مدیریت افراد ناسازگار در محیط کار
در شرایط ایدهآل، بروز رفتار حرفهای در سازمان کمترین انتظاری است که از کارکنان میتوان داشت، اما در واقعیت، بسیاری از ما بارها رفتار غیرحرفهای در محیط کار را تجربه کردهایم.
در شرایط ایدهآل، بروز رفتار حرفهای در سازمان کمترین انتظاری است که از کارکنان میتوان داشت، اما در واقعیت، بسیاری از ما بارها رفتار غیرحرفهای در محیط کار را تجربه کردهایم. شما میتوانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما هیچکس آنقدر خوششانس نیست که بتواند همکاران خود را انتخاب کند.
اخلاق غیرحرفهای در برگیرنده طیف وسیعی از رفتارها است، از قضاوت نادرست گرفته تا انتقادهای مخرب و زیر پا گذاشتن اخلاقیات؛ به گزارش دنیای اقتصاد، همکاری که با منفیبافیهایش شما و تیمتان را دلسرد میکند یا کسی که ایده شما را میدزدد و ادعا میکند خالق آن ایده، خودش است.
دامنه این رفتارها به قدری گسترده است که میتوانیم ساعتها درباره آن صحبت کنیم با این وجود اگر مورد بدرفتاری قرار گرفتید، ناامید نشوید. کافی است به خود مسلط باشید و با بروز رفتار مناسب، به الگوی همکاران خود تبدیل شوید و از این طریق به آنها بیاموزید که چگونه با شما رفتار کنند.گام اول، ایجاد تغییر در خودتان است. اگر شما تغییر کنید، دیگران نیز تحتتاثیر شما متحول خواهند شد. این شمایید که انتخاب میکنید با همکاران ناسازگار خود چگونه رفتار کنید. ایجاد تغییر در رفتار فرآیندی زمانبر است، اما اگر به خودشکوفایی(Self Actualization) برسید، راحتتر میتوانید عوامل منفی را از خود دور کنید و یک بستر کاری سازنده و آرام فراهم کنید.نکاتی که در ادامه خواهید خواند به شما میآموزند که چگونه الگوی همکاران خود باشید:
۱. رها کنید. اگر انیمیشن Frozen را دیده باشید، حتما ترانه «Let it Go» را هم به خاطر دارید. این ترانه دائما به شما گوشزد میکند که مسائل را رها کنید، درست مثل بچهها. آنها بازی میکنند، دعوا میکنند و دقایقی بعد، دوباره شروع میکنند به بازی کردن. انگار هیچ دعوایی بین آنها رخ نداده. باید از کودکان بیاموزیم که به جای دامن زدن به اختلافات، به سادگی از کنار بعضی مسائل بگذریم.
۲ . نفس عمیق بکشید. ب رای درست نفس کشیدن، لازم نیست حتما یوگا کار کرده باشید. تنفس درست تمرینی طبیعی است که به شما کمک میکند تا از طریق جذب اکسیژن و دفع استرس، آرامش خود بهدست آورید. زمانی که رفتار ناشایست کسی شما را آزار میدهد، به آرامی نفس عمیق بکشید. دم و بازدم باید به ترتیب از طریق بینی و دهان صورت بگیرد. اگر عصبانی یا ناراحتید، چند دقیقه به همین شکل نفس بکشید تا دوباره به حالت عادی برگردید. تنها ۳۰ ثانیه طول میکشد تا مغز شما آرامش را به شما بازگرداند.
۳. واکنش بیش از حد. اگر یکی از همکاران از شما انتقاد کرده و پس از گذشت چند روز، فکر شما هنوز درگیر این مساله است، این یعنی شما نسبت به این مساله بیش از حد واکنش نشان دادهاید. انرژی خود را صرف فکر کردن به مسائل منفی نکنید، چرا که مهمترین سرمایه شما انرژی شما است. اتفاقات ناخوشایند و اختلافاتی را که بین شما و همکارانتان رخ داده است مرور نکنید. گذشته را فراموش کنید و خود را برای یک شروع دوباره آماده کنید. به جای مرور خاطرات بد، زمان خود را صرف فعالیتهای مثبت و سازنده کنید. به این ترتیب احساس رضایتمندی خواهید داشت. نمیتوانید همهچیز را کنترل کنید پس روی مسائلی تمرکز کنید که تحت کنترل شما است، مثل آرامش ذهن.
