بانکی این است که با توجه به آنچه بانک مرکزی و شبکه بانکی در دوران تحریم پشت سر گذاشته، در شرایط پیش رو قرار است چه تغییری در حوزه پولی و بانکی ایجاد شده و دستاورد نظام بانکی در این جریان چیست؟
اختتام pmd قدم رو به جلو بود و در زمان مناسبی اتفاق افتاد. بانک مرکزی به شدت از این فضای جدید استقبال کرده و به ویژه حوزه ذخایر ارزی از آن استفاده خواهد کرد. اما برای روشن شدن بیشتر فضایی که پیش روی ما قرار خواهد گرفت باید نگاهی به گذشته داشت و با مروری بر آنچه در جریان تحریم برای بانک مرکزی و شبکه بانکی رخ خواهد داد، دستاوردهای برجام برای این حوزه را بررسی کرد.
نکته قابل تامل آن است که تحریم بانک مرکزی ایران یک استثنا بود، به گونه ای که در طول تاریخ حتی یک مورد هم نمی توان پیدا کرد که هیچ بانک مرکزی تحریم شده باشد. حتی عراق هم زمان حکومت صدام و در دوران درگیری بانک مرکزی مستقلی داشت و وارد تحریم نشد. پس محدود شدن بانک مرکزی ایران در فضای بین الملل دور از انصاف بود و دوره بسیار سختی را از سال 1386 تا کنون یعنی 9 سال گذشته پشت سر گذاشت. بسیار ساده از ظرفیت های قانونی و بین المللی خود محروم شده بودیم که کار را بسیار سخت می کرد. به طوری که کارگزاران حاضر به خدماتدهی به ما نبودند، زیرا به محض ارائه سرویس، جریمه بسیار سنگینی بر آنها اعمال می شد که البته بانکهای بزرگ اروپایی به دلیل سرویسدهی به ایران جریمههای سنگینی نیز پرداختند. شرایط بسیار سخت بود؛ از سویی میخواستیم به عنوان بانک مرکزی نمای بین المللی خود را حفظ کنیم و از سویی دیگر شاهد بودیم که حوزه عملکرد بسیار محدودی داریم.
اما اگر اشاره ای به حوزه ارزی بانک مرکزی داشته باشیم باید گفت که فعالیت این بانک محدود به خود آن و همواره وضع کننده مقررات و سیاستهای ارزی با هدف رشد اقتصادی، حمایت از ارزش پول ملی و حفظ قدرت خرید مردم بوده و حمایت از تجار و فعالان اقتصادی جزو دستورکارآن قرار داشته است. به طوری که هرگاه بانک مرکزی به حرکت درآید به دنبال آن سیستم بانکی و در ادامه جریان تجاری کشور حرکت میکند، پس طبیعی خواهد بود که در اقتصاد بانک محور تمام نگاهها به بانک مرکزی بوده و از شرایط حساسی برخوردار باشد.
بر این اساس با توجه به شرایط ویژه بانک مرکزی، ما بعد از آغاز مذاکرات هستهای، شروع به تجدید ساختار کردیم. پیش تر و در شرایط تحریم به ناچار ساختاری تعریف کرده بودیم که در آن هدف، عمدتا تامین مالی واردات کشور بود و باید تلاش میکردیم که نیاز مردم و بخشهای مختلف اقتصادی برطرف شود. هر چند باید یادآور شد که بانکهای خصوصی کمک شایانی در تامین مالی مبادلات خارجی و عمدتا کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات پزشکی انجام دادند.
از سویی دیگر از لحاظ ساختاری هم اجازه ورود به یکسری مذاکرات غیر متعارف نداشتیم و واقعا شرایط بسیار دشواری را گذراندیم. در نمونهای بارز وقتی که سوئیفت از ما گرفته شد، هر چند که با استفاده از یکسری ظرفیت ها بومیسازی انجام دادیم ولی چندان پذیرفته شده نبود. درست است که همان پیامهای سوئیفت را در قالب سایر ابزار ارتباطی ارسال می کردیم، اما مسایل و مشکلات خاص خود را به همراه داشت.
