x
۲۲ / دی / ۱۳۹۴ ۰۹:۴۶

3 تصمیم که زندگی مالی شما را متحول می کند

هیچ چیزی بدتر از یک فرد ثروتمند نیست که پیوسته ناشاد و عصبانی باشد. واقعاً دلیلی برای چنین موضوعی وجود ندارد، با این وجود هر روز شاهد چنین پدیده ای هستم.

کد خبر: ۱۱۱۳۷۳
آرین موتور

چنین وضعیتی محصول زندگی نامتعادل است که سطح انتظارات فرد در آن بیش از حد بالا بوده و از طرف دیگر هم قدردان داشته های زندگی خود نیست. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، بدون قدرشناسی و سپاسگزاری برای آنچه صاحب آن هستید، هرگز به کمال نخواهید رسید. اما چگونه درزندگی تعادل برقرار می کنید ؟ وقتی زندگی شما تعادل نداشته باشد، نقطه دستاورد شما در زندگی چه خواهد بود ؟ برای حدود چهار دهه، از امتیاز هدایت مردم در بسیاری از زمینه های زندگی برخوردار بودم که برخی از آنها اکنون قدرتمندترین زنان و مردان روی زمین هستند. من با رؤسای جمهور ایالات متحده و مالکان کسب و کارهای کوچک همکاری داشتم. بطور کل، دریافته ام که بطور مجازی افراد در هر لحظه سه تصمیم کلیدی می گیرند که کیفیت زندگی آنها را به آنها دیکته می کند. اگر این تصمیم ها را نا آگاهانه اتخاذ کنید، عاقبت شما مانند اغلب افرادی خواهد شد که از نظر فیزیکی اندام نامتناسب دارند، از نظر روحی بسیار خسته و اغلب از نظر مالی تحت فشار هستند. اما اگر در تصمیم گیری خود آگاهانه عمل کنید، می توانید بطور کل مسیر زندگی خود را تغییر دهید. تصمیم شماره ۱ : در انتخاب موضوعی که می خواهید روی آن متمرکز شوید، بسیار دقت کنید ! در هر لحظه، میلیون ها موضوع هستند که برای جلب توجه شما رقابت می کنند. شما می توانید روی مواردی متمرکز شوید که اکنون در حال رخ دادن هستند و یا آنچه می خواهید در آینده خلق کنید، یا می توانید روی گذشته متمرکز شوید. در جایی که تمرکز وجود دارد، انرژی جاری می شود. آنچه شما روی آن تمرکز می کنید و به عنوان الگو به انجام آن می پردازید، کل زندگی شما را شکل می دهد. می خواهید روی کدام حوزه متمرکز شوید، با این نوع تمرکز چه چیزی دارید و چه چیزی از زندگی را از دست می دهید ؟ مطمنن هستم که شما هر دو روی سکه را در نظر می گیرید. اما اگر شما اندیشه های همیشگی خود را بیازمایید، شما تمایل دارید بیشترین زمان خود را صرف دست و پنجه نرم کردن با چه موضوعی بکنید ؟ به جای تمرکز بر روی آنچه که ندارید و غبطه خوردن به آنهایی که از نظر مالی بهتر از شما هستند، ممکن است شما باید قدردان موضوعی باشید که ارزش شکرگزاری و قدردانی را دارد که برخی از آنها هیچ ارتباطی با مسائل مادی و پول ندارد. می توانید قدردان سلامتی، خانواده، دوستان، موقعیت ها و ذهن خود باشید. ایجاد یک عادت قدردانی از آنچه که دارید می تواند سطحی از سلامت احساسی و ثروت را برای شما ایجاد کند. اما پرسش اصلی مطرح در اینجا این است که، آیا شما قدردان ذهن، بدن، قلب و روح خود هستید؟ اینها همان جاهایی هستند شادی و کمال یافت می شوند. الگوی دوم تمرکز را درنظر بگیرید که کیفیت زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهد: آیا می خواهید که روی مطلبی که می توانید آن را کنترل کنید تمرکز کنید یا چیزی که از کنترل شما خارج است ؟ اگر شما روی چیزی که نمی توانید کنترل کنید، تمرکز کنید، استرس بیشتری را در زندگی خواهید داشت. شما می توانید روی بسیاری از ابعاد زندگی خود تأثیر بگذارید اما معمولاً نمی توانید آنها را کنترل کنید. وقتی شما به این الگوی تمرکز خو بگیرید، مغز شما بایستی تصمیم دیگری بگیرد: تصمیم شماره ۲ : درک کنید ، تمام این ها چه معنایی خواهد داشت ؟ در نهایت، این که چه احساسی درباره زندگی خود دارید، هیچ ارتباطی با رویدادهای زندگی شما و یا شرایط مالی یا آنچه در زندگی شما روی داده یا روی نداده، ندارد . کیفیت زندگی شما توسط معنایی مشخص می شود که شما به این موضوع ها می دهید. اغلب اوقات ممکن است شما از تأثیر ذهن ناخودآگاه خود در اختصاص معانی به رویدادهای زندگی بی خبر باشید. وقتی چیزی اتفاق می افتد که شما را در زندگی آزار می دهد( یک حادثه رانندگی، بیماری یا از دست دادن شغل)، آیا شما فکر می کنید این آخر خط است یا این تنها یک شروع دیگر است؟ اگر کسی در مقابل شما بایستد، آیا آن فرد شما را گمراه می کند، شما را هدایت می کند یا صادقانه به شما اهمیت می دهد ؟ آیا یک مشکل ویرانگر بدین معناست که خداوند می خواهد شما را تنبیه کند یا شما را به چالش بکشد؟ یا این که این مشکل هدیه ای از طرف خداست ؟ زندگی شما هر معنایی را که شما به آن بدهید خواهد داشت و هر معنی احساس یگانه ای را به همراه خواهد داشت و کیفیت زندگی شما درگیر آن چیزی است که احساس شما درگیر آن است. همیشه طی سمینارهای خودم از افراد می پرسیدم: " کدام یک از شما کسی را می شناسید که داروهای ضد افسردگی مصرف می کند و هنوز هم افسرده است؟" بصورت متداول بین ۸۵ تا ۹۰ درصد افراد دستان خود را به نشانه شناخت چنین افرادی بالا می برند. این امر چگونه امکان پذیر است؟ داروها بایستی در ایجاد احساس بهتر در افراد تأثیرگذار باشند. این امر صحیح است که بسیاری از داروهای ضد افسردگی با این برچست همراه هستند که از عوارض جانبی این داروها، ممکن است فکرکردن به خودکشی باشد. اما مهم نیست که یک شخص چقدر از این نوع داروها برای درمان خود استفاده می کند، اگر او تمرکز خود را روی چیزی در زندگی بگذارد که قادر به کنترل آن نیست و چیزهایی که از دست می دهد، به احتمال بسیار زیاد شکست خواهد خورد. اگر به چنین مفهومی برسد که " زندگی ارزش زنده بودن را ندارد." این یک زهر عاطفی است که هیچ داروی ضدافسردگی نمی تواند بصورت پایدار بر آن غلبه کند. با این وجود، اگر همان شخص بتواند به یک معنای جدید، دلیلی برای زنده بودن یا باوری که همه شرایط باید همانگونه که الان هست باشد، برسد، در این صورت می تواند قدرتمندتر از هر شرایطی باشد که تا کنون بوده است. زمانی که مردم مفاهیم و نقاط تمرکزی که به آنها عادت کرده اند را تغییر دهند، هیچ حد و مرزی برای تغییر زندگی شان وجود نخواهد داشت. تغییر تمرکز و تغییر در معنا می تواند در واقع ظرف مدت چند دقیقه سلامت و زندگی یک شخص را دگرگون سازد. پسر کنترل را به دست بگیرید و همواره به خاطر داشته باشید که: معنا برابر با احساس و احساس برابر با زندگی است. آگاهانه و عاقلانه انتخاب کنید. در هر رویداد معنایی قدرتبخش بیابید و اینگونه خواهد بود که به عمیق ترین شکل ممکن به توانگری دست خواهید یافت. زمانی که در ذهن خود یک معنا خلق کردید، این معنا ایجاد احساس خواهد کرد و احساس شما را به سوی وضعیتی هدایت خواهد کرد تا سومین تصمیم خود را بگیرید: تصمیم شماره ۳ : چه خواهید کرد ؟ اعمالی که انجام می دهید به شدت متأثر خواهد بود از وضعیت روحی که در آن هستید. اگر شما عصبانی باشید، رفتار شما کاملاً متفاوت خواهد بود از وضعیتی که در آن احساس بازیگوشی دارید. اگر قصد دارید رفتار خود را ساماندهی کنید، سریعترین راه تغییر موضوع یا چیزی است که روی آن تمرکز می کنید و تغییر معنا به چیزی که قدرت بخش تر باشد. دو نفر که عصبانی هستند، ممکن است رفتار متفاوتی داشته باشند. برخی خود را عقب می کشند و برخی رویکردی رو به جلو را در پیش می کنند. برخی افراد خشم خود را به آرامی بیان می کنند. برخی دیگر با خشونت و یا فریاد آن را ابراز می کنند. با این وجود، برخی آن را سرکوب می کنند و به دنبال یک فرصت منفعل - تهاجمی می گردند تا دست بالا باشند یا حتی انتقام بگیرند. این الگوها از کجا می آیند؟ افراد معمولاً تمایل دارند تا افرادی را که محترم شمرده، آنها را دوست دارند و یا از هم نشینی با آنها لذت میبرند به عنوان الگوی رفتاری خود برگزینند. افرادی که شما را عصبانی یا درمانده کرده باشند چطور؟ شما اغلب روشهای چنین افرادی را مردود می دانید. با این وجود، ممکن است شما به الگوهای تکراری که در جوانی شاهد آن بودید و از آن ناراضی هستید، بازگردید. برای شما بسیار مفید خواهد بود تا وقتی که احساس تنهایی، غم، درماندگی می کنید از الگوی رفتاری خود آگاه باشید. اگر از الگوهای رفتاری خود آگاه نباشید، قادر به تغییر آنها نخواهید بود. اکنون شما از قدرت این سه تصمیم آگاه هستید، به دنبال نقشهای الگو باشید که شما قصد دارید از زندگی شما به دست آیند. به شما قول می دهم که افرادی که دارای رفتار احساسی هستند نقطه تمرکز کاملاً متفاوتی نسبت به افرادی خواهند داشت که دائماً در حال جدل و نزاع هستند و به معناهای متفاوتی در زندگی خواهند رسید. این دانش موشکی نیست. اگر شما از تفاوتهایی که مردم در اتخاذ این سه تصمیم با هم دارند، اگاه باشید، گذرگاهی برای کمک به خود به منظور ایجاد تحولات مثبت پایدار در تمام حوزه های زندگی خود خواهید یافت.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x