روایت مهدی عسلی از یک اشتباه تاریخی در اوپک
روحانی گرفتار چاله نفتی دولت دهم
دیک چنی را اکثرا در ایران بهعنوان معاون اول جرج بوش پسر، رییسجمهور وقت ایالاتمتحده میشناسند. اما او پیش از این سمت مدیرعامل شرکت هالیبرتون که یکی از ابرشرکتهای فعال در عرصه نفت جهان است، بود.
چنی در یکی از سخنرانیهای خود در سال1999 میگوید: «نفت تنها صنعت بزرگی است که برخلاف دیگر حوزهها مانند کشاورزی و الکترونیک، تاثیر کمتری را بر سیاست گذاشته است.» این جمله یکی از سران کشوری است که فضایی بسیار متفاوت با کشورهای در حال توسعه و تولیدکننده نفت دارند. درواقع آقای چنی خود نیز احتمالا بر این مساله واقف است که در این کشورها «سیاست» و «نفت» بهشدت در هم تنیده هستند. نوسانات دایمی و حساسیت شدید بازار نفت و وابستگی بودجه این کشورها به درآمدهای نفتی باعث شده که مفهوم «سیاست» در جای جای تاریخ، برای مردم این مناطق، بسیار بااهمیت تلقی شود؛ اهمیتی که گاه کارشناسانه و گاه نیز مغرضانه بیان میشود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، از ابتدای موج کاهشی قیمت نفت خام از اواسط ژوئن2014، منتقدان دولت یازدهم که البته در ردای «انتقاد کارشناسانه» اظهار وجود کردند، سعی بر این داشتند که اتفاقی اینچنینی با ابعاد جهانی را برگرفته و نتیجه سیاستهای غلط وزارت نفت بخوانند. این موضعگیریها همچنان ادامه یافته و در تازهترین آنها، سهشنبه شب یک کارشناس اقتصادی با حضور در یک آیتم در شبکه خبر به انتقاد از سیاستهای وزارت نفت و «عدم همراه کردن اعضای اوپک» برای کاهش عرضه نفت برای کنترل کاهش بهای طلای سیاه، پرداخت. سخنانی که البته ازسوی مهدی عسلی مدیرکل امور اوپک وزارت نفت که بهعنوان دیگر مهمان برنامه خبری حضور داشت، بیپاسخ نماند. شاید یادآوری نشست اوپک در سال2011 برای افراد و گروههایی که این روزها از بیژن زنگنه انتظار معجزه در نشستهای اوپک را دارند؛ چندان خوشایند نباشد. نشستی که در آن بعد از سالها اعضای اوپک تصمیم به کنار گذاشتن نظام سهمیهبندی و صرفا رعایت سقف کلی تولید گرفتند و ایران نیز بهعنوان یکی از اعضای حاضر با این تصمیم موافقت کرد. تصمیمی که مهدی عسلی آن را «اشتباهی تاریخی» میخواند. مدیرکل امور
اوپک وزارت نفت صحبتهای خود را بااشاره به انتقال درآمدها ازسوی تولیدکنندگان نفت به مصرفکنندگان نفت در سال2015 آغاز کرد و گفت: نکته اینجاست که بیشتر انتقال درآمدها به جیب دولتهای مصرفکننده نفت خام رفته است. او ادامه داد: تقریبا بیش از 60درصد هزینه تولید بنزین مربوط به هزینه نفت است درنتیجه هزینه فرآورده در نقاط مختلف جهان تغییر کرده است. برای مثال در امریکا طی سال گذشته 17میلیون خودرو خریداری شد و مسافرتها در این کشور 2.5درصد افزایش یافت، مسالهیی که نشان میدهد کاهش قیمت فرآورده در این منطقه برای مردم محسوس بوده است. اما در چنین مواقعی، یکی از مسائل با اهمیت، وقف دولتهای کشورهای تولیدکننده نفت بر نوسان این محصول در سال روبهرو است. وقوفی که خواهد توانست برنامهریزی برای بودجه این کشورها را آسانتر کند. مهدی عسلی در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که آیا این میزان از کاهش قیمت نفت اساسا پیشبینیپذیر بوده است، پاسخ داد: مقداری از آن قابل پیشبینی بود؛ اما بخشی دیگر از آن به واسطه مسائل سیاسی رخ داد و چندان قابل پیشبینی نبود. او در این بخش از صحبتهای خود به داستان نشستهای اوپک در سال گذشته و