پس در شرایط فعلی، لغو تحریم ها می تواند بسیار برای بانک مرکزی و شبکه بانکی قابل اهمیت باشد. با توجه به این جایگاه، در دوران مذاکرات، بانک مرکزی تا چه اندازه به مباحث وارد شد و از فضا استفاده کرد؟
فضای پساتحریم برای بانک مرکزی بسیار مطلوب است، چون احساس می کنیم که ما در حال برگشت به شرایطی که حق بانک است و بر اساس آن ایجاد شده هستیم. به همین دلیل ظرف دوسال گذشته از شروع مذاکرات بسیار فعال عمل کردیم و خوشبختانه دولت به ویژه وزارت خارجه شرایط بانک مرکزی را بسیار خوب درک کرد و در هیچ برهه ای از زمان تا به این اندازه با بانک مرکزی تعامل نداشت.
به هر حال در دوران مذاکرات، تعامل خوبی بین بانک مرکزی و دستگاه دیپلماسی ایجاد شد و بانک توانست به خوبی از ظرفیت های دستگاه دیپلماسی استفاده کرده و وارد مذاکرات شود که بسیار گرهگشا بود. به گونه ای که از ابتدای شروع مذاکرات همکاران ما در تیم مذاکره کننده فعال بوده و مستقیم با کسانی که خود وضعکنندگان تحریم بودند مذاکره میکردند. در نتیجه همین مذاکرات توانستیم کارهای بسیار مهمی انجام دهیم به گونه ای که 13 تن طلایی که از ابتدای زمان تحریم در آفریقا مسدود شده بود به طور فیزیکی به کشور وارد شد. این موضوع غیر قابل باور بود چون در جریان توافق اولیه اعلام شد که ایران می تواند صرفا با مجوز "اوفک" بخشی از منابع خود را از کشورهای مختلف آزاد کند که در همین راستا از کشورهایی نظیرکره، هند، ژاپن منابع را به کشورهای دیگر منتقل و با اقساط آزاد کردیم. همچنین در قالب همین بسته توانستیم این 13 تن طلا را نیز آزاد و به کشور وارد کنیم. موضوعی که اصلا از ابتدا آن را قبول نمی کردند، اما با رایزنی و فشار بسیارموفق شدیم که این طلا را به کشور وارد کنیم که آثار آن نیز در بازار مشاهده شد.
وضعیت تحریمی بانک مرکزی در دوران مذاکرات چگونه پیش رفت و بانک در این مدت تا چه میزان به مذاکره و توافق با سایر کشورها وارد شد؟
اتفاقی که افتاد این بود که از روز تطبیق،تصویب و تایید توافقنامه توسط کشورهای 5+1 و همچنین دولت و مجلس ایران، بر اساس توافقات انجام شده به ویژه با دولت آمریکا، رسما اعلام شد تا جایی که قراردادی با ایران امضا نشود انجام مذاکرات به هیچ وجه مانعی نخواهد داشت. در این مدت ملاقات ها و مذاکرات بسیار زیادی انجام دادیم. هیات بانک مرکزی با مقامات عالی بانکی کشورهای زیادی از جمله ایتالیا، فرانسه، اتریش آلمان و ژاپن و اخیرا سوئد، دانمارک و الجزایر مذاکرات داشت و هیاتهایی از ایران به کشورهای دیگر سفر کرد. ما بعد از حدود 8 سال با موسسات تضمین صادراتی این کشورها به توافق رسیدیم و جالب آنکه به طور دقیق کارها به سمت امضای قرارداد پیش رفت.
به عنوان نمونه از دستاوردهای ما در این مذاکرات این بود که با آلمان توافق کردیم که پوشش های بیمه ای روی صادرات کالا و خدمات فنی مهندسی آلمان و اجرای پروژه ها در ایران به زمان قبل از تحریم برگردد. که در نتیجه این توافق رقم حدود 10 میلیارد یورو را پوشش بیمه ای می دهد و لذا صادرکننده آلمانی نگرانی ندارد چون کالا را ارائه کرده و شرکت بیمه «هرمس» آن را پوشش می دهد. این همان خواسته یک تاجر است که موسسه ای باشد تا ریسک مربوط به معامله تجاری آن را پوشش دهد. در عین حال که با "ساچه" ایتالیا و "کوفاس" فرانسه توافقاتی انجام شد و البته امضای قرارداد به بعد از اجرای برجام منتقل شد.
