سناریوی ربودن همسر برای گرفتن طلاق
زن جوان برای فرار از زندگی مشترک نقشه آدمربایی همسرش را طراحی کرد. این زن با اجیرکردن ٤ مرد قویهیکل همسرش را به کمپ ترک اعتیاد برد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شهروند ، صبح ششم خردادماه بود که زنگ خانهاش به صدا درآمد. وقتی جلوی در رفت با ٤ مرد قویهیکل مواجه شد. ٤ مردی که به زور او را سوار خودرو پژو کردند و با تهدید او را بردند. فریاد میزد اما فایدهای نداشت مردان قویهیکل دست و پای او را بستند و درحاشیه تهران توقف کردند. خودرو مقابل یک کمپ ایستاد. او را داخل محوطه بزرگی بردند که به آن کمپ میگفتند. یک پزشک او را معاینه کرد وقتی مشخص شد او معتاد نیست قرار شد احمد را تحویل خانوادهاش دهند اما ١٤روز گذشت تا اینکه مرد ٤٥ساله توانست از اسارتگاهش فرار کند.
شکایت در دادسرای جنایی احمد ٤٥ساله وقتی پیشروی قاضی مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای جنایی ایستاد، به طرح شکایت پرداخت و گفت: از مدتها پیش با همسرم اختلاف داشتم. بارها به دلایل مختلف مرا به دادگاههای خانواده احظار کردند اما هربار تبرئه شدم و بار دیگر تصمیم گرفتم درکنار همسرم و بچههایم زندگی کنم. شیفت شب کار میکنم. شبها به سر کار میروم و روزها درخانه هستم. روز حادثه هم تازه از سر کار آمده بودم که ناگهان صدای زنگ خانه به صدا درآمد.
همسرم بیدارم کرد و ادعا کرد کسی بیرون از خانه مرا کار دارد. وقتی از در خانه بیرون رفتم، صدای قفل در را شنیدم که همسرم در را از خانه قفل کرد. وقتی وارد حیاط شدم، ٤ مرد قویهیکل را دیدم که در یک خودرو انتظارم را میکشیدند تا من را دیدند از خودرو بیرون آمدند و به زور مرا سوار کردند هرچه گفتم از شما شکایت میکنم، گوششان به حرفهای من بدهکار نبود. سرم را زیر صندلی کردند و مرا به کمپ بردند. تصور میکردند که من اعتیاد دارم اما وقتی پزشک مرا معاینه کرد و گفت که هیچ اعتیادی ندارم، باورشان شد. قرار بود آزادم کنند اما هر روز به یک بهانه من را نگه میداشتند. همسر و پدر همسرم به ملاقاتم آمدند. میدانستم این نقشه را همسرم طراحی کرده است تا بتواند پولهایم را بالا بکشد و از من جدا شود. به همین خاطر از کمپ فرار کردم.
با ادعاهای این مرد پزشک کمپ به دستور بازپرس مدیر روستا به دادسرای جنایی احضار شد. مرد پزشک به قاضی گفت: وقتی احمد را معاینه کردم، ادعا کردم که او معتاد نیست و او را آزاد کنند اما دلیل نگهداری او را در کمپ نمیدانم. درحالی که یکی از مظنونان این آدمربایی همسر احمد بود، او نیز به دادسرا احضار شد. این زن به قاضی مدیر روستا گفت: احمد مدتها بود که من و بچههایم را اذیت میکرد. میخواستم از او جدا شوم اما طلاقم نمیداد. هربار به خانه میآمدم، بوی تریاک میآمد تصور میکردم که معتاد است به همین خاطر تصمیم گرفتم او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کنم. با ادعاهای این زن وی به جرم معاونت در گروگانگیری با قرار وثیقه قانونی راهی زندان شد تا ٤ مرد قویهیکل نیز دستگیر شوند.