دست رد امارات بر سینه عربستان
تأثیر اقدامات کشورهای عربی بر روابط تجاری و اقتصاد ایران، که در گفتوگو با مسعود دانشمند، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات، بررسی شد
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، پس از اتفاقاتی که در رابطه ایران و عربستان به وقوع پیوست و به قطع روابط این کشور با ایران و ممنوعیت واردات کالا از کشورمان انجامید، کشورهای سودان، بحرین و جیبوتی هم روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کردند. اقدامی که بیش از هر چیز به یک شوی تبلیغاتی شبیه است. در این میان امارات نیز، بهعنوان یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران، روابط دیپلماتیک خود با ایران را به سطح کاردار کاهش داد و برخی دیگر از کشورهای عربی مانند قطر و مصر نیز به صدور بیانیه اکتفا کردند. کویت هم گرچه فعلا به سفیر خود در ایران که در مرخصی بهسر میبرد، اعلام کرده به تهران باز نگردد اما اقدام دیگری انجام نداده است. تأثیر اقدامات این کشورها بر روابط تجاری و اقتصاد ایران، که در گفتوگوی شرق با مسعود دانشمند، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و امارات، بررسی شد، این نکته را بیش از هرچیز در نظر برجسته میکند که این کشورها، به جز امارات، رابطه اقتصادی چندانی با ایران نداشتهاند، بهخصوص جیبوتی که به نظر دانشمند، قطع رابطهاش بیش از یک شوخی نیست. در این بین هرگونه محدودکردن روابط اقتصادی از سوی امارات نیز، بهعنوان یک مرکز تجارت مجدد با ایران، زیان بزرگی برای این کشور به همراه خواهد داشت که پیداکردن جایگزین برای آن نیز سخت و شاید غیرممکن است. پس از قطع روابط عربستان با ایران، کشورهای سودان، بحرین و جیبوتی هم روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کردند. کویت سفیر خود را فعلا از برگشت به ایران منع کرده و امارات نیز روابط دیپلماتیک خود را از سطح سفیر به کاردار تقلیل داده است. قطع روابط دیپلماتیک یا اقتصادی این کشورها با ایران چه تأثیری بر تجارت خارجی ایران دارد؟ عربستان رابطه اقتصادی خود را با ایران قطع کرده است اما ما از سالها پیش رابطه چندانی با این کشور نداریم. روابط اقتصادی ما با این کشور چیزی نیست که قطع آن به ما زیان وارد کند. اگر قرار است کسی زیان کند، آن کشور عربستان است؛ چراکه ما سالانه حدود یک میلیون زائر به عربستان میفرستادیم که اینها به جز هزینهای که بابت سفر به سازمان حج میپردازند و عاقبت در عربستان هزینه میشود، اگر هر کدام هزار دلار خرج میکردند، یک میلیارد دلار درآمد گردشگری نصیب عربستان میشد. جدای از این، هتلها، اقتصاد شهری و صنعت هواپیمایی آنها هم رونق داشت. پس عربستان به سود میرسیده و حالا هم آنها ضرر میکنند. قطع روابط دیپلماتیک کشورهای دیگری که با عربستان همراهی کردهاند، چه تأثیری بر تجارت خارجی کشور دارد؟ یکی دیگر از این کشورها بحرین است؛ ما حدود٢٠ سال پیش از بحرین شمش آلومینیوم وارد میکردیم که با احداث کارخانجات آلومینیوم، دیگر وارداتی نداریم و خودمان فروشنده هستیم. مدت کوتاهی هم برای خوراک فولاد خوزستان از بحرین گندله میخریدیم که با توسعه گندلهسازی فولاد خوزستان دیگر خریدی نداشتهایم. حالا هم سه، چهار سالی میشود که هیچ رابطهای به معنای رابطه تجاری با بحرین نداریم چراکه این کشور اصلا تولیدی ندارد که به ما بفروشد. ما بودیم که چیزهایی به آنها میفروختیم. فروش ما به این کشور چه چیزهایی بوده است؟ محصولات کشاورزی، آب آشامیدنی و خشکبار عمدهترین کالاهایی بوده که اکثرا از طریق بوشهر به بحرین صادر میشد. چندسالی هم هست که رابطه قطع شده و اصلا رابطهای نداریم که به قطعشدنش فکر کنیم. جیبوتی هم کشور دیگری است که اساسا قطع رابطهاش شوخی است چراکه ما به اینها کمک میکردیم. چیزی نداشتند و ندارند که به ما بدهند. در جنگ سالهای ١٩٧٥ و ٧٦ سومالی و اتیوپی، بخشی از خاک اتیوپی جدا شد و کشور اریتره را تشکیل داد و در ادامه جنگ، بخش دیگری از اتیوپی هم جدا و تحت قیمومیت فرانسه به کشور جیبوتی تبدیل شد، آن هم فقط به این دلیل که سر آبراهه تنگه بابالمندب بود. جیبوتی به آن معنا، اقتصادی ندارد که رابطهای با ما داشته باشد. یک درآمد جزئی از محل ترانزیت کالاهای اتیوپی به کشورهای آفریقایی به دست میآورد و کل تولید ناخالص داخلی این کشور با جمعیتی حدود ٨٠٠ هزار نفر و وسعتی نزدیک به ٢٣ هزار کیلومترمربع، نزدیک نیم میلیارد دلار است. این بهاصطلاح کشور، نه معدن و منابع دارد و نه امکانات کشاورزی مناسب. درباره جیبوتی گفته میشود که نفتکشهای ایرانی برای رفتن به اروپا باید از تنگه بابالمندب عبور کنند و مبالغی هم به جیبوتی بپردازند. آیا این کشور میتواند در این مسئله مانعی ایجاد کند؟ آنجا آبهای آزاد و بینالمللی است نه کانال اختصاصی مانند کانال سوئز که جیبوتی بخواهد مانعی ایجاد کند. ما اگر خدماتی از این کشور بگیریم، به آنها پول میدهیم و امکان مزاحمت برای نفتکشهای ایرانی هم با وجود نیروی دریایی مسلط ایران در آن منطقه، کاملا رد میشود. در مورد سودان چطور؟ روابط تجاری این کشور با ایران چقدر است؟ سودان اراضی کشاورزی دارد و رود نیل هم از آن میگذرد اما همیشه ما به آنها کمک میکردیم و تأسیسات کشاورزی و سرمایهگذاری در آنجا داشتیم. دولت سودان همواره دنبال این بود که زمینهای کشاورزی را به صورت ٩٩ساله به ایران اجاره بدهد و پول بگیرد. بنابراین قطع رابطه این کشور هم چیزی از منافع ما کم نمیکند. آیا زمینهای کشاورزی اجاره شد، آیا سرمایهگذاریهایی در این کشور داریم که از قطع روابط زیانی ببیند؟ کارهای محدودی انجام شد اما دولت سودان چندان همکاری نکرد. سرمایهگذاری هم به این مفهوم نشد؛ شورای بازرگانی ایران و سودان تأسیس شده بود که همین کارها را به سرانجام برسانند اما موفق نشدند. این مسائل به چه دورهای برمیگردد؟ حدود ١٠،١٢ سال پیش. برخلاف این کشورها، روابط ما باامارات متحده عربی بسیار وسیع است. تغییرات ارتباط دیپلماتیک این کشور با ایران چه تأثیری بر تجارت خارجی کشور میگذارد؟ ساختار امارات با دیگر کشورها فرق دارد؛ این کشور شامل هفت امیرنشین است که هر کدام وظیفهای دارند و رقابتهایی هم بین آنها وجود دارد. ابوظبی پایتخت سیاسی و دوبی پایتخت بازرگانی است و به همین دلیل تصمیمات سیاسی چندان تأثیری بر روابط بازرگانی ندارد. بحث و گفتوگویی دراینباره هم نداشتهاند. امارات فقط سطح روابط دیپلماتیک خود را از سطح سفارت به کاردار تقلیل داده است و این مسئله هیچ تأثیری بر روابط بازرگانی بین ایران و دوبی ندارد. کویت و دوبی هیچکدام تولیدی ندارند که به ما بفروشند. کویت هم فقط به سفیر خود گفته فعلا به ایران برنگردد و کاردار، امور دیپلماتیک را انجام دهد. اینها مرکز تجارت مجدد هستند؛ کالاها را از چین، ژاپن، کره و برخی دیگر از کشورها میآورند و از آنجا به تجار ایرانی میفروشند. به فرض که روابط بازرگانی این کشورها کامل متوقف شود؛ چه اتفاقی میافتد؟ هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر ما بخواهیم تجارت مجدد کنیم، از فضاهای دیگری که وجود دارد استفاده خواهیم کرد. اینها مطمئن باشند که خودشان زیان میکنند چراکه همیشه تولیدکننده و مصرفکننده باید با هم ارتباط داشته باشند؛ مثلا وقتی ما و ژاپن خریدار کالای یکدیگر هستیم، همواره میتوانیم راهحلهایی برای رساندن کالا به هم پیدا کنیم. در یک دورهای با توجه به وضعیت روابط جهانی، دوبی مرکز واسطه میشود مثلا LPG ایرانی را میخرد و به ژاپن میفروشد یا ماشینهای کرهای و ژاپنی را میخرد و به ایران میدهد. حالا اگر فرض کنیم اینها بخواهند روابط خود را قطع کنند، ما از مسیرهای دیگری این کار را انجام میدهیم. همیشه جاهایی پیدا میشود که از این فضا برای تجارت مجدد استفاده کنند؛ بنابراین برای ما نگرانی وجود ندارد. رایزنیهایی با امارات شده و فشارهایی به امارات وارد شده که رابطهاش را با ایران محدود کند اما آنها نپذیرفتند. حالا فرض میکنیم، البته فرض محال، که دوبی کل روابط بازرگانی خود را با ایران قطع کند؛ ما کارمان را با جایگزینهای دیگری انجام میدهیم. آنها چگونه میخواهند برای این ظرفیت ٣٠میلیارددلاری تجارت با ایران جایگزین پیدا کنند. ظرفیت جبل علی را به چه کسی بفروشند، ظرفیت فضای بانکی خود را با چه جایگزینی پر میکنند؟ حجم تجارت ما با امارات چقدر است؟ ٣٠ میلیارد دلار است و عدد کمی نیست که بتوانند آن را نادیده بگیرند. حجم کل تجارت ما با کل این کشورهایی که روابط خود را کاهش دادهاند، چقدر است؟ اینها اصلا عددی نبودند. روابط اینها باشد یا نباشد، این حجم ٣٠میلیارددلاری تغییر چندانی نمیکند. قطر چطور؟ قطر هم فقط بیانیه داده و حمله به سفارت را محکوم کرده است، چیزی که خودمان هم در سطوح بالا آن را محکوم کردهایم. تجارت ما با قطر شامل صادرات سبزی و صیفیجات بود که کاملا برقرار است و قطریها هم بحثی درباره مسائل بازرگانی نداشتهاند. به نظر شما با این اتفاقات میتوان استنباط کرد که اتحادیه عرب مقابل ایران ایستاده است؟ قطعا نه. ٢٢ کشور عضو اتحادیه عرب هستند. یکی از کشورها، الجزایر است که گفته ایران و عربستان با خویشتنداری، مسائل را با گفتوگو حل کنند. کشور دیگر لیبی است که اصلا حاکمیتی ندارد که بخواهد بحثی داشته باشد. عراق، سوریه و لبنان هم که تکلیف روشنی با ایران دارند. کشور دیگر مصر است که رفتاری کجدار و مریز در پیش گرفته تا هر دو طرف را داشته باشد. تونس هم بیانیه داده که فلان و بهمان کنید و روابط را خوب کنید. کشور دیگر موریتانی است که اصلا چیزی بین ما و این کشور نیست. بقیه کشورها هم همینطور. به نظر شما قطع روابط دیپلماتیک این کشورها با ایران و جوی که ایجاد میکند، آیا میتواند روی سرمایهگذاریهای خارجی در پساتحریم هم تأثیرگذار باشد؟ این یک فضای گذار است که دستگاه دیپلماسی کشور باید فعال و با دقت با آن برخورد کند.