تصمیمگیریها در این سازمان اشاره کرد؛ اشارهیی که سبب شد کارشناس اقتصادی حاضر در این برنامه سیاستهای وزارت نفت و مواضع این کشور در اوپک را زیر سوال برده و سعی در نشان دادن این مساله داشته باشد که اگر ایران موضعی متفاوت در قبال اوپک و رقیب سنتی و دیرینه خود، عربستان میگرفت؛ بازار نفت روندی متفاوت را طی میکرد. مساله «سیاست نفتی» در این بخش محور بحث این کارشناس و مهدی عسلی قرار گرفت. پاسخ مدیرکل امور اوپک وزارت نفت اما از موضعی کارشناسانه و منطقی مطرح شد؛ او با اعداد و ارقام سخن گفته و منطق عدم تاثیر کشوری با تولید کمتر از 2میلیون بشکهیی بر بازاری که حدود 30میلیون بشکه تولید نفت دارد را مطرح کرد. در سالهای 89 تا 90 که وزارت نفت ایران طی فقط چند ماه، 4شخص مختلف را بر مصدر وزارت و سرپرستی خود تجربه کرد، در نشست160 اوپک اتفاقی افتاد که روند این سازمان را بهشدت تغییر داد تا قبل از آن تاریخ در این سازمان، نظام سهمیهبندی حکمفرما بود و کشورها ملزم به تولید در حد و مرز این سهمیهبندیها بودند؛ اما با تصمیم همگانی در این نشست، کشورها نظام سهمیهبندی را کنار گذاشته و صرفا تصمیم به رعایت سقف 30میلیون بشکهیی
تولید گرفتند. این نشست اوپک پس از ریاست ایران در نشست159 با حضور محمد علیآبادی تحت عنوان سرپرست وزارت نفت صورت میگرفت؛ نشستی که ایران بعد از 36سال ریاست آن را برعهده داشت اما نتوانست به هیچوجه از آن استفاده کند؛ در چنین شرایطی رستم قاسمی بهعنوان وزیر نفت پس از سرپرستی محمود احمدینژاد و محمد علیآبادی، در نشست160 اوپک حاضر شد و تصمیم همگانی برای برداشته شدن نظام سهمیهبندی را پذیرفت. تمام این داستان، پاسخ مهدی عسلی مدیرکل امور اوپک وزارت نفت به کارشناسی بود که سعی در زیرسوال بردن سیاست وزارت نفت طی 2سال گذشته را داشت؛ او در این باره گفت: تاثیر ایران بر بازار نفت به این مساله وابستگی دارد که این کشور چه مقدار از تجارت جهانی سهم دارد، در 4سال گذشته به واسطه تحریمها تولید و صادرات نفت ایران کاهش پیدا کرد، با این حال مواضع ایران در اوپک طی 2سال گذشته غیرهوشمندانه و نادرست نبوده است. او ادامه داد: شاید دوستان به واسطه عدم اطلاعات کافی در جریان «اشتباه تاریخی» اوپک در سال2011 نباشند، اوپک از سال1982 دارای نظام سهمیهبندی بود که براساس ظرفیت تولید و متغیرهای دیگری تعیین شده بود. درست قبل از این تاریخ در
