x
۲۴ / آذر / ۱۳۹۴ ۰۹:۳۹

دوشنبه خاکستری تهران

روز گذشته هوای تهران به‌دلیل افزایش غلظت آلاینده وارد وضعیت قرمز شد و در شرایط ناسالم برای همه افراد جامعه قرار گرفت.

کد خبر: ۱۰۷۲۷۶
آرین موتور

براساس اعلام نهادهای مسوول، غلظت ذرات معلق 5/2 میکرون در هوای تهران، ۷برابر استاندارد سازمان بهداشت جهانی بود تا پایتخت‌نشینان آلوده‌ترین روز سال را سپری کنند. هر چند که تهران سال‌هاست با مشکل آلودگی هوا دست و پنجه نرم می‌کند اما پس از روی کار آمدن دولت یازدهم از نیمه سال92، تعداد روزها و حجم آلودگی کاهش چشمگیری یافته است، به‌همین خاطر میزان غافلگیری دوشنبه خاکستری هفته جاری بیشتر از گذشته بود. جالب اینجاست که این اتفاق در تهران هفت روز پس از اعلام وضعیت قرمز در شهر پکن و تنها یک روز پس از اعلام توافق تاریخی جهانی برای کنترل تولید آلاینده‌ها در پاریس بود اما تفاوت‌های بنیادی در این تقارن‌های زمانی وجود دارد. جمعیت پکن با اینکه تقریبا دو برابر جمعیت تهران است ولی اختلاف در خدمات شهری و راهکارهای مقابله با تولید آلودگی همچون استفاده از حمل‌ونقل عمومی عمیق‌تر می‌شود.

مثلا آمارهای موجود نشان می‌دهد که پکن 527کیلومتر مترو دارد درحالی که طول این خطوط در تهران تنها 157کیلومتر است، یعنی برخورداری پکنی‌ها بیش از 5/3برابر تهرانی‌هاست. مرور جزئیاتی از این جنس وقتی می‌تواند کمک کند که چارچوب کلانی برای تحلیل وجود داشته باشد. پکن پایتخت کشوری است که سه دهه است یک جهش اقتصادی را شروع کرده و با برنامه‌های توسعه‌یی که تاکنون اجرا کرده بیش از 9هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد. در طرف مقابل تهران مرکز یک اقتصاد کوچک 370میلیارد دلاری است و تاکنون نیز هیچ فشاری از جانب یک طرح اقتصادی فراگیر بلندمدت یا یک برنامه توسعه‌یی عجیب و غریب را به دوش نکشیده است. هفته گذشته که شاخص کیفیت هوا در پکن به بالای 200 رسید و مدارس را به تعطیلی کشاند، کارگاه‌های بزرگ ساختمانی هم مجبور شدند کار خود را متوقف کنند. پکن به‌عنوان یکی از مراکز معتبر تجارت جهانی هدف سرمایه‌گذاری‌های سنگینی است که حتی باعث می‌شود بعضی آنها را به‌دلیل ایجاد اخلال در سلامت کشور با وقفه روبه‌رو کند. همه اینها باعث می‌شود که بین شهروندان پکنی و تهرانی یک تبعیض خودنمایی کند و آن هم اینکه اگر پکنی‌ها برای توسعه‌یافتگی و برای افزایش سطح رفاه و پیشرفت هزینه می‌دهند، تهرانی‌ها باید برای چه چیزی سلامت‌شان را فدا کنند؟! اگرچه احترام نگذاشتن به طبیعت و تحمیل آسیب‌ به آن، فقیر و غنی و توسعه یافته و توسعه نیافته نمی‌شناسد و نهایتا همه را از بین خواهد برد اما حداقل از نظر روانی یک توجیه معقول می‌تواند تحمل آن را آسان‌تر کند.

از یاد نبریم رنج این مصایب وقتی بیشتر می‌شود که هیچ عزمی برای رفع این مشکلات در برنامه‌های کلان کشور دیده نمی‌شود. کریستین لاگارد رییس صندوق بین‌المللی پول چند هفته گذشته در اندونزی یکی از ملزومات توسعه را وجود شهرهای قابل زندگی اعلام کرده بود، پس اگر کشوری که سوداهای بلندپروازانه در سر دارد پایتختی غیرقابل زندگی داشته باشد و در طرحی همچون برنامه ششم توسعه که همین چند روز قبل تدوین شده جایی برای آن دیده نشده باشد، نفس همه ما بیشتر خواهد گرفت. از طرف دیگر در رویداد جهانی پاریس به گزارش خبرنگاران بین‌المللی، ایران هیچ فعالیت ویژه‌یی در مدت کنفرانس نداشت و در جایی که می‌توانست برای مشکلات موجود در پی راه‌حل و اشتراک تجربیات با دیگران باشد، انفعالی آزاردهنده داشت که مهم‌ترین دلیلش عدم موضوعیت چنین بحران‌هایی است. آلودگی یک شهر و نهایتا آلودگی یک سیاره تبعاتی دارد که تنها شروع آن مصادره آسمان آبی و حق طبیعی تنفس است و اگر اراده‌یی برای ریشه‌یابی و چاره‌اندیشی وجود نداشته باشد در چشم به‌هم زدنی ابتکار عمل ازدست خواهد رفت. مختصر اینکه اگرچه مدیریت شهری مسوول مستقیم اتفاقاتی از این دست است اما در سطوح دیگر تصمیم‌گیری نیز، هنوز جنگ غیرمستقیم با طبیعت یک داستان فانتزی غیرجذاب است که در انتهای صف همه اولویت‌ها ایستاده است. *معاون سردبیر

نوبیتکس
ارسال نظرات
x