هیلاری؛ اولین رئیسجمهور زن درآمریکا
سال 2016 سال انتخابات است. سالی که ایالاتمتحده مجددا به دو راهی انتخاب میرسد: دموکرات یا جمهوریخواه.
با فرض اینکه هیچ اتفاق شوکهکنندهای در مرحله کمپینهای تبلیغاتی نیفتد، هیلاری کلینتون اولین زنی خواهد بود که کلید کاخ سفید را به دست میگیرد و در دفتر بیضی شکل جلوس خواهد کرد. برای اینکه ایالاتمتحده ثروتمند و قویترین ملت دنیا باقی بماند، انتخاب او طنینانداز چنین موضوعی خواهد بود. زنان اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند و این کمک بزرگی برای وی به حساب میآید. شاید کسی پیشتر فکر آن را نمیکرد که یک آفریقایی-آمریکایی عنوان اولین رئیسجمهوری سیاهپوست ایالاتمتحده را با خود یدک بکشد. اما دقیقا باید از همین زاویه داستان هیلاری کلینتون را بررسی کرد؛ زیرا دستاورد انتخاب اوباما بزرگ و نشانه بلوغ فکری رایدهندگان بود. همچنین ممکن است یک بار دیگر با نگاهی به پشتسر به دوران ریاستجمهوری باراک اوباما نگاه کنیم و منصفانه از خود بپرسیم آیا بزرگترین دستاورد ریاستجمهوری اوباما این نبود که تابوی نژادی شکسته شود و وی وارد دفتر بیضی شکل کاخ سفید شود؟ راتکوف در پاسخ به این سوال و با بیان اینکه بزرگترین دستاورد باراک اوباما شکستن این سد نبوده، تاکید کرد که اگر اینچنین به این مساله نگاه شود، دستاوردها اندک خواهد بود. او در مطلب خود چنین ادامه میدهد: اوباما زمانی به ریاستجمهوری رسید که بزرگترین مشکلات پدید آمده بود؛اما بهرغم اینکه آمریکا با شرایط بد بینالمللی مواجه بود،اوباما توانست در داخل کارنامه خوبی از خود بر جای بگذارد. اگر بخواهیم شکستن سد نژادی را بهعنوان یک دستاورد بزرگ تاریخی نگاه کنیم، آنگاه دستاوردها را کماهمیت کردهایم. افزون بر این، اوباما به این دلیل بهعنوان رئیسجمهوری ایالاتمتحده انتخاب شد که سخن تازهای میگفت و پیش از او هیچ رئیسجمهوری سخنی از این دست نگفته بود. اما متفاوت بودن همواره موجب موفقیت نمیشود و باید از هر حیث برای ریاست جمهوری آماده بود. جمهوریخواهان برای اثبات خودشان دست به دامن این موضوعات خواهند شد: اوباما تجربه کافی برای ریاستجمهوری نداشت، او از روحیه لازم برای رهبری ایالاتمتحده، در برابر مسائل بینالمللی و کنگره برخوردار نبود، او نگاهی استراتژیک در برابر واقعیتهای جهان نداشت و در نهایت در دوره ریاستجمهوری وی پیشرفت بزرگی به دست نیامد؛ اما مساله اساسی این است که اگر با معیار رهبری عصر جورج بوش ماجرا را بسنجیم، ایالاتمتحده توان رهبری خود را در امور بینالمللی از دست داده بود.
