تحریمها با صنعت پتروشیمی چه کرد؟
50 سالگی برای یک صنعت میتواند آغاز راه باشد اما برای صنعتی که مادرش صد ساله است ، نوپایی صفت چندان مناسبی نیست. صنعت پتروشیمی فرزند خلف صنعت نفت است .
در شوخیهای رایج ایرانی وقتی کسی از زندگی مینالد و از سختیها میگوید: پاسخ میشنود صد سال اول سخت است و صد سال دوم زندگی راحتی خواهی داشت . به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبر آنلاین، حالا بسیارند آنها که مصداق این ضربالمثل را در صعت نفت میجویند و آرزو میکنند صد سال دوم برای صنعت نفت در کشوری که پایههای اقتصادش در نفت غوطهور است و به جای آنکه نفت در رگهایش جریان یابد، نفسش را بریده است، صد سالی خوب باشد و پرشکوه . خصوصا آنکه شاید صد سال دوم، صد سال آخر باشد و صد سال سومی در کار نباشد . هر چه هست همه معتقدند تا نیمههای این صد سال دوم هم اقتصاد جهان بر محور نفت استوار است و از آن پس باید دید که منبع تامین انرژی چه خواهد شد . اینجا اما از نفت حرفی نیست، بحثها بر سر پتروشیمی است، فرزند خلف نفت که قرار است و قرار بود ایران را از خام فروشی دور کند و ارزش افزوده مادر را به اقتصاد ایران تحویل دهد . صنعت پتروشیمی ایران در آستانه 50 سالگی اما هنوز مشکلات فراوانی دارد . مشکلاتی که سبب شده است، این فرزند 50 ساله چون طفلی نوپا و وابسته به نظر برسد . امان از تحریم قبل از آنکه نگاهی به مشکلات ساختاری پتروشیمی در ایران داشته باشیم بهتر است وضعیت این روزهای صنعت پتروشیمی را بررسی کنیم . تعلیق بخشی از تحریم ها هنوز جراحت ناشی از آنچه در چهار سال گذشته بر صنعت پتروشیمی رفت را بهبود نداده است . اقتصاد ایران روزهای بسیار سختی را پشت سر میگذارد و صنعت پولساز دولت این روزها با کاهش حجم صادرات روبروست و این کاهش صادرات درآمدهای ارزی کشور را کاهش داده است . ایران در حالی از اقتصاد بدون نفت سخن میگوید که نیمی از صادرات غیرنفتیاش را محصولات پتروشیمی و میعانات گازی تشکیل میدهد. این بدان معناست که نیمی از صادرات غیر نفتی ایران وابسته به نفت است و نیم دیگر متاثر از پول نفت. اینها شکایتهای حکایتهای همیشگی است . صنعت پتروشیمی در آستانه 50 سالگی اما چه حال و هوایی دارد؟ صنعتی دور مانده از رقابت اگر نفت محور اقتصاد ایران است، صنعت پتروشیمی موتور توسعه اقتصادی میشود . با این حال در ایران موتور توسعه اقتصادی از بازاری رقابتی برخوردار نیست. طی سالهای اخیر تحرکاتی برای خصوصیسازی پتروشیمی آغاز شده است اما نتیجه چند پاره شدن این صنعت بود . صنعتی که حالا یکپارچگی اش را زیر سایه خصوصی سازی پر اما و اگر از دست داده است و مدیران پتروشیمی خود از پیشروترین منتقدان به این سیاست یا بهتر بگوییم نحوه اجرای این سیاست هستند . شاید از این روست آنها که برای سرمایه گذاری از خارج می آیند تعهد دولتی یا شراکت دولت را خواستارند . پاییندستی بالادست باید توجه داشت صنعت پتروشیمی در حالی به میانسالی خود نزدیک می شود که هنوز در بالادست سیر میکند در حالی که عمده ارزش افزوده در این صنعت درپاییندست حاصل می شود و نه در تولید محصولات بالا دستی و میاندستی . نگاهی به آمارهای صادراتی نشان میدهد ایران محصولات بالا دستی را به کشورهای دیگر میفروشد و بعد کالاهای ساخته شده از همان محصولات را با قیمتی بسیار بالاتر میخرد. صنایع پتروشیمی ایران در پایین دست توسعه چندانی ندارد و آنچه هست نیز به لحاظ قیمت و کیفیت با نمونههای خارجی قابل مقایسه نیست . شاید در 50 سال دوم ضروری باشد، توجهی ویژه به محصولات پاییندستی شود تا بلکه ارزش افزوده بیشتری نصیب کشور شود و از سوی دیگر اشتغال پایدار نیز رهآورد این برنامه ریزی باشد. هستند کشورهایی که از مواد اولیه و خوراک برای پتروشیمی دورند و باید با قیمتهایی بالا نسبت به خرید مواد اولیه اقدام کنند اما در عمل وضعیتی به مراتب بهتر از ایران که هیچ، بهتر از هر کشور نفت خیزی دارند و محصولات تولیدیشان در همان کشورهای نفت خیز نیز بازار بسیار خوبی دارند، ترکیه و آلمان جزو این دسته از کشورها هستند . طفل 50 ساله با همه اینها ، پتروشیمی شاید توجیه پذیرترین صنعت ایران باشد . در دسترس بودن منابع نفتی و دسترسی به دریا و بازارهای جهانی و هزاران دلیل دیگر را میتوان برشمرد تا دلیل این مدعا باشد که صنعت پتروشیمی صنعتی است دارای توجیه اقتصادی . میگویند زمان برای خصوصی سازی این صنعت مناسب نیست خصوصا که تولیدکنندگان از نیاز مصرفکنندگان چندان اطلاعی ندارند . این بدان معناست که بالادست و پایین دست هنوز با هم مرتبط نشدهاند . در سایه این مشکلات باید انتظار داشت که دولت دستهای بزرگش را در دستهای کوچک پتروشیمی بگذارد تا بزرگ شود . زیر سایه برنامه ای مدون و مشخص .