اخیرا هم رییس کل بانک مرکزی به الجزایر سفر کردند. در این مذاکرات هم توافقاتی انجام شد؟
بله در این دیدارها و مذاکرات نیز یادداشت تفاهم امضا کردیم که بر اساس آن کمیته مشترک بانکی دو کشور تشکیل شد و ترکیبی از مدیران بانک مرکزی ایران و بانک مرکزی الجزایر عضو آن هستند. همچنین بانک مشترک بین ایران و الجزیره نیز تشکیل خواهد شد. ایجاد روابط کارگزاری بانکی، افتتاح حسابهای متقابل بین ایران و الجزایر و بر عکس و همچنین بین بانکهای تجاری منتخب نیز از دیگر دستاوردهای این توافقات بود. بر این اساس قرار است هیاتی از ایران به این کشور سفر کرده و توافقات را مستند سازی کند.
استقبال بانکهای خارجی برای ایجاد روابط با بانکهای ایرانی تا چه اندازه تحت تاثیر مذاکرات هسته ای قرار داشت و روال آنها را تغییر داد؟
در اوایل شروع مذاکرات هستهای وقتی که بانکهای مختلف خارجی به ایران سفر می کردند از سایز کوچکی برخوردار بوده و در حد یک بانک 10 تا 20 میلیونی بودند. قبل از این مذاکرات و در دولت گذشته، عملا بانکی برای مذاکره ورود پیدا نمی کرد و یا کشورها گاها بانکهایی با ارزش 3 تا 4 میلیون دلار می فرستاند که اگر در دوران تحریم مشکلی برای آن پیش آمد ضرر زیادی نکرده باشند.
یکی از دستاوردهای ما در طول مذاکرات هسته ای این بود که بانک های بزرگی اکنون برای مذاکره با ایران وارد شده اند. در نمونه ای بارز بانک "ICBC" چین، به عنوان بزرگترین بانک جهان به لحاظ صورتهای مالی و برخورداری از بزرگترین شبکه برای مذاکره به ایران آمد. این در حالی است که اکنون بانک " آی سی بی سی" چین به ما پیشنهاد ارائه خدمات در حوزه خزانه داری ارزی، عملیات اعتبار اسنادی و ارائه خدمات فاینانس را مطرح می کند و در این خصوص توافقات خوبی هم داشته ایم.
به هر حال اختتام پرونده پی ام دی سرعت و شتاب قابل توجهی در مذاکرات با بانکهای خارجی ایجاد کرد چراکه طرف های مذاکره کننده دیگر بیم های گذشته را نداشته و با اطمینان خاطر بیشتری وارد مبادله می شوند.
البته در جریان استقبالی که ایجاد ارتباط با بانکهای ایرانی می شود باید به این موضوع نیز اشاره کرد که اکنون در فضایی که دنیا کم و بیش با رکود دست و پنجه نرم میکند ایران می تواند شرایط متفاوتی داشته باشد. کشور ایران بازار بزرگی است؛ منابع معدنی و انسانی بی نظیری دارد . اقتصاد ایران نیامند سرمایهگذاری بوده و سرزمین فرصتها است و سرمایهگذاران خارجی نیز به دنبال این فرصتها هستند . از سویی دیگر در زمان تحریم وقتی که رقیبی وجود ندارد، طرف به بهانه اینکه شما کشور تحریمی هستید و انعقاد قرارداد کار پرریسکی است هزینهها را به طور قابل توجهی بالا می برد که در این حالت هیچ راهی نداشتیم بین اینکه پروژهها را متوقف کنیم و یا اینکه پول گران بابت تامین اعتبار بپردازیم که مورد دوم را ترجیح میدادیم چون باید پروژهها راه میافتاد و اشتغال ایجاد میشد. ولی اکنون که دیگر تحریمی وجود ندارد و ریسک های ناشی از آن برطرف شده، همان طرفها میخواهند به هر طریقی که شده قرارداها را با شرایط ایدهآل حفظ کنند.
و حتما در مسیر پیش روی شبکه بانکی در فضای پسا تحریم، بانک مرکزی حرف اول را خواهد زد و علامت دهنده اصلی خواهد بود؟
بله، در این شرایط نقش بانک مرکزی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در جریان تحریم حجم کاری بانک با بعد از تحریم کاملا متفاوت است چون در زمان تحریم کار متعارف بانکی نداشتیم و بیشتر باید با ترفندی تحریم را دور زده و امور را تا حدی پیش می بردیم. اما اکنون باید سنجیده عمل کرد.