هر چند راتکوف خود در پاسخ به این مساله میگوید: رئیسجمهوری صادقانه در این امر تلاش کرده است. او ادامه میدهد: شک نباید کرد که جمهوریخواهان از ضعفهای باراک اوباما استفاده خواهند کرد تا هیلاری کلینتون را بهعنوان یک دموکرات به مخمصه بیندازند. برای اینکه آنها نیک میدانند که معمار سیاست خارجی باراک اوباما، هیلاری بوده است. اما نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده همچنین میدانند در داخل و خارج آمریکا چه وقایعی رخ خواهد داد. ما یقین داریم که خشونتها به دلیل استفاده از اسلحه افزایش پیدا خواهد کرد.ما یقین داریم حملات تروریستی بیشتری در اقصی نقاط دنیا شاهد خواهیم بود. ما یقین داریم اتفاقات بیشتری در واشنگتن خواهیم داشت. ما یقین داریم که خشم مردم و حس از خود بیگانگی در داخل کشور بیشتر خواهد شد- اقلیت و اکثریت هم ندارد- در این راستا مردان سفیدپوستی که به طبقه متوسط تعلق دارند،متوجه خواهند شد که نه تنها با مشکلات اقتصادی واقعی دست و پنجه نرم میکنند، بلکه دوران تاثیرگذاری سیاسی آنها هم در حال از بین رفتن است. این دسته اخیر را میتوان در کمپینهای تبلیغاتی دونالد ترامپ دید که با خشم زیاد فریادهای خود را در آنجا خالی میکنند. اینها مسائل دردناک اما در عین حال واقعی هستند که در سال 2016 برای آمریکا درسرساز خواهد شد. زیرا موجب خواهد شد که موارد تفرقهآمیز در این سال رشد بیشتری پیدا کند. در نتیجه ما به رئیسجمهوری احتیاج داریم که در حل این مسائل متضاد چیره دست و از تجارب بینالمللی خوبی هم برخوردار باشد. ما به کسی احتیاج داریم که شناخت عمیقی از خاورمیانه دنیا داشته باشد. ما به کسی احتیاج داریم که پیشتر با این بحرانها مورد امتحان قرار گرفته باشد و در این بحرانها چهره مشهور و معروفی از خود به نمایش گذاشته باشد. ما به خرد اوباما نیاز داریم اما رئیسجمهور آینده باید دانش استفاده از آن را هم در داخل آمریکا و هم در برابر چالشهای پیشرو داشته باشد. خوشبختانه، واقعیتها نشان میدهد که رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده نه تنها یک زن خواهد بود، بلکه کسی است که صلاحیت حل بیشتر چالشها را خواهد داشت. هیلاری کلینتون و حتی ایالاتمتحده برای روبهرو شدن با این چالشهای اوج گرفته کار آسانی در پیش نخواهند داشت، اما در سال 2016 مردم دست به انتخابی خواهند زد که در سال 2020 یا 2024، به خود بگویند انتخاب خوبی داشتهاند.
همسر در کنار نامزد
در هفتهای که گذشت اتفاق بزرگی برای نامزد دموکراتها رخ داد. بیل کلینتون، رئیسجمهوری سابق ایالاتمتحده برای اولین بار از زمان آغاز کمپینهای تبلیغاتی تک و تنها به پشت تریبون رفت و به سود همسر خود یعنی هیلاری سخنرانی کرد. به گزارش رویترز، این برای نخستینبار بود که وی بدون حضور هیلاری کلینتون در کمپ تبلیغاتی به پشت تریبون میرفت. او در این سخنرانی از خط مشیهای همسر خود در داخل و خارج از مرزهای ایالاتمتحده دفاع کرد. او خطاب به جمعیتی که برای وی و همسرش «هورا» میکشیدند، گفت: فکر میکنم که او میداند چگونه مسائل را مدیریت کند. او هر جا رفته یک اتفاق خوب در آنجا رخ داده است. هر چقدر به انتخابات تعیین نامزد نهایی احزاب نزدیک میشویم، نامزدها سعی میکنند که برگ دیگری رو کنند. حمایت بیل کلینتون از همسر خود یادآور روزهای خوش اقتصادی ایالاتمتحده است. هیلاری کلینتون با وجود اینکه پیشتاز نامزدهای دموکرات در نظرسنجیها است؛ اما هنوز برنی سندرز را در نیوهمپشایر بهعنوان یک خطر برای خود قلمداد میکند.
مردم نیوهمپشایر در روز 9 فوریه، در رایگیری شرکت خواهند کرد. این ایالت از وزن قابل توجهی در انتخاب نامزد نهایی برخوردار است و برای همین هیلاری کلینتون سعی کرده از تمامی برگهای خود استفاده کند تا همچنان پیشتاز نظرسنجیها باشد. اما در مقابل برخی از جمهوریخواهان به ویژه دونالد ترامپ با طرح خطاهای بیل کلینتون در دوران ریاستجمهوری خود در دهه 90، قصد دارند تا رای و نظر رایدهندگان جوان را برای خود حفظ کنند. به گزارش دنیای اقتصاد ، بیل کلینتون در دوره ریاستجمهوریاش به دلیل ارتباط نامشروع با یکی از کارکنان کاخ سفید، با رسوایی اخلاقی بزرگی مواجه شد. جمهوریخواهان سعی میکنند با طرح این موضوع به هیلاری کلینتون ضربه وارد کنند اما بیل کلینتون، در سخنرانیاش در «اکستر» ضعف خود را به نقطه قوت همسرش تبدیل کرد و به حامیان هیلاری کلینتون گفت: «او ثابت کرده که توانایی استفاده از بهترین راهکارها را برای حل موقعیتهای دشوار دارد.»