ایران پساتحریم؛ عصای خیزش اوپک
پایان سالمیلادی برای موسسات و گروههای اقتصادی، همواره با پیشبینیها برای وضعیت کسب و کارهای مختلف در سالبعدی همراه میشود؛ برخی از این پیشبینیها در سطوح کلان و برخی نیز در سطوح خرد منتشر میشود.
سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) نیز هر سالدر اواخر ماه دسامبر، گزارش چشمانداز جهانی خود از سالبعد را منتشر میکند. گزارشی که امسالنیز 23دسامبر از سوی این سازمان منتشر شد. برخی از مسایل طرح شده در این گزارش ازجمله پیشبینی نفت 80دلاری برای سال2020 توسط خبرگزاریهای خارجی منتشر شده و توسط خبرگزاری ایسنا، هرچند با نگارش پر از ایراد و مشکل منتشر شده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، این روزنامه شیوه دیگری برای انتشار بخشی از این گزارش مفصل 400کلمهیی انتخاب کرد و با طرح این پرسش که درحالیکه «ایران» بهواسطه توافق با غرب و وعده افزایش تولید در اواخر سال2015 بهشدت زیر ذرهبین قرار گرفته است، «گزارش چشمانداز جهانی نفت اوپک» چه دیدگاهی نسبت به ایران داشته است، گزارش اوپک را مورد بررسی قرار داد. طبق بررسی، اوپک در این گزارش خود 12بار از نام ایران استفاده کرده بود که در 6مورد این استفاده روند توضیحی و تحلیلی داشت.
«نفش توافق ایران و غرب در خرسی شدن بازار نفت»، «سرایت 15درصدی سیانجی به سبد سوخت ایران»، «حضور ایران در مقام سوم تولیدکنندگان گاز جهان»، « ضریب نفوذ 20 تا 40درصدی مصرف گاز در میان خودروهای تجاری ایران»، «تاثیر اقتصاد پسا تحریم ایران بر روند خیزشی اوپک» و «احداث پالایشگاه میعانات گازی در بندرعباس»، 6موردی است که نام ایران را به گزارش اوپک باز کرده است. مهمترین مورد را میتوان اشاره اوپک به تاثیر اقتصاد ایران بر خیزش این سازمان قلمداد کرد؛ سازمانی که این روزها بسیاری از افول و روزهای تیره و تارش سخن میگویند. شاید دانستن این موارد نیز خالی از لطف نباشد که اوپک در گزارش خود 13بار از عربستان سعودی و کویت، 9بار از قطر و الجزایر، 8بار از عراق و لیبی و اکوادور، 5بار از آنگولا و 4بار از امارات که کشورهای عضو این سازمان هستند، یاد کرده است. در ادامه 6مورد مطرحشده درباره ایران را میخوانید. 1. در سهماهه دوم سال2015 قیمت نفت خام روندی نسبتا صعودی را در پیش گرفت و اندکی بهبود را تجربه کرد و طی ماههای مارس و آوریل در محدوده 50 تا 60دلار در ازای هر بشکه به ثبات نسبی دست یافت. قیمت سبد نفتی اوپک در ابتدای ماه مه سال جاری به 64.9دلار در ازای هر بشکه رسید. اما پس از آن ارزش سبد نفتی اوپک به صورت مستمر کاهش یافته بهطوریکه در ماه ژوئن به میانگین 60.2دلار و در ماه جولای پیش از آنکه به زیر 50دلار در هر بشکه برسد، به قیمت 54.2دلار در ازای هر بشکه رسید. در ماه آگوست متوسط قیمت نفت اوپک 45.5دلار بود و در سپتامبر با کاهش مستمر به 44.8دلار رسید. کاهش اخیر قیمت نفت در میانه حراج قیمت آتی نفت بوده است. علاوه بر آن مواردی نظیر نگرانیهای اقتصادی از وضعیت چین و یونان همچنین «نتیجه توافق هستهیی ایران با اعضای گروه 1+5 همه در خرسی شدن بازار» سهم داشتهاند. درمجموع، متوسط قیمت سبد نفتی اوپک در 9ماه نخست سال2015 برابر با 52.8دلار بوده است. 2. یک مورد ناشناخته و بسیار مهم در مسیر بخش حملونقل این است که سهم گاز طبیعی بهعنوان سوخت حملونقل چگونه توسعه پیدا میکند. برخی از کشورهایی نظیر «جمهوری اسلامی ایران» پاکستان و آرژانتین در بازار گاز فشرده سیانجی برای وسایل نقلیه، نفوذی بیش از 15درصدی را داشتهاند. در ایتالیا با وجود شبکه متراکم ایستگاههای سیانجی، تنها حدود 5درصد از کل خودروهای ثبتنامی برای سیانجی هستند درحالیکه حدود 1.5درصد از کل رانندگان ایتالیایی خودروهای هیبریدی جدید را ترجیح میدهند. چین در حال حاضر به دنبال راهاندازی شبکهیی