بانک مرکزی برنامه ویژه ای برای دوران تازه پیش رو دارد. برنامه ما این است که در فاز اول بانک مرکزی ایران با تمام بانکهای مرکزی که میتواند، ارتباط برقرار کند. نکته جالب توجه آنکه به طور مثال ما به هیچ وجه قبل از تحریم با بانک مرکزی ایتالیا هیچ ارتباطی نداشتیم، ولی در جریان بعد از تطبیق، با بانک مرکزی آن مذاکراتی انجام دادیم و برای ما شرایط ویژه و قابل انتخاب مطرح میکنند. تمام اینهاست که ما به عنوان بانکدار حرفهای مورد توجه قرار داده و به خود بابت آن نمره می دهیم که خوب است.پس وقتی که بانک مرکزی یک کشور وارد مذاکره با ما میشود به دنبال آن بانکهای دیگر و شرکتها و موسسات این کشورها هم به پشتوانه یکدیگر ترجیح میدهند که وارد مذاکره شوند.
بنابراین باید زمان بگذرد و با آرامش برنامهها را پیش ببریم چرا که از این به بعد ما هستیم که باید از شرایط ایجاد شده استفاده کنیم. ظرفیت برجام را دیپلماتهای ما ایجاد کردهاند و دولتها توافقات را انجام دادهاند و اکنون وظیفه سازمانهاست که در لایههای پایینی از آن استفاده کنند نه اینکه کنار نشسته و منتظر اقدامی از طرف مقابل باشیم. بلکه باید به طور فعال وارد مذاکره شده و ظرفیتهای خود را نشان دهیم. در غیر این صورت اگر تمام راهها باز شود ولی استفاده ای نبریم هیچ فایده ای ندارد.
در این حالت بهتر است که وزارت اقتصاد که به سرعت شرایط و پروژهها را بررسی و اولویتبندی کرده مذاکرات انجام شود. کار ما بسیار زیاد میشود. اکنون وجوهی که در اختیار داریم که قبلا قابل دسترس نبود و وقتی که رقم قابل توجهی در اختیار بانک مرکزی قرار میگیرد باید جریان مدیریت ذخایر ارزی به طور جدیتری انجام شود. ما باید بتوانیم با وجوه دراختیار سرمایهگذاری کرده و ارزش افزوده ایجاد کنیم.
با توجه به فاصلهای که در سالهای تحریم بین بانکهای ایرانی و خارجی ایجاد شده، در این مدت زیرساختها برای ورود به فضای بین الملل تا چه حد آماده شده است؟
در دوران مذاکرات، بانک مرکزی به طور جدی در بخش های مختلف وارد شد به گونه ای که در حوزه نظارت به طور جدی کار میکنیم. چراکه در چند سال گذشته بسیاری از قوانین جدید بین المللی تصویب و اجرایی شد که باید نظام بانکی ما با آن منطبق شود. حوزه نظارت بانک مرکزی ماموریت دارد تمام آموزش های لازم در این زمینه را ارائه کند. از سویی دیگر به شبکه بانکی نیز بخشنامه های لازم در این مورد ابلاغ شده و موظف به بروز شدن با تغییرات بین المللی هستند.
خوشبختانه یکی از دستاوردهای ما این بود که دوره های آموزشی مختلف و بسیاری در حوزه های متفاوت ارائه شد و حتی به سایر کشورها کارآموز فرستادیم تا آموزشهای لازم را ببینند. لازم است استانداردهای بانکی خود را ارتقا داده و با استانداردهای متعارف بینالمللی هماهنگ کنیم.اگر بتوانیم از ظرفیتهای موجود خوب استفاده کرده و با جریان فعلی دنیا پیش برویم آنگاه است که توانستیم از تمام مزایای برجام بهره مند شویم که این به برخورد حرفه ای ما بستگی دارد. اما اگر نتوانیم از ظرفیت برجام استفاده کرده و غفلت کنیم مطمئن باشید که یاس و رخوت بر سیستم بانکی مستولی خواهد شد. البته در حال حاضر هم اکثر بانکهای ما بسیار خوب در این مسیر حرکت کرده اند. به هر حال من خوشبینم که بانکهای خصوصی ما به ویژه بانکهای تراز اول که از ظرفیتهای بالایی برخوردارند اگر عرصه مناسبی داشته باشند به سرعت می توانند در سطح بین الملل رشد کرده و از حالت محلی خارج و منطقه را در دست بگیرند که این ها از نقاط قوت شبکه بانکی است.
