تنبیه دانش آموز، عذرخواهی وزیر
وزیر گفت «متاسفم»؛ این اولین بار بود که شخص اول وزارت آموزش و پرورش واژهای جز تاسف در دهانش نچرخید.
علیاصغرفانی که درمراسم تجلیل از برگزیدگان پژوهش درآموزش و پرورش شرکت کرده بود وقتی در حلقه فشرده خبرنگاران قرار گرفت برای پاسخ دادن به این سوال که نظرش درباره تنبیه دانشآموز الیگودرزی چیست؛ گفت: «متاسفم و بابت این موضوع عذرمیخواهم.» به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جام جم ، روز 24 آذر 94 را باید در تقویم تیک زد که در آن یک وزیر وقوع تخلف درحوزه استحفاظیاش را بدون بند و تبصره پذیرفت، حتی بابتش معذرتخواهی کرد؛ اما آیا این مرهم برزخم کهنه تنبیه بدنی درمدارس اثردارد؟ مسلما عذرخواهی وزیر بهخاطر رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه معلم هنرستان باهنر الیگودرز لرستان که با لگد بر سر دانشآموز میکوبید (فیلمش موجود است) منطقیترین واکنش است، ولی آیا با عذرخواهی و ابراز شرمندگی، غائله این رفتارهای عصبی واعصاب شکن خاتمه مییابد؟ سال87 که دانشآموز اهوازی بهخاطر دیربه کلاس آمدن با کابل برق تنبیه شد و نخاعش آسیب دید پس لرزههای این خبر آنقدر قدرت داشت که جلوی تکرار حادثههای مشابه را بگیرد اما چنین نشد و بار دیگر در سال 89 از نیکشهر سیستان و بلوچستان خبر رسید که دانشآموز کتک خورده براثر اصابت ضربه به سر به کما رفت. این نیز اما پایان زنجیره حوادث نبود که سال 93 مردم خبردار شدند دانشآموز گناوهای به علت درس نخواندن با لوله پلیکا به حدی کتک خورده که رگ دستش قطع و دچار عفونت شدید شده، حالا هم که حادثه الیگودرز روی بورس است و بدبینی نخواهد بود اگر بگوییم اخبار بعدی نیز در راه است. راه شکایت باز است وقتی دانشآموزی براثر تنبیه کلاسی جان میدهد یا دچارنقص عضو میشود اگر همه مسئولان دولتی عذرخواهی کنند آن جان وآن عضو برنمی گردد، اما به هرحال عذرخواهی تسکینی است بر تحمل سالها سکوت در قبال این قبیل حوادث. البته آموزش وپرورشیها قبول ندارند که در مقابل تخلفات سکوت میکنند، حتی همیشه معتقدند از مجازات متخلفان کوتاه نیامده و نمیآیند، نشانی ای نیزکه به منتقدان میدهند واحدهای ارزشیابی عملکرد و رسیدگی به شکایت است که در همه استانها فعال است. دیروز مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران نیز بار دیگر مردم را به این واحدها ارجاع و درگفتوگو با ما توضیح داد که اگر تخلف معلمان را به مدیرمدرسه اطلاع دادند و نتیجه نگرفتند به واحد رسیدگی به شکایات مستقر در آموزش و پرورش مناطق مراجعه کنند و اگر باز هم ثمری ندیدند به واحد شکایات در ادارات کل استانها بروند و اگر باز هم دست خالی ماندند به تیر آخر متوسل شوند یعنی رجوع به اداره کل ارزشیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات مستقر در وزارتخانه .
این روال کاغذی رسیدگی به شکایات در آموزش و پرورش است که البته همیشه به احقاق حق منجر نمیشود مثل مادر یکی از دانشآموزان دبستانی در منطقه 2 تهران که دست به دامان جام جم شد تا صدای تنبیههای معلم علوم را به گوش مسئولان آموزش و پرورش برساند؛ مادری که میگوید چندینبار به اداره ارزشیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات گزارش داده اما درنهایت دست خالی به خانه برگشته است. شکایاتی که به نتیجه نمیرسد مشکلی است که مردم در برخی ادارات دولتی تجربهاش میکنند از جمله در آموزش و پرورش، به همین دلیل وقتی این موضوع را با ثقفی درمیان گذاشتیم او منکر چنین مواردی نشد و احتمال داد که در فرآیند رسیدگی به شکایت افرادی باشند که وظایفشان را بهدرستی انجام نمیدهند . ضربه به روان دانشآموزان این که یک شکایت به نتیجه برسد یا نه، این که حقی احقاق بشود یا خیر، این که متخلفی سزای رفتارش را ببیند یا نبیند برای یک دانشآموز تحقیرشده و بدبین شده به درس و کلاس و مدرسه نمیتواند دغدغه ذهنی باشد؛ دانشآموزی که پیش چشم همکلاسیها خوار میشود و میشکند به تنفر وخشمی میاندیشد که در قلب او جمع شده؛ تنفری که بعید نیست روزی خدای نکرده از جایی، در مکانی که نباید و در زمانی که جایز نیست از نقطهای بیرون بزند. دکتر محسن فرمهینیفراهانی، کارشناس علوم تربیتی درگفتوگو با ما نشان میدهد که نگران بروز پسلرزههای این خشمها و تنفرهای فروخورده است. او میگوید گرچه تنبیه برای آگاه کردن فرد نسبت به تبعات رفتارش ابزاری مورد تائید درعلوم تربیتی است اما شکل تنبیه مهم است. معلمی که دانشآموز را کتک میزند، تحقیرش میکند یا به او بها نمیدهد، ندانسته روح و روان او را میکشد که این برای جامعه پیامدهای بدی دارد. این کارشناس حوزه تربیت با این حال تخریب ناشی از تنبیه بدنی را بسیار کمتر ازتنبیه روانی میداند و توضیح میدهد که معلمان باید نسبت به تبعات سرزنشهای نابجا، کوچک شمردنها و چسباندن صفتهای ناخوشایند به دانشآموزان آگاه شوند، زخمهایی که در روح بچهها حک میشود و عزت نفس آنها را برای ادامه زندگی میگیرد. دغدغههای معلمان، روی دیگر سکه تنبیه معلمی که سال 78 دانشآموز اهوازی را با کابل برق ناقص کرد بعد از توبیخ گفت که فشارهای زندگی خصوصی اش کنترل خشم را از چنگش درآورده، معلم الیگودرزی نیزکه این اواخر دانش آموزی را به باد لگد گرفته، توضیح داده که یک لحظه خشم براو چیره شده و عنان صبر از کفش برده است. بررسی این دو بهانه برای تنبیه از دید محمد الهی، کارشناس آموزش و پرورش یک مفهوم بیشتر ندارد، این که برخی از معلمان مهارتهای لازم برای برخورد منطقی با فشارها را ندارند. در واقع این روی دیگر ماجرای تنبیه در مدارس است، رویی که اگر زاویه نگاهمان را از دانشآموز به سمت معلم بچرخانیم آن را خواهیم دید. به گفته الهی، برای استخدام معلم به سلامت جسمی او توجه میشود اما به سلامت روانیاش نه، درطول دوره خدمت نیز اگر معلم دچارچالشهای عصبی شود آموزش و پرورش به فکر حل این چالش نیست.
البته این کارشناس، ماجرای تنبیه بدنی را در این چند موضوع خلاصه نمیداند که معتقد است آییننامه انضباطی ناکارآمد مدارس که اهرمی قانونی برای برخورد باتخلفات دانشآموزی در اختیار کادر آموزشی قرار نمیدهد احتمال برخوردهای فیزکی میان معلم و دانش را بالا میبرد . حالا اگر اضافه کنیم که معلمان دغدغههای معیشتی نیز دارند و مدتی است اگر میانگین نمرات دانشآموزان آنها کمتر از حدی مشخص باشد برمیزان دریافتی آنها اثر میگذارد، آن وقت خواهیم فهمید که تنبیه بدنی در مدارس با یک عذرخواهی حل نخواهد شد.