سال2008 که اوپک تصمیم گرفت در واکنش به بحران اقتصادی تولید خود را 4.5میلیون بشکه کاهش دهد، سهم عربستان 8.1میلیون بشکه و ایران 4.2میلیون بشکه در روز بود. اما در سال2011 برای وارد کردن عراق به نظام سهمیهبندی، سقف تولید 30میلیون بشکهیی را درنظر گرفته و نظام سهمیهبندی را عملا کنار گذاشتند. مهدی عسلی این تصمیم را «یکی از اشتباههای بزرگ دولت ایران در آن زمان» همچنین «سایر دولتها» خواند و گفت: این طرح صرفا طرح هوشمندانه عربستان بود. این کشور و همراهانش در جنوب خلیجفارس بهخوبی میدانستند که ایران از سال2012 صادرات نفت خود را به واسطه تحریمها کاهش میدهد و تولید لیبی نیز به مخاطره خواهد افتاد. به این ترتیب این کشورها 1.5میلیون بشکه از سهم ایران و یکمیلیون بشکه از سهم لیبی را از آن خود کردند و در سال گذشته نیز یک میلیون و 500هزار بشکه مازاد بر سقف تعیین شده، نفت روانه بازار کردند. مدیرکل امور اوپک وزارت نفت ادامه داد: ایران طی سال گذشته سه بار تذکر کتبی به اوپک ارسال کرد که برای بازگشت به ثبات بازار که رسالت این سازمان است، باید همه به سقف 30میلیون بشکهیی متعهد باشند. تعهدی که البته حالا و با از بین رفتن
نظام سهمیهبندی در نشست160 اوپک و موافقت ایران با این تصمیم، به سختی قابل پیگیری خواهد بود. عسلی در این باره گفت: «عربستان و کشورهای همراهش در حال حاضر بیش از 50درصد از تولید اوپک را دراختیار دارند؛ بدون موافقت این کشورها به هیچوجه نمیتوان نظام سهمیهبندی را به گذشته بازگرداند و در این شرایط هم پیگیری مازاد تولید این کشورها بسیار سخت است.» مدیرکل امور اوپک وزارت نفت در ادامه به تشریح سیاسی بودن بازار نفت در وضعیت فعلی پرداخته و در مستند ساختن این فرضیه چنین گفت: عربستان مدعی این بود که با ثابت نگه داشتن سقف تولید بهدنبال کنار زدن تولیدکنندگان نفت شیل است، البته ما در این زمینه توانایی نیتخوانی نداریم و بحث را روی همین ادعای عربستان پیش میبریم. او ادامه داد: «تا زمانی که قیمت نفت در محدوده 60دلار حرکت میکرد این ادعا قابل باور بود اما درحالی که نفت به محدوده 30دلار رسیده است، دیگر نمیتوان این مساله که جریان سیاسی این روند را هدایت میکند، نادیده گرفت.» کارشناس حاضر در این برنامه اما، بدون توجه چندانی به اظهارات مهدی عسلی، بیش از هر چیز بهدنبال انتقادهای صرف بود؛ او پس از این سراغ رویکرد ایران در
قبال شرکتها و سرمایهگذاران بینالمللی نفت رفته و با زیر سوال بردن سیاست دولت جدید، خواستار درنظر گرفتن «رابطهیی برد- برد» میان ایران و این سرمایهگذاران شد. رابطهیی که این کارشناس به هیچوجه درباره چگونگی محقق شدن آن صحبتی نکرده و صرفا با ادبیاتی «مبهم» این مساله را مطرح میکرد که این سرمایهگذاران بهدنبال سود خود هستند و ایران باید سیاستی دیگر را در قبال آنها اتخاذ کند. مدیرکل امور اوپک وزارت نفت اما در پاسخ به این بخش از اظهارات این کارشناس، به اتفاقهای رخ داده در حوزه نفت در سال1376 اشاره کرد؛ سالی که قیمت نفت در آن بهشدت کاهش یافته و به حدود 11دلار رسید اما ایران توانست با رویکردی خوب از مضرات آن دوری کند. عسلی در پایان صحبتهای خود پیشبینی کرد که بهای نفت خام برای 3 تا 4سال آینده از 60دلار بالاتر نخواهد رفت و برای بودجه سال آینده نیز بازه قیمتی بین 35 تا 55دلار را منطقی دانست.
ارسال نظرات