با لغو تحریم ها تمامی محدودیت ها از شبکه بانکی اعم از بانک مرکزی و سایر بانکها برداشته می شود؟
در مجموع باید گفت که تمام تحریم های مالی و بانکی که در متن برجام دیده شده بلافاصله و اتوماتیک برداشته شده و کسی اجازه تحمیل آنها را نخواهد داشت.اما برخی بانکها در فاز اول از تحریم خارج نمیشوند. این بانکها سپه، صادرات، انصار، مهر اقتصاد هستند که در کل، تحریم آنها در رابطه با بحث هستهای نیست و به بهانه هایی غیر از این تحریم شده اند که دلیل قانع کننده ای هم برای تحریم آنها وجود ندارد. مثلا بانک سپه که البته قرار است تحریم آن برداشته شود با این بهانه که مفهوم نام آن نظامی است تحریم شد. ما واقعا هر چه از وکلای بین المللی میخواستیم که دلیل قانع کننده ای برای این تحریم بیاورند، دلیلی وجود نداشت و هرچه جستجو می کردند واقعا عملکرد آنها قابل توجیه نبود. آن هم در حالی بود که اصلا بانک سپه بانک نظامی نبود و فقط حقوق بازنشستگان ارتش را پرداخت می کرد. بر این اساس اکنون هم به بانکها توصیه میکنیم به شدت مراقب باشند چون هر ضربهای که به آنها وارد شود سهامدارن ضرر خواهند کرد.
به بحث آزادسازی دارایی های بلوکه شده نیز اشاره ای داشته باشیم. در طول مذاکرات هستهای و طی سه مرحله چند میلیارد دلار از دارایی های بلوکه شده ایران آزاد شد. در مجموع بعد از این اقساط چه میزان دارایی نقدی و غیر نقدی در دسترس ایران قرار گرفت؟
ما دو مرحله توافق داشتیم. بخش اول آزادسازی در قالب اقساط بود که میتوانستیم به هر طریقی که مورد خواست ما است خرج کنیم که عمدتا با آن اسکناس و طلا خریدیم که این از دستاوردهای بزرگ ما بود چون هیچ وقت این اجازه را نداشتیم که اسکناس به ارز خارجی بخریم یا اینکه شمش وارد کنیم. اما در بسته مذاکرات انجام شد. ما در سه دوره 4.2، 4.9، 2.8 میلیارد دلار و در مجموع 11.9 دریافت کردیم و بعد ازآن دو قسط 700 میلیون دلاری دریافت کردیم که در کل 1.4 میلیارد دلار از هند بود. پس در کل تاکنون 13.300 میلیارد دلار از درآمدهای ارزی آزاد شده که فقط در قالب اقساط بوده است.
از سویی دیگر این مجوز را داشتیم که بدون محدودیت برای پرداخت در قالب مباحث بشردوستانه مثل کالاهای اساسی و دارو و تجهیزات پزشکی و غذایی واردات انجام دهیم که رقم بزرگی در این باره صرف شد به طوری که در سوییس "ال سی" باز کردیم و در ترکیه و اروپا پرداخت انجام دادیم و هر چه از انواع کالای بشردوستانه لازم بود را بدون محدودیت به کشور آوردیم که مبالغ هزینه شده در این بخش، جدای از 13.3 میلیار دلاری بود که در قالب اقساط آزاد شد.
ارقام متفاوتی درباره میزان آزادسازی دارایی های بلوکه شده از 29 تا بالغ بر 100 میلیارد دلار مطرح می شود، آیا قرار است تمام این دارایی ها را به طور یکجا آزاد و در اختیار بگیریم؟
نه این گونه نیست که منابع را یکجا آزاد کنیم. اگر این گونه باشد که ارقام بسیار بالا خواهد بود. ما ترجیح میدهیم بخشی از منابع که البته در پروژهها درگیر است در جای خود باقی بماند. چراکه این پروژهها بسیار خوب و زیرساختی است و میتواند در اقتصاد ارزش افزوده ایجاد کند . پس قرار نیست این طرح ها را رها کرده و پولهای آن را برگردانیم. از سویی دیگر انتقال آن صحیح نیست. ورود یکباره این حجم پول با خود تورم به همراه دارد چون تبدیل به ریال شده و پایه پولی را افزایش میدهد و اثر مثبتی به همراه نخواهد داشت. پس ترجیح ما بر این است که پول ها در خارج از کشور باقی مانده و بیشتر در سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد.
در راستای همین سرمایه گذاری ها، آیا بانک مرکزی بعد از تحریم ها تغییری درسیاستهای استفاده از فاینانس خواهد داشت؟
خط مشی استفاده از منابع و تامین مالی خارجی توسط قانونگذار تعیین میشود که هم اکنون لایحه برنامه ششم توسعه در دولت مطرح است و فاینانس نیز در آن دیده شده است.
با توجه به داراییهای ارزی که تاکنون آزاد شد در حال حاضر وضعیت ذخایر ارزی چگونه است؟
خوشبختانه وضعیت ذخایر ارزی کشور مناسب است، نمیخواهم شعار داده و بگویم که بینهایت است، اما وضعیت خوب است. مساله دیگر این که بعد از این در حوزه سرمایهگذاری و مسایل مالی و اقتصادی دیگر هیچ محدودیتی نخواهد بود و باید قطعا منتظر افزایش سقف خرید نفت باشیم چون قرار است ظرفیت تولید به قبل از زمان تحریم برگردد پس نفت ارزآوری بیشتری نیز به همراه دارد که ذخایر ارزی را هم تقویت خواهد کرد آن هم با توجه به اینکه انتظارات این است که در نیمه دوم سال 2016 قیمت نفت به سمت افزایش حرکت کند. ولی در همین شرایط و با همین قیمتها و میزان فروش هم مشکل و نگرانی وجود ندارد چون ذخایر ما به اندازه ای است که بتوانیم از ارز ملی و بازار وارداتی حمایت و آن را تامین کنیم.
عنوان کردید که ذخایر ارزی در شرایط خوبی قرار دارد. این ذخایر با توجه به تشدید تحریم ها از سال 87 ، چقدر تحت تاثیر تحریم قرار داشت و بیشترین کاهش ذخیره ارزی چه دوره ای بود؟
گرچه در سال های اخیر قیمت نفت کاهش یافت ولی از سویی دیگر صادرات محصولات پتروشیمی افزایش یافت و توانست تا حدی جای ارزهای نفتی را پر کند. در سالهای قبل از حدود پنج سال پیش محصولات پتروشیمی به طور قابل توجهی دردنیا عرضه نمی شد و ارز آوری نداشت، ولی با توجه به اینکه محصولات پتروشیمی جزو تحریم نبودند و مجوز صادرات داشتند، عرضه خوبی داشت و صادرکنندگان هم ارز خود را در هرحال در بازار ایران میفروشند. لذا اثر کاهش قیمت نفت از این طریق در این سالها خنثی شد و خوشبختانه ذخایر بانک مرکزی از این بابت آسیب ندیده است.
در نوسانات ارزی سالهای گذشته به ویژه در چندماه اخیر، چه میزان کمبود منابع و ذخایر ارزی موجب شد تا عرضه کمتر شده و بازار دستخوش تغییر شود؟
وضعیت ذخایر ارزی ما همیشه تابعی از تغییرات مربوط به تحریم های بین المللی بوده است. البته نه اندازه و سطح آن بلکه قابلیت استفاده و در دسترس بودن ذخایر و سهولت جابجایی آن مهم است. بنابراین همزمان با تشدید تحریم ها ، با توجه به اینکه کانال بانکی وجود نداشت انتقال وجوه به سختی انجام می شد. درمورد تمامی کشورها اینگونه نبود مثلا هر چقدر که وون کره لازم بود تامین آن مشکلی نداشت چون کانال بانکی آن باز بود. اما در مورد دلار و یورو چنین شرایطی وجود نداشت. درست است که حجم ارزها قابل توجه است، اما به دلیل محدودیت کانال بانکی و نه عدم وجود آن امکان دسترسی به وجوه محدود بود و به تبع آن بازار دچار مشکل می شد. واگرنه آنقدر دلار داریم که بتواند چندین سال پاسخگوی نیازهای ضروری ما باشد ، عرضه کنیم ونگرانی در این رابطه نداشته باشیم. این در حالی است که بعد از برجام این محدودیت های انتقال نیز برطرف خواهد شد.