۴. گفتوگوی صریح. هرگز و به هیچ وجه آزار و اذیت و رفتارهای زشت و زننده را تحمل نکنید. نزد مشاور بخش منابع انسانی بروید و از او بخواهید تا گزارشی از رفتارهای فرد خاطی تهیه و به سرعت اقدام کند. درباره رفتارهای آزاردهنده صراحتا صحبت کنید تا همکاران شما بدانند که شما خواهان روابطی هستید که اساس آن، حفظ حرمت و احترام است. اگر از این گفتوگوها نتیجهای نگرفتید و همچنان شاهد بدرفتاری همکاران یا مدیر خود بودید، بهتر است استعفا دهید. در هر محیط کاری افراد ناسازگار پیدا میشوند اما نباید اجازه دهید که محیط کاری ناسالم به شما آسیب وارد کند.
۵. معذرتخواهی جادو میکند. خاطرم هست که با یکی از همکارانم رابطه خوبی نداشتم. هر دوی ما وانمود میکردیم که همدیگر را دوست داریم، اما من اصلا دوست نداشتم مستقیما با او همکاری کنم. تا اینکه یک روز پروژه مهمی به ما محول شد که نیازمند تماس، همکاری و ارتباط مستقیم بود.میدانستم که باید هر چه سریعتر به این تنشها پایان بدهم، بنابراین با کمک مشاور شغلیام، با او قرار ملاقاتی ترتیب دادم و به خاطر تمام رفتارهای ناپسندم از او عذرخواهی کردم. به او گفتم که تلاش میکنم تا سهم خودم را برای بهبود این رابطه ایفا کنم، خواستههای او را میپذیرم و در عوض از او خواستههایی دارم. تنها با گفتوگو میتوانستیم با یکدیگر همکاری سازنده داشته باشیم و از انجام آن پروژه لذت ببریم. معذرتخواهی من معجزه کرد و به همکارم نشان داد که من مشتاق ایجاد تغییر در خودم هستم.
۶. دایره اعتماد. هنگامی که در شرایط تنشزا قرار دارید، مشورت با افراد قابل اعتماد را فراموش نکنید. میتوانید از مربیان یا منتورها درخواست کمک کنید. این افراد همچنین به شما کمک میکنند تا رفتارهای ناشایستی را که خودتان از آنها بیخبر هستید بشناسید و آنها را اصلاح کنید.
۷. شفافسازی درباره انتظارات . قوانین خود را مشخص کنید، از همکاران خود بخواهید که احترام متقابل را فراموش نکنند و در عوض از آنها بپرسید که مایلند چگونه با آنها رفتار شود. از دیگران انتظار نداشته باشید که ذهنخوانی کنند. اگر رفتاری شما را آزار میدهد، باید درباره آن با همکار خود صحبت کنید، در غیر این صورت او به رفتار خود ادامه خواهد داد چرا که نمیداند رفتارش آزاردهنده است. به همکارانتان نیز اجازه دهید تا درباره انتظاراتشان آزادانه صحبت کنند.
۸. محرکها. ببینید کدام محرکها باعث میشوند از کوره در بروید. آنها را لیست کنید و بنویسید چرا باعث عصبانیت شما میشوند. وقتی شما این محرکها و واکنشهای خود را بشناسید، میتوانید برای غلبه بر آنها چارهای بیندیشید.
به باور «مارشال گلداسمیت» نویسنده کتاب «محرکها: ایجاد تغییرات رفتاری دائمی»، واکنشها خود به خود اتفاق نمیافتند. آنها نتیجه محرکهایی هستند که در پیرامون ما رخ میدهند و گاهی ما را وادار میکنند تا با همکاران، والدین یا دوستان خود بدرفتاری کنیم. این محرکها همیشه و در همه جا حضور دارند. شاید شما همیشه نتوانید وقایع پیرامون خود را تحت کنترل داشته باشید، اما همیشه میتوانید واکنش خود نسبت به این محرکها را کنترل کنید.گلداسمیت به شما پیشنهاد میکند که هر روز رفتارهای خود را با پرسیدن سوالاتی از این دست ارزیابی کنید: «آیا امروز تمام تلاش خود را انجام دادم؟». این سوالات میزان «تلاش» شما را میسنجد. در اینجا رسیدن به هدف مهم نیست، بلکه میزان تلاش شما برای رسیدن به هدف مهم است.