متراکم از ایستگاههای الانجی است تا به کامیونهای طویل سرتاسر کشور سوخترسانی شود. در ایالاتمتحده امریکا نیز برنامه توسعه شبکه ایستگاههای گاز الانجی وجود دارد؛ در این کشور سوخت جایگزین برای کامیونهای طویل طی چند سال گذشته گاز طبیعی نسبتا ارزان بوده است. البته لازم به ذکر است که کاهش قیمت نفت بهویژه در درازمدت احتمالا باعث کاهش میزان نفوذ خودروهای گاز طبیعی در ایالاتمتحده امریکا خواهد شد. 3. عرضه گاز ایالاتمتحده امریکا در سال2014 تقریبا روی متوسط 12.6میلیون بشکه معادل نفت خام در روز بوده است. این امر باعث شده امریکا به بزرگترین تولیدکننده گاز در جهان تبدیل شود. این کشور به همراه روسیه که حدود 11میلیون بشکه معادل نفت خام در روز تولید میکند، حدود 40درصد از تولید جهانی را در اختیار دارند. علاوه بر آن چهار عضو اوپک نیز جزو 10تولیدکننده بزرگ و اصلی گاز در جهان به شمار میروند. این کشورها به این قرارند: جمهوری اسلامی ایران (3.7میلیون بشکه معادل نفت خام در روز)، قطر (3میلیون بشکه معادل نفت خام در روز)، عربستان سعودی (1.8میلیون بشکه معادل نفت خام در روز) و الجزایر (1.4میلیون بشکه معادل نفت خام در روز) . 4. تعداد ایستگاههای سوخت الانجی در امریکای شمالی روندی افزایشی را در پیش گرفته است و تا سال2020 آنقدر کفایت میکند که رشد تکنولوژی کشتیهای الانجی را تقویت کند. در حال حاضر در چین صدها ایستگاه الانجی برای استفاده عموم وجود دارد و هزینه اضافی برای کشتیهای جدید الانجی حدود 15هزار دلار کاهش یافته است. در این کشور نیز تعداد کشتیهای الانجی به سرعت در حال افزایش است. راهاندازی شبکه سوخترسانی مجدد سیانجی بسیار سادهتر از راهاندازی شبکه الانجی است؛ چراکه سیانجی به سرمایهگذاری کمتری نیاز دارد و پایانههای آن را میتوان روی خطوط لوله گاز موجود در بسیاری از شهرها راه انداخت. درنتیجه نفوذ تکنولوژی سیانجی یا الانجی در بازار بخش حملونقل وابستگی کامل به ویژگیهای شبکه سوخترسانی کشور مورد نظر دارد. برخی از این ویژگیها در دسترس بودن سوخت، تفاوت قیمتی برای سوختهای مایع و وضعیت یارانهها و توسه شبکه سوخترسانی است. در برخی از کشورها نظیر پاکستان، آرژانتین و «جمهوری اسلامی ایران» که این فاکتورها روی هم جمع میشوند، ضریب نفوذ نسبتا بالایی حدود 20 تا 40درصد در میان خودروهای تجاری برای استفاده از سوخت گاز به وجود آمده است. پیشبینی میشود در سطح جهان با افزایش عرضه گاز طبیعی، ارزان شدن همچنین در دسترس شدن تکنولوژی نوعی افزایش تدریجی در سهم سوختهای الانجی و سیانجی در وسایل نقلیه ایجاد شود. 5. افتوخیز اوپک به صورت کلی به قیمت انرژی مرتبط است اما در عینحال از قدرت کشورها برای تنوعبخشی به اقتصادشان، همچنین توزیع و سطح رفاه آنها نیز تاثیر میپذیرد. علاوه بر آن «توسعه اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در دوران پساتحریم» میتواند در میانمدت روندی خیزشی به اوپک بدهد. 6. پالایشگاه «لافان 2» در قطر که پروژه جداسازی میعانات گازی است در اواخر سال2016 وارد مدار تولید خواهد شد. «جمهوری اسلامی ایران» نیز پروژهیی با مراحل اجرایی مشابه در دست اجرا دارد که در بندرعباس انجام خواهد شد. این تاسیسات در سه مرحله با 120هزار بشکه در روز به بهرهبرداری خواهد رسید. شرکت ملی پالایش و پخش نیز پروژههایی را در پالایشگاه بندرعباس، آبادان، اصفهان و تبریز در دست دارد. علاوه بر آن چندین پروژه دیگر نیز در مناطقی نظیر سیترای بحرین، کربلا و اربیل عراق در دست اجراست. عراق نیز در حال مذاکره با چندین سرمایهگذار برای ساخت چهار پالایشگاه جدید با ظرفیت 750هزار میلیون بشکه در روز است. به نظر میرسد برنامه این پروژهها فراتر از میانمدت باشد. چندین پروژه کوچک دیگر نیز در افق میانمدت دیده میشود که در واحدهای ثانویه صورت خواهد گرفت.