چین چگونه جهان را فریب داد؟
درحالی که اقتصاد جهان طی سالهای اخیر روند رو به رکودی را سپری کرده و بسیاری از اقتصادهای نوظهور شرایط خوبی ندارند، آمارهای اقتصادی چین همچنان روند رو به رشدی را نشان میدهد که این مساله تحلیلگران را نسبت به دروغ بودن نرخ رشد واقعی چین مشکوک کرده است.
بازار سهام چین روز گذشته، پس از سقوطی که هفته گذشته رقم خورد و بازارهای سهام جهان را به دنبال خود پایین کشید، روز آرامی را پشتسر گذاشت؛ اما جریانهای شدید مالی که چین با آن برخورد میکند، نگرانیهای بیشتری را نمایان ساخته است. این نگرانی، اقتصاد در حال غرق شدن چین است که روند افت آن میتواند بهبود اقتصادی در سایر نقاط جهان را -که همچنان شکننده است- از مسیر خود خارج کند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، بهگزارش واشنگتن پست، اما چیزی که این نگرانیها را جدیتر میکند، معدود افراد آگاهی هستند که اطلاعات خوبی از واقعیت موجود اقتصاد چین دارند. آمارهای رسمی از نرخ رشد اقتصادی چین، تصویر درخشانی دارد که همه کشورهای جهان آرزوی آن را دارند. در سه ماهه سوم سال، مقامات چین اعلام کردند اقتصاد این کشور نسبت به سال قبل، 6.9 درصد رشد داشته که این رقم بسیار بالاتر از رشد دو درصدی در قدرتمندترین اقتصاد جهان یعنی آمریکا است. اما سوال اصلی اینجاست که این آمارها تا چه اندازه قابل اعتماد هستند و آیا میتوان آنها را باور کرد؟ «مارک ویلیامز»، اقتصاددان برجسته در موسسه کپیتالاکونومی، در پاسخ به این سوال میگوید: آمارهای رسمی از رشد اقتصادی چین، چندان قابل اعتماد نیست. «للاند میلر»، رئیس مؤسسه «کتاب بژ» چین (که کتابی درباره آمارهای اقتصادی این کشور است و به طور دورهای منتشر میشود) نیز این آمارها را سراسر دروغ و دستکاریشده میداند. اقتصاد چین، بنا به دلایل مختلف، درحال فاصله گرفتن از نرخ رشد دو رقمی دهه گذشته و به آرامی رو به کندی است. برخی از این عوامل اجتنابناپذیر و ناشی از چندین سال رشد سریع هستند، اما برخی از این عوامل، اجتنابپذیر هستند. با این حال، بسیاری از کارشناسان، بر سر این موضوع که اقتصاد چین دقیقا چه اندازه کند شده، دقیقا هم عقیده نیستند. درحالیکه برخی تحلیلگران، نرخ تولید ناخالص داخلی (GDP) چین را یک یا دو درصد برآورد میکنند، اما برخی دیگر معتقدند نرخ GDP بسیار بیشتر از این رقم است؛ حتی اگر به اندازهای که مقامات رسمی این کشور اعلام میکنند، بالا نباشد. ویلیامز، که موسسه تحت فعالیتش از سال 2009، معیارهای سنجش خاص خود را از رشد اقتصادی چین ارائه میکند، معتقد است که اقتصاد چین احتمالا 4 تا 4.5 درصد رشد دارد. ویلیامز، در نمودار ذیل برآوردهای موسسه مطالعاتی خود از رشد اقتصاد چین را ارائه کرده که این آمارها پایینتر از آمارهای رسمی از سوی دولت این کشور است.
موسسه میلر نیز رشد کنونی اقتصاد چین را 4.5 درصد برآورد کرده؛ گرچه او معتقد است که برای سنجش رشد اقتصادی چین باید روی نرخ GDP متمرکز شد چراکه نرخ GDP منعکس کننده رشد کلی است. میلر معتقد است، اگر چین میخواهد رشد رشد قابل توجهی را بهجا گذارد، تنها کاری که باید بکند این است که پل بسازد و آن را خراب کند، پل بسازد و آن را خراب کند و همینطور به این کار ادامه دهد. با این حال، مقامات چین، هرگونه ادعای دستکاری آمارهای اقتصادی این کشور را رد میکنند. یک سخنگوی اداره ملی آمار چین در ماه جولای گذشته گفت: چین نه تنها تولید ناخالص داخلی خود را دستکم نمیگیرد، بلکه در اعلام آن اغراق هم نمیکند. اما سوال درباره آمارهای رسمی رشد اقتصادی چین، نسبت به صحت آنها است. اگر مقامات این کشور، تنها به میزان اندکی در اعلام رشد اقتصادی چین اغراق کرده باشند، آن وقت این بدان معنا خواهد بود که رشد اقتصادی جهان در سالهای پیشرو، اندکی ضعیفتر از آنچه که پیشبینی میشد، خواهد بود. اما اگر شدت اغراق مقامات چین زیاد باشد، آن وقت این بدان معنا خواهد بود که دولت چین واقعا نسبت به زمین خوردن سخت اقتصاد خود بسیار نگران خواهد بود که این مساله تبعاتی جدیتری برای اقتصاد این کشور و حتی جهان خواهد داشت. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که در پشت این آمار اغراقآمیز، قطعا فشارهای سیاسی نهفته است. محقق شدن اهداف رشد اقتصادی یک لازمه سیاسی مهم برای چین است و شواهدی وجود دارد که در دولت برخی افراد در برخی نهادها، در این آمارها دست میبرند. در یک سوی قضیه، مرد شماره دو چین، «لی کهکیانگ»، قرار دارد که در سال 2007 میلادی به این مساله اعتراف کرد. یک سند محرمانه سیاسی از نقل قولهای لی کهکیانگ در طول یک شام کاری که توسط ویکیلیکس منتشر شده نشان میدهد که وی آمارهای مربوط به تولید ناخالص داخلی کشور را «دستکاریشده» و درنتیجه غیرقابل اعتماد دانسته است. در این سند آمده است: لی کهکیانگ درحالیکه لبخندی بر لب داشته، تمام آمارهای اقتصادی اعم از مصرف برق، حمل و نقل ریلی و وامها، و بهخصوص تولید ناخالص داخلی را دستکاریشده دانسته که صرفا جنبه منبع دارند. همچنین، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد در این آمارسازیها اتفاقات مشکوکی درحال رخ دادن است. در بسیاری از سالهای گذشته، اگر تمامی برآوردهای کل 31 استان چین از فعالیتهای اقتصادی خود در آن سال را با هم جمع کنید، خواهید دید که این آمارها بسیار بزرگتر از برآوردهای مستقل دولت از هریک از این بخشها بوده است. این مساله نشان میدهد که رهبران محلی چین نسبت به رشد تولید ناخالص در استان متبوع خود اندکی امیدوارترند. طبق برآوردهای موسسه کپیتال اکونومی، ارزش سایر دادههای اقتصادی خارج از چین نشان میدهد که آمارهای GDP چین دستکاری شده و اغراقآمیز است. همچنین، آمارهای رشد اقتصاد چین، درست در زمانی که اقتصاد جهان دوران پر تلاطمی (مانند بحران اقتصادی آسیا) را تجربه میکند، به شکل مشکوکی پایدار مانده است. برخلاف بسیاری از اقتصادهای نوظهور جهان، نرخ رشد واقعی چین مدام و به شکل غیرطبیعی در فصول مختلف اقتصادی پایدار بوده که این مساله نشان میدهد اتفاق مشکوکی درحال رخ دادن است.