آیا بعد از تحریم ها وجوه دلاری(اسکناس دلاری) برداشته می شود؟
متن برجام از یک سو به طور تلویحی اشاره دارد که هر شخص یا شرکت ایرانی می تواند حساب دلاری داشته باشد. ولی در جایی دیگر تاکید دارد که نمی تواند تراکنش دلاری انجام دهد. این از همان تناقضات است. صرف داشتن حساب دلاری به درد نمیخورد مگر اینکه ریسک نوسان نرخ ارز را پوشش داده و به جای اینکه وجوه را همه به ارز دیگر تبدیل کنیم درآمدهای ارزی را به دلار به عنوان ارز مطمئنه نگه داریم. اما اگر بخواهیم استفاده کنیم باید دوباره تبدیل و منتقل کنیم .
ما با تمامی مدیران بانکها و مشاوران صحبت کردیم که تمامی ابهامات را مطرح کنند. در مذاکرات با بانکهای مرکزی دنیا دیدیم که همه متن را دیده اند و ابهام دارند و حتی وکلا هم نتوانسته اند آن را رفع ابهام کنند. بنابراین این ابهامات در متن راهنمای برطرف می شود.
از سویی دیگر در متن برجام اعلام شده که ما می توانیم از تمامی خدمات بانکی رایج و ابزار پرداختی استفاده کنیم. پس بعد از این چه لزومی دارد برای واردات از حواله استفاده کنیم. این کار را در زمان تحریم و از طریق صرافی ها انجام می دادیم، اما اکنون دیگر قرار است اینگونه نباشد لذا از این به بعد از طریق اعتبار اسنادی امور به طور شفاف، علمی و متعارف، قانونمند همراه با مستندات انجام دهیم. پس اکنون دیگر لزومی ندارد که اسکناس دلاری به طور فیزیکی استفاده شود، بلکه باید از طریق کارتهای پرداخت انجام شود. این در حالی است که اکنون تیمی در بانک مرکزی بحث مربوط به استفاده از خدمات شرکت های ارائه دهنده کارتهای اعتباری مثل مستر کارت را مورد بررسی قرار داده و در مذاکرات خود حتی پیشنهاداتی هم در این رابطه داشته ایم.
در این شرایط هزینه های داخلی برای فعالان اقتصادی نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. هزینه ها به طرز قابل توجهی نسبت به قبل از تحریم کاهش پیدا خواهد کرد. وقتی هزینه کل کاهش پیدا کند، قیمت تمام شده پروژهها ، واردات و کالاها به طور قابل توجهی کاهش پیدا خواهد کرد که اثرات کاملا ضد تورمی دارد.
یکی از شرایط روانسازی فعالیت فعالان اقتصادی و درخواستی که بارها مطرح کرده اند امکان گشایش ال سی است. در این باره بانک مرکزی چه اقداماتی انجام داده است؟ و چه زمانی قرار است در شبکه بانکی اجرایی شود؟
در زمان تحریم عملا تمامی مسایل مربوط به انتقال و اختصاص ارز با توجه به محدود شدن امکان گشایش ال سی به حواله محدود شد. در شرایطی که بانکهای ما حاضر به باز کردن ال سی بودند، اما بانکهای خارجی آن را نمی پذیرفتند و اعتبار اسنادی ایران را قبول نداشتند. ولی اکنون بر اساس دستور رییس کل بانک مرکزی، مجموع مقررات ارزی با یک بازنگری محدود دوباره به بانکها ابلاغ خواهد شد و واردات به کانال اعتبارات و بروات اسنادی بازگشت داده خواهد شد. به هر حال مقررات از قبل وجود داشته که مدتی کنار رفته و حال با بازنگری دوباره اجرایی می شود. ما حتی به بانکها نیز اعلام خواهیم کرد که هر گونه تسویه معاملات تجاری صرفا در قالب ال سی باشد.البته اکنون هم گشایش اعتبار اسنادی برای کالاهای دارویی و اساسی شروع شده و برخی بانکها در این مورد اقدام می کنند. ولی از این به بعد که هیچ محدودیتی نیست تمامی بانکها حاضرند برای تمامی کالا خدمات گشایش اعتبار اسنادی داشته باشند.
