x
۲۲ / آذر / ۱۳۹۴ ۱۳:۲۴
تحلیل اکونومیست از تهدید پوپولیسم

بازی پوپولیست‌ها با ترس مردم

مجله معتبر اکونومیست، در سرمقاله اصلی شماره جدید خود که دیروز، 12 دسامبر منتشر شده، نسبت به گسترش و ظهور مجدد پدیده «پوپولیسم» در جهان هشدار داده و خواستار مقابله با این پدیده خطرناک شده و تهدید به قدرت رسیدن پوپولیست‌ها را جدی خوانده است.

کد خبر: ۱۰۶۹۸۸
آرین موتور

در سرمقاله اصلی شماره جدید خود نسبت به ظهور پدیده «پوپولیسم» در جهان هشدار داده و می‌نویسد: پوپولیست‌ها دلایل جدیدی برای ابراز نارضایتی دارند؛ آنها برای سال‌های سال، در دو جبهه اقیانوس اطلس، به این باور رسیده‌اند که یک حاکم خودپسند نمی‌تواند و نخواهد توانست مشکلات افراد عادی را درک و حل کند. پوپولیست‌ها همچنین به این نگرانی دامن می‌زنند که دولت‌ها قادر نیستند و نخواهند توانست امنیت شهروندان خود را تامین کنند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد ، هفته پیش در آمریکا، یک زوج که خود را از عناصر وابسه به گروه تروریستی داعش معرفی می‌کردند، با حمله به مهمانی کارمندان بخش بهداشت عمومی شهرستان سن برناردینو، که در تالار کنفرانس با حداکثر ۱۰۰ نفر برگزار شده بود، 14 تن را کشته و 18 نفر دیگر را مجروح کردند؛ پس از این اتفاق، «دونالد ترامپ»، نامزد حزب جمهوری‌خواه در انتخابات ریاست‌جمهوری 2016 آمریکا، خواستار بستن کامل مرزهای ایالات متحده به روی مسلمانان شد. دونالد ترامپ، که در خط مقدم جمهوری‌خواهان در فعالیت‌های انتخاباتی قرار دارد، پیش‌تر نیز خواستار تعطیلی مساجد مسلمانان آمریکایی در کشورش شده بود. وی گفته بود: هیچ راهی جز این نداریم. در فرانسه نیز، همتای دونالد ترامپ، رهبر حزب راست‌گرای افراطی «جبهه ملی» (FN)، است. حزب جبهه ملی فرانسه، در دور نخست انتخابات منطقه‌ای این کشور که در تاریخ 6 دسامبر، پس از حملات ماه گذشته گروه تروریستی داعش برگزار شد، با فاصله اندکی توانست اکثریت آرا را در اختیار بگیرد. این حزب در 6 منطقه از مجموع 13 منطقه پیشتاز بود. «مارین لوپن»، رهبر حزب FN و برادرزاده‌اش، هریک 40 درصد آرا را بدست آوردند. اما دونالد ترامپ و مارین لوپن تنها نیستند. از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون، حمایت از جریان پوپولیستی راستگرا در آمریکا و بخش‌هایی از اروپا بی‌سابقه بوده است. برخلاف پس زمینه تروریسم، این عوامل وحشت آفرینی، تهدیدی جدی برای آزادی و قدرت تحملی که جوامع غربی ