x
۲۴ / آذر / ۱۳۹۴ ۱۶:۲۷

"علاقمند به سرمایه گذاری در چابهار‌ هستیم"

عمر زاخیلوال مشاور ارشد اقتصاد ملی محمد اشرف غنی در حکومت وحدت ملی افغانستان می گوید: هدف ما در افغانستان سرمایه گذاری های کوچک و متوسط است در کشورهای پیشرفته هم سرمایه گذاری های کوچک بوده که توانسته در مجموع به اقتصاد کشور ها کمک کند.

کد خبر: ۱۰۷۳۷۷
آرین موتور

دکتر عمر زاخیلوال وزیر پیشین مالیه در دولت حامد کرزی و مشاور ارشد اقتصاد ملی محمد اشرف غنی در حکومت وحدت ملی افغانستان است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، آقای زاخیلوال در دوران وزارت خود پنج بار توسط مجلس افغانستان استیضاح شد اما هر بار توانست مجلس را برای ادامه کار خود قانع کند و از سد پارلمان بگذرد. اقای زاخیلوال که در جریان این گفت و گو از سوی رییس جمهور افغانستان به سمت سفیر این کشور در پاکستان نیز منصوب شد، شرایط اقتصادی افغانستان را نامطلوب می داند.به گفته او در یک سال گذشته بیش از 10 میلیارد دلار سرمایه شخصی افراد از افغانستان فرار کرده است. 10 میلیون دلار در اقتصادی که تولید ناخالص ملی سالانه ان 23 میلیارد دلار است، پول هنگفتی است.مشاور ارشد اقتصاد ملی رییس جمهور افغانستان با اشاره به مذاکرات روسای جمهور ایران و افغانستان در باره سرمایه گذاری در بندر چابهار می گوید که بند چابهار یک راه بدیل برای افغانستان برای رسیدن به اب های ازاد و هم یک راه جایگزین برای هندوستان برای رساندن بازار خود به افغانستان و اسیای مرکزی است.گفت و گو با عمر زاخیلوال وزیر پیشین مالیه و مشاورارشد اقتصاد ملی افغانستان را بخوانید. ********* یکی از مسایل مهمی که افغانستان این روزها با ان دست به گریبان است، مسایل اقتصادی است. بسیار از شهروندان افغانستان از شرایط اقتصادی امروز کشور گلایه دارند و همین مساله از علل مهاجرت مردم از افغانستان شده است.برخی از منتقدین حکومت وحدت ملی معتقدند که این حکومت در دو سال گذشته در ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی،ناکام بوده است. نظر شما دراین زمینه چیست؟ مسایل اقتصادی با زندگی روزمره مردم ارتباط دارد .درباره وضعیت اقتصادی مردم به سادگی می توان حرف زد ولی از نگاه تخصصی بررسی این مساله دشوار است. من هم در حکومت کرزی مسولیت داشتم و هم در حکومت وحدت ملی افغانستان مسولیت اقتصادی دارم. اقتصاد افغانستان در سه سال گذشته در وضعیت ناپایداری قرار داشته است چنانچه وضعیت اقتصادی و امنیتی و سیاسی در افغانستان ناپایدار بوده است.ما در هر سه حوزه انتقال قدرت داشته ایم. ما پیش بینی کرده بودیم که وضعیت دشواری در راه خواهد بود. در یک دهه گذشته، هزینه های گزافی که از سوی جامعه بین الملل در افغانستان شده،تاثیرات مثبتی بر اقتصاد ما داشته است . این مساله باعث شده بود که در افغانستان اشتغال زایی شود و نیروی جوان ما کار داشته باشد. با خروج نیروهای بین المللی از افغانستان دیگر ان پول های در این اینجا مصرف نمی شود و این کاهش تزریق پول به افغانستان یکی از علل به وجود امدن مشکلات اقتصادی است. از سوی دیگر با بیرون رفتن نیروهای امنیتی و نظامی خارجی از افغانستان فشار دشمن بر نیروهای امنیتی ما بیشتر شد و به این ترتیب وضعیت امنیتی ناگوار تر شد.این در حالی است که وضعیت امنیتی و اقتصادی در افغانستان به هم پیوند ناگستتنی دارد . همچنین انتخابات ریاست جمهوری وانتقال قدرت سیاسی هم تاثیرات خود را برا قتصاد کشور داشته است.هرچند باید گفت که در یک سال حکومت وحدت ملی ، اشتباهات مدیریتی بسیاری نیز صورت گرفته است.در برخی موارد دیده می شود که اختلافاتی بین نهاد های حکومتی وجود دارد.گاهی در تصمیم پیری ها قاطعیت لازم وجود نداشت. برخی از برنامه ها و شیوه حکومت داری گذشته توسط حکومت وحدت ملی متوقف شد اما این حکومت از خود روش جدید و ایده نویی ارائه نکرد. این همه حقایقی است که نباید از ان ها چشم پوشی شود. حکومت موجود باید این اعتراض را بپذیرد .هر چند حکومت وحدت ملی در دو سال گذشته با مشلات بسیار بیرونی مواجه بوده است اما باید بپذیرد که نتوانسته از ظرفیت های خود به طور کامل استفاده کنند. از سوی دیگر باید توجه داشت که تغییر شرایط اقتصادی یک شبه نیست و اقتصاد تنها به امروز تعلق ندارد. به خصوص سرمایه گذاری در یک کشور به اینده مردم بستگی دارد. دست یابی به نتایج سرمایه گذاری نیاز به زمان دارد و دورنمای وضعیت سیاسی و امنیتی در وضعیت اقتصاد کشور بسیار تاثیر گذار است.با توجه به اینکه وضعیت امنیتی و سیاسی در افغانستان از ثبات کافی برخودار نیست ، نمی توان نسبت به مسایل اقتصادی و سرمایه گذاری اقتصادی در این کشور امید چندانی داشت وبه همین دلیل این روزها شاهد فرار سرمایه از افغانستان هستیم. در یک سال گذشته بیش از 10 میلیارد دلار سرمایه شخصی افراد از افغانستان فرار کرده است. 10 میلیارد دلار در اقتصادی که تولید ناخالص ملی سالانه ان 23 میلیارد دلار باشد پول هنگفتی است.پیش تر جوانان ما در افغانستان که به طور قاچاق از کشور خارج می شدند،افراد تحصیلکرده نبودند. معمولا نیروهای کاری بودند که به کشور های حوزه خلیج فارس یا ایران و یا پاکستان می رفتند ولی در یک سال گذشته قشر تحصیل کرده جوانان ما به طور قاچاق از افغانستان خارج شده و به اروپا رفته اند. به این ترتیب ما علاوه بر از دست دادن سرمایه در حال از دست دادن سرمایه اجتماعی و نیروی انسانی نیز در افغانستان هستیم. به همین دلیل است افغانستان امروز در شرایط خوب اقتصادی قرار ندارد و برای سرمایه گذاری و تجارت مناسب نیست. همه این ها با هم وضعیت کنونی اقتصادی را ساخته است. فضای کشور نا مطمئن است. البته من امیدوارم با درکی که رهبران کشور،مسولان اقتصادی و مردم ما از وضعیت کنونی دارند دست کم در حوزه هایی که در توان حکومت هست برای ایجاد اعتماد نسبی اقداماتی صورت بگیرد. من در ملاقات های خود با رییس جمهور افغانستان از این وضعیت نا مطمئن به ایشان گزارش دادم و گفته ام که باید شیوه مدیریتی کنونی را به شکلی تغییر داد که نتایج زود رس داشته باشد. پدیده مهاجرت در افغانستان به طور چشمگیری افزایش یافته و ادامه دارد . علاوه بر سرمایه مالی، سرمایه نیروی انسانی نیز در حال فرار از افغانستان است . برنامه های عملی دولت افغانستان برای مواجهه با این مساله چیست؟ با توجه به وخامت اوضاع در افغانستان ما باید برنامه هایی برای یکی دوسال اینده داشته باشیم و از به وجود امدن بحران های بزرگتر جلوگیری کنیم.ما می خواهیم یک بسته تشویقی فوق العاده استثنایی برای سرمایه گذاری در افغانستان تعریف کنیم. در این جا هدف ما سرمایه گذار های داخلی هستند. ما در وضعیت کنونی نمی توانیم توقع داشته باشیم که سرمایه گذارهای خارجی در افغانستان سرمایه گذاری کنند. ما تلاش می کینم که این بسته تشویقی در مدت زمان دو سال به باز دهی برسد.هدف ما در افغانستان سرمایه گذاری های کوچک و متوسط است چرا زود بازده هستند.درحقیقت در کشورهای پیشرفته هم این سرمایه گذاری های کوچک بوده که توانسته در مجموع به اقتصاد کشور ها کمک کند. علاوه برآن وزراتخانه ها و نهاد های اقتصادی در افغانستان باید از صحنه حرف و مطالعات و نظریه پردازی صرف؛به صحنه عمل بیایند در مورد کارکرد وزارتخانه ها از بحث و بررسی ها و مطالعات بر بیایند و وارد عمل شوند. درست است که ورود به صحنه عمل ممکن است به طور کامل مطلوب نباشد و تنها 30 درصد از خواست ما را پوشش دهد، اما همین مقدار اندک از بی عملی و دست روی دست گذاشتن بهتر خواهد بود .برای حرکت دادن اقتصاد ما باید وارد عمل شویم . باید از برنامه سازی ها و مطالعات برنامه و نظریه پردازی تئوریک خارج شویم و دست به عمل بزنیم. شاید مرحله اول و اولویت برای شما حفظ سرمایه های داخلی باشد اما جذب سرمایه ها هم می تواند در اقتصاد افغانستان موثر باشد . نظر شما درباره جذب سرمایه از کشورهای منطقه چیست؟ البته ما به هر سرمایه ای که به این کشور بیایند خوش امد می گوییم ولی توقع بالایی نداریم.تاوقتی که ما نتوانیم فضای اطمینان را برای سرمایه گذار افغان به وجود بیاوریم هرگز نمی توانیم توقع داشته باشیم که سرمایه گذاران خارجی برای سرمایه گذاری در افغانستان اقدام کنند. مساله مهم تر این است که این افغان ها هستند که می توانند در تشویق سرمایه گذار های خارجی در همه کشورها اقدام کنند. تجارفعال و بخش خصوصی سرمایه گذار افغان در افغانستان با مثال و شاهد به همکاران خود در دنیا نشان می دهند که سرمایه گذاری در افغانستان می تواند موفقیت امیز باشد . افغانستان به لحاظ منابع زیر زمینی و معادن وحتی نفت و گاز کشور بسیارغنی است. افغانستان منابغ غنی نفت و گاز دارد. شما برای دستیابی و استفاده از این منابع سرشار انرژی و زیر زمینی چه کارهایی می خواهید انجام دهید ؟ ما در سال های گذشته در باره سرمایه گذاری برای بهره برداری از این منابع پیشرفت هایی را داشتیم . علاقه مندی هایی هم از سوی کشور های خارجی برای کمک به افغانستان دیده شده است. برای مثال چینی ها برای برداشت از معادن مس سرمایه گذاری هایی انجام دادند.در حوزه نفتی هم سرما یه گذاری هایی را در شمال افغانستان اغاز کردند.هند و ایران هم در حوزه معادن اهن ابراز تمایل برای سرمایه گذاری داشتند.از سایر کشورها برای نفت و آهن و مس هم تمایلاتی برای سرمایه گذاری وجود داشت. اما شوربختانه،همه این تمایلات تحت تاثیر فضای امنیتی در افغانستان قرار گرفته است. به همین دلیل این روزها شاهد عقب نشینی سرمایه از افغانستان هستیم.به این ترتیب می بینیم که بهبود شرایط امنیتی شرط اول سرمایه گذاری های بزرگ و بین المللی در افغانستان است. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که معادن افغانستان در شهرها نیستند.معادن افغانستان در اطراف شهر ها قرار دارند. حتی ممکن است امنیت واقعی درآن مناطق برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد اما احساس امنیت - که گاهی از خود امنیت مهم تر است- برای سرمایه گذاری در این مناطق وجود ندارد.سرمایه گذاری های کلان نه تنها به امنیت نیاز دارند بلکه به احساس امنیت در بلند مدت نیز نیاز دارد. گذشته از این، مساله فقدان زیر ساخت ها برای سرمایه گذاری در افغانستان بسیار مورد توجه و مهم است.به همین دلیل وقتی پیشنهادی از کشور ها برای سرمایه گذاری در بخش معادن افغانستان مطرح می شود ما سرمایه گذاری و ساخت زیر ساخت را در یک بسته قرار داده ایم. به عنوان مثال در بخش مس و اهن ونفت که نیاز به سرمایه گذاری های هنگفت داشت ،ما تصمیم گرفتیم بهره برداری از معادن خود را به کشور ها را مشروط بر ساخت خطوط راه اهن کنیم. به طوری که اگر کشوری قصد سرمایه گذاری در بخش استخراج معادن افغانستان را داشته باشد باید در زمینه ساخت خطوط ریلی برای انتقال اهن به کشور خود نیز سرمایه گذاری کند. نبود زیر ساخت ها مانع بسیار بزرگی پیش روی افغانستان برای بهره برداری از این منابع سرشار است.البته باید توجه داشت که قوانین در افغانستان برای حمایت از سرمایه گذاری خارجی بسیار خوب تنظیم شده است و حتی در مقایسه با کشور های منطقه این قوانین از سرمایه گذارهای خارجی به خوبی حمایت می کند. طبق قانون افغانستان هیچ نوع تفاوتی بین سرمایه گذار خارجی و داخلی وجود ندارد.مساله تامین مالی نیز یکی دیگر از مسایل مهمی است که برای سرمایه گذاری در افغانستان وجود دارد. هر چند معمولا کشور ها برای مساله فاینانس مالی خود با مشکلی مواجه نیستند اما طبق قانون، افغانستان می تواند زمینه فاینانس مالی را برای سرمایه گذاری تامین کند. در بخش معادن افغانستان اگر امنیت نسبی ایجاد شود مشکل دیگری برای استخراج وجود ندارد اما به هر حال این مساله زمان گیر است. اگر همین امروز سرمایه گذاری در این بخش را با قوت اغاز کنیم دست کم به پنج سال زمان نیاز داریم تا این سرمایه گذاری به سود دهی برسد. اما به هر حال در میان مدت مردم در کشور ما به اشتغال نیاز دارند و حکومت نیز به در امد نیاز دارد و تجارت و ترانزیت کالا برای افغانستان بسیار مهم است. افغانستان می تواند چهار راه اقتصادی منطقه باشد . زراعت و کشاورزی در افغانستان باید رونق بیشتری داشته باشد.مشکل اصلی ما در افغانستان مساله بسته بندی کردن و ارائه محصولات در بازار های بین المللی است. اعزام نیروی کار افغانستان به کشورهای حاشیه خلیج فارس هم یکی از اقدامات فوری است که افغانستان می تواند برای مواجهه با بحران اقتصادی که امروز با ان دست به گریبان است از ان استفاده کند . کمک های خارجی زیادی در قالب وام به افغانستان پرداخت شده است. ایا افغانستان برای بازگزداندن وام های بین المللی تعهدی دارد؟ بازپرداخت شما به بانک جهانی و یا صندوق بین المللی پول چگونه خواهد بود؟البته طبق گزارشی در سال 1391 منتشر شده است،شرط اعطای وام بیشتر به افغانستان این بود که این کشور بتواند وضعیت اقتصاد خود را اصلاح کند و یا وضعیت فساد مالی از جمله در ماجرای کابل بانک باید مشخص شود. با این همه مسولیت افغانستان در برابر کمک های مالی جهانی چیست؟باز پرداخت این وام ها و استفاده از این وام ها چکونه است؟ بخش اعظم پولی که از کشور های خارجی به افغانستان می اید شامل کمک های بلا عوض است. بر اساس کنفرانس توکیو که من از طرف افغانستان مسول آن بودم، ما توانستیم بزرگترین رقم را در طول تاریخ برگزاری چنین کنفرانسهایی، رای افغانستان جذب کردیم.کشورهای شرکت کننده وعده دادند و تا به حال بر اساس ان وعده ،پرداخت هایی به افغانستان صورت گرفته است. چیزی بیش از 4 میلیارد دلار کمک بلاعوض برای توسعه و در حدود 4 میلیارد دلار هم کمک نظامی بر اساس کنفرانس شیکاگو به افغانستان پرداخت شده است و این کمک ها ادامه خواهد داشت. تعهدی که کشورهای کمک کننده به افغانستان دادند برای 10 سال بود و به این ترتیب این کمک ها تا سال 2025 ادامه خواهد داشت . حتی زمانی که مناسبات افغانستان با دنیا دچارمشکلاتی شد این کمک ها ادامه داشت. در 14 سال گذشته افغانستان به مقدار بسیار کمی از دنیا وام گرفت. حتی بدهی های پیشین افغانستان بر اساس نشست پاریس از سوی جامعه جهانی بخشیده شد. به این ترتیب من فکر می کنم افغانستان یکی از کشورهایی است که کمترین بدهی جهانی را در کارنامه اش دارد.شاید بدهی های افغانستان به عنوان وام به دنیا حدود 400 یا 500 میلیون دلار باشد که بسیار ناچیز است. باید توجه داشت کشورها و بانک های بیرون وقتی وام می دهند که به این مساله توجه دارند که ایا ما شرایط گرفتن وام را داریم یا نه.به هر حال ما می توانیم برای پروژه های مشخص،پایدار و دراز مدت در خواست وام کنیم که البته این پروژه ها در افغانستان وجود دارد. ما هنوز به جایی نرسیدیم که رقم های خیلی زیادی را تقاضا کنیم. چرا که پروژه های بزرگ اجرایی مشخص در سطوح بالا هنوز در کشور ما ایحاد نشده است . امیدواریم که زمینه هایی ایجاد شود . بانک جهانی، بانک توسعه اسیایی، ژاپن، چین و هندوستان و کشورهای اروپایی علاقه دارند در پروژه هایی که نه تنها کار افزا بلکه پول افزا باشد به ما کمک کنند. سهم ایران در سرمایه گذاری در افغانستان چطور هست ؟چقدر سهم داشته و چقدر می تواند داشته باشد؟ بی شک ایران میتواند سهم بسیار زیادی در سرمایه گذاری در افغانستان داشته باشد. من چندین بار به ایران سفر کرم. علاقه مندی بسیاری برای سرمایه گذاری در افغانستان وجود دارد. با اتاق ها بازرگانی تهران و ایران نشست ها و ملاقات هایی داشته ام. تا به امروز مساله سرمایه گذاری ایراندر افغانستان تنهابه دلیل شرایط ویژه افغانستان نبوده است بلکه مساله به برخی مشکلات ایران و ایالات متحده باز می گشته است. علاقه مندی ها وفرصت های زیادی از سوی دو همسایه برای همکاری با ایران وجود داشته و دارد اما با توجه به نوع حضور امریکا در افغانستان و مساله تحریم ها علیه ایران ،محدودیت هایی وجود داشت که ما نمی توانستیم زمینه همکاری را انطور که با ایران داشته باشیم. امیدواریم با بهتر شدن روابط ایران باغرب و همچنین با رفع شدن موانع و تحریم ها فرصت خوب بالقوه برای افغانستان و ایران برای تجارت و ترانزیت برای افغانستان بالفعل شود. می توانم بگویم افغانستان بزرگترین نفع را از تغییر شرایط و رفع تخریم ها در ایران خواهد برد و امیدوارم این مسایل هرچه زود تر رفع شود . افغانستان برای رسیدن به اب های ازاد همواره با مشکلاتی مواجه بوده است. نزدیک ترین دسترسی شما بندر کراچی بود. البته با توجه به نوع روابط افغانستان و پاکستان این مساله همیشه با مشکلاتی مواجه بوده است .از سوی دیگردر ملاقات های اقای روحانی و اقای غنی روسای حمهور ایران و افغانستان در مورد سرمایه گذاری در بندر چابهار و علاقه مندی افغانستان برای صادرات خود از چابهار سخن گفته شده است. شما برای فعالیت در برند چابهار چه برنامه ای دارد؟ افغانستان هم مانند ایران علاقه بسیاری برای گسترش سرمایه گذاری در چابهار داشته است و دارد. این علاقه نه تنها در حکومت امروز افغانستان بلکه در دوران اقای کرزی هم وجود داشته است . هنگامی که پیمان استراتژیک بین هندوستان و افغانستان به امضا رسید و من به عنوان وزیر مالیه به هندوستان سفر کردم، اقای سینگ و کرزی ، رهبران دو کشور هند و افغانستان درباره علاقه مندی برای سرمایه گذاری در بند چابهار صحبت کرند. مساله تشویق هند برای سرمایه گذاری در چابهار و اتصال ان به افغانستان و از طریق ان به اسیای مرکزی بود یکی از مسایل مورد بحث دو کشور بود . بند چابهار یک راه بدیل برای افغانستان برای رسیدن به اب های ازاد و هم یک راه بدیل هندوستان برای رساندن بازار خود به افغانستان و اسیای مرکزی است. بعد از حکومت اقای کرزی تمرکز اقای غنی هم در راه های بدیل، بندر چابهار است. ما باز هم امیدواریم که با رفع شدن برخی مشکلات - مشکل هندوستان هم سرمایه گذاری کلان در چابهار به دلیل تحریم های بین المللی بود- هندوستان بتواند سرمایه گذاری زیادی در بندر چابهار داشته باشد و برای افغانستان هم به طور طبیعی مساله ورود و عبور بازار هند به سمت کشور های اسیای میانه از طریق چابهار و پس از ان افغانستان به اسیاس میانه قابل توجه است. باید توجه داشته باشید بندر چابهار مساله ای مهم است برای ماست و ما امیدواریم به زودی که شرایط بهتری برای تعامل با ایران در جهت سرمایه گذاری دراین بندر مهم فراهم شود. بعد از لغو تحریم ها قرارشد که 12 نقطه مرزی به عنوان بازارچه های مشترک بین ایران و افغانستان باز شود چه اقدامی در این زمینه انجام شده است ؟ ما در مورد بازارچه های مرزی با ایران مذاکراتی داشتیم. بحث این بوده ایران در بازاچه ها به تاسیساتی که ما به انها نیاز داریم کمک کند.من در ملاقات خود با اقای صالحی وزیر پیشین خارجه ایران در ولایت نیمروز افغانستان در این زمینه گفت و گو داشتیم. ما در نیمروز یک پل داشتیم و یک پل دیگر را افتتاح کردیم که امروز به بهره برداری رسیده است.درابره برخی تاسیسات در فراه ما از ایران کمک خواستیم و انها هم کمک هایی کردند. ایجاد بازارچه های مرزی بین ایران و افغانستان به نفع هر دو کشور است .در مرز بین ایران و افغانستان اگر بنادر هر چه بیشتری داشته باشیم به نفع هر دو کشور است . باید توجه داشته باشیم که یکی از افت ها وجود بازارچه های مشترک بحث قاچاق کالا است. به نظر من اگرما بتوانیم بازارچه ها رسمی کنیم و از حالت بازارچه خارج کنیم این هم به نفع افغاننستان و هم به نفع ایران خواهد بود و می تواند از ورود کالاها ی بی کیفت به افغانستان - که موضوع مهم دیگری است- نیز جلوگیری کند. ما اماده ایم که در مرز با ایران با افغانستان به ویژه در دوقارون و نیمروز شهر ک های ازاد سنتی بسازیم و ایرانی ها می توانند در این زمینه سرمایه گذاری کنند. البته این مساله به نفع ما است و می تواند باعث ایجاد اشتغال در منطقه و در شهر های مرزی افغانستان باشد اما تاسیس شهرک های سنتی در حاک افغانستان و در شهر های مرزی میتواند برای ایران نیز سود اور باشد. باید توجه داشته باشیم که کالاهای افغانستان بدون هیچ تعرفه ای می تواند وارد بازار های جهانی در اروپا و امریکا شود و به این ترتیب سرمایه گذاران ایرانی در این شهرک ها می توانند از این مشوق استفاده کنند و کالاهای تولیدی خود را به نام افغانستان به کشورهای منطقه و جهان صادر کنند. من فکرمی کنم این مساله می تواند مشوق خوبی برای سرمایه گذاران ایرانی برای ایجاد و تاسیس چنین شهرک هایی باشد. امیدورام با رفع شدن ممنوعیت ها و با ساختن شهرک های سنتی در مرز مشترک به طرف افغانستان ، سرمایه گذاران ایرانی که در شهر های مرزی افغانستان سرمایه گذاری می کنند شب ها به خانه خود بازگزدند . تولیدات انها هم میتواند برای صادرات به طور مستقیم از طریق بند عباس و بند چابهار به تمام جهان صادر شود . به این ترتیب پول از ایرانی ها و کار از افغانستانی ها باعث ایجاد یک محصول مشترک و همکاری مشترک بین دو کشور همسایه خواهدشد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x