بازاریابی چریکی
بسیاری از صاحبان مشاغل با سادگی بازاریابی آشنایی دارند. فقط نمی دانند از کجا باید شروع کنند.
۱- چریک ها هرگز دچار فلج ناشی از تحلیل نمی شوند. شما هم اجازه ندهید تا با این روش از پا درآیید. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، بسیاری از صاحبان مشاغل با سادگی بازاریابی آشنایی دارند. فقط نمی دانند از کجا باید شروع کنند. فلج ناشی از تحلیل، آن ها را از ادامه مسیرشان باز می دارد. چقدر کار؟ از کجا باید شروع کرد؟ بنابراین دست به کار نمی شوند. می دانند چه کاری باید انجام دهند. اما درواقع هیچ برنامه مشخصی ندارند. بنابراین از هرگونه تلاش برای دستیابی به یک هدف نامعلوم دست بر می دارند. زمانی که هیچ نتیجه مطلوبی را به دست نمی آورند، اعتماد خود را از دست می دهند. حتی اگر در ابتدا از آن برخوردار بوده باشند. اگر قرار است زمان درستی را برای شروع در نظر بگیرید، آن زمان همین الان است. اگر دنبال مکان مناسبی هستید، همین جا دست به کار شوید. شما هرگز آمادگی کامل را کسب نخواهید کرد؛ بنابراین حتی المقدور سریع اقدام کنید. ۲- رازی که باید به شما بگویم، دست به عمل زدن و هرگز توقف نکردن است. شاید در مورد دیانا راس عضو گروه سوپریمز شنیده باشید. بهتر است این را هم بدانید که وی در مورد ایده «دست به عمل زدن» می گوید: «شما نمی توانید از جای خود تکان نخورید و توقع داشته باشید تا م ردم به آرزوهای طلایی شما جامه عمل بپوشانند. باید برخیزید و خودتان کاری کنید». ۳- چریک ها آموخته اند که بهترین زمان برای بازاریابی زمانی ست که هیچ نیازی به کسب و کار بیشتر نیست. آن ها می دانند بهترین منبع مشتریان جدید، مشتریان قدیمی هستند و بهترین بازاریابی از طریق کیفیت انجام می شود نه کمیت. همچنین می دانند بهترین ابزار بازاریابی و کم خرج ترین آن یک مشتری خشنود است و از این مساله نیز آگاهند که دو مورد از بهترین روش های سنجش بازاریابی ارزیابی حفظ مشتری و منافع به دست آمده است که هر دو جزیی از همدیگرند. ۴- عاقلانه به نظر می رسد اگر همان اندازه که به مبلغ اجاره تان فکر می کنید، به روش بازاریابی تان هم بیندیشید. هیچ موقع اجاره (یک ماه تان) را دوبار پرداخت نمی کنید. همچنین بهتر است به بازاریابی مثل نفش کشیدن فکر کنید. با یک بار یا حتی دو یا سه بار تنفس زنده ماندن ممکن نمی شود. پس با یک یا حتی چند بار تلاش برای جذب مشتری ممکن است به نتیجه دلخواه نرسید. همیشه نفس بکشید تا زنده بمانید. همیشه بازاریابی کنید تا مفید واقع شوید. ۵- موفقیت در هر سطحی به خود فرد بستگی دارد. شما همان فرد و مسوول کارهای تان هستید. این خود شما هستید که نقطه شروع را تعیین می کنید. زمان آن فرا رسیده که با یک بینش درست تصمیم درست را اتخاذ کنید. برای کسب موفقیت به این بینش و همچنین به دو عامل اشتیاق و وظیفه شناسی نیازمندید. اگر از تصمیم گیری اشتباه می ترسید خود را در میان آن بیندازید. بپذیرید که شما هم اشتباه خواهید کرد و هر اشتباه درسی را یاد می دهد. مایکل ایسنر، رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت دیزنی، و کسی که این شرکت را به سوی موفقیتی باورنکردنی سوق داد می گوید: «در یک مقطع مشخص، آن چه که ما در شرکت دیزنی انجام می دهیم بسیار ساده است. اهدف مان را مشخص می کنیم. کامل تر شدن را هدف خود قرار می دهیم، از اشتباهات مان درس می گیریم و می دانیم که تداوم موفقیت مان با افزایش شکست های مان برابر است.» هیچ چیزی در مورد این فلسفه خالق میکی موس نمی توان گفت زیرا اشتباهات را بخشی از فرایند موفقیت می داند. نیازی نیست که خود را به در و دیوار بکوبید، مانند یک خفاش باشید که با درک علامت ها یکی پس از دیگری به هدف خود نزدیک نزدیکتر می شود. ۶- همان طور که کسب و کار کوچک روزی رشد و رونق پیدا می کند؛ در مورد بازاریابی چریکی هم وضع به همین منوال است و کسب و کار کوچک بیش از پیش رشد می کند. همان طور که کارآفرینان در سراسر دنیا ریشه می دوانند. این موضوع برای بازاریابی چریکی نیز صادق است. اگر از صاحبان کسب و کارهای کوچک بپرسید به این نتیجه می رسید که به کارگیری بازاریابی چریکی به مرات آسان تر از مقابله با آن است. از زمانی که برای اولین بار در سال ۱۹۸۴ کتاب بازاریابی چریکی را نوشتم تغییرات بسیاری رخ داده است و تقریبا همه آن ها برای کسب و کارهای کوچک مطلوب بوده اند. خودبازاریابی به طور تعاملی و چشمگیری تغییر کرده است. همزمان با قدرتمندشدن چریک ها هجوم مخالفت ها علیه آنان هم افزایش می یابد. اما همچنان نیمی از آنان کاملا آزادند. به همین دلیل است که بسیاری از چریک ها شادمانه به فعالیت های خود ادامه می دهند و می دانند قرار نیست چیزی عوض شود. باید بگویم روح و ذات بازاریابی چریکی همچنان زنده و پابرجا باقی می ماند. روحیه ای که به دنبال دستیابی به اهداف معمولی چون کسب سود و لذت، با روش های غیرمعمولی چون سرمایه گذاری انرژی به جای پول است. همچنین بشر نیز از زمان نگارش اولین کتاب و درواقع اولین انسان تغییر نکرده است. ۷- نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که ما در عصر جدیدی زندگی می کنیم که تغییرات زیادی در آن رخ داده است. اما اگر به درون بشریت هم نگاهی بیندازید با تغییرات بسیار کمی مواجه می شوید. دنیای بازاریابی دستخوش تغییر شده است زیرا به جای گسترش، منقبض و بسیار تکنیکی تر شده است. اما این بدان معنا نیست که شما مجبورید تکنیکی شوید زیرا تکنولوژی بیش از آن چه که فکر کنید شما را به خاطر سهل الوصول بودن درگیر خود کرده است. چریک ها آغوش باز خود را به روی تغییرات می گشایند. نسبت به تغییرات و آن چه که باید تغییر کند آگاهی کاملی دارند. آنان به خوبی تفاوت میان تغییر و پیشرفت را می دانند. فلج ناشی از تحلیل شرایط نیز در دنیای آنان جایی ندارد.