عنوان کردید که با ایجاد شرایط برای گشایش ال سی در بانکها دیگر حواله صادر نمیشود. در این بین وضعیت صرافیها که در دوران تحریم این مسئولیت را برعهده داشتند چگونه خواهد بود؟
مثل همه جای دنیا، صرافی ها باید کار صرافی کنند، البته در دوران تحریم نیز صرافی ها LC باز نمیکردند با ورود بانکها به صحنه تجارت بینالملی قاعدتا تمایل به استفاده از خدمات بانکها خواهد بود و انتظار می رود که بانک ها همانند گذشته در دوران قبل از تحریمها در زمینه تعاملات عادی بینالمللی خدمت رسانی کنند.
اکنون با توجه به اجرایی شدن برجام و لغو رسمی تحریم ها، فکر می کنید چه زمانی طول می کشد تا دستاوردهای آن به ویژه در حوزه بانکی نمایان شود؟
دستاوردهای برجام به زودی نمایان میشود؛ اما فعلا در مقطع بسترسازی هستیم. ما خیلی به موضوع به صورت سیاه و سفید نگاه نمیکنیم به طوری که تصور کنیم در زمان اجرای برجام بلافاصله اینجا همه چیز عالی و بسیار مطلوب میشود، خیر. اما اینکه بگوییم بعد از آن هم هیچ اتفاقی نمیافتد کاملا بیانصافی است. اجرای برجام در حقیقت علامتی است به هر بانک و موسسه و فعال اقتصادی دنیا که اگر قصد کار اقتصادی و مشترک در ایران دارد، هیچ ریسکی نخواهند داشت و کار بسیار ساده خواهد بود. پس این ما هستیم که باید مذاکرات را مدیریت و بستر را فراهم کرده و کشورهای هدف را تعیین کنیم. این در حالی است که کار در وزارتخانهها و دستگاههای مختلف به طورمناسبی در حال پیشرفت است و چارچوب و نقشه راه تعیین کرده اند. در بانک مرکزی هم دقیقا برنامه داریم و می دانیم که کدام کشورهای هدف در اولویت ما قرار دارند و کدام بانکهای این کشورها و تا چه اندازه می توانند با ما وارد مذاکره شوند.
اما با این حال، اینکه اکنون انتظار این باشد که روز اول اجرای برجام تمام بانکهای دنیا به ایران وارد شوند متاسفانه فقط از سوی افرادی ناآگاه مطرح میشود. چون قرار نیست که اینگونه شود. مگر قبل از تحریم و قبل از سال 1995میلادی که اصلا تحریم نبودیم همه درخواست مذاکره و مشارکت داشتند؟ خیر اینگونه نیست. ولی درمجموع اجرای برجام یعنی ما تابلویی نشان میدهیم که دیگر ورود ممنوع نیست و به طرف های خارجی اعلام می کند مسیر مذاکره باز است و ممنوعیتی وجود ندارد.
در این بین واقعی سازی انتظارات مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود. اکنون تعدای از بازارها به رکود رفته و مردم به امید یک اتفاق خاص خرید و فروش نمی کنند، این انتظارات تا چه حد می تواند واقعی باشد؟
اما مهم این است که با اجرای برجام اثر مثبتی در اقتصاد ایجاد خواهد شد و فضای کسب و کار به سمت استاندار بین المللی پیش خواهد رفت. خوشبینم که شرایط پیش رو می تواند فضای رقابتی بین تجار و بازرگانان خارجی ایجاد کند که تسهیل در این بخش بر زندگی مردم هم تاثیرگذار است.مطمئن باشید که با توجه به اجرای برجام فعالیتهای اقتصادی شروع خواهد شد. به نظر می رسد که نقطه روشن همین است که اعتماد و اطمینان نسبت به روانکاری در بازار ایجاد می شود و دیگر تجار درگیر مسایل و حاشیه های موجود در تحریم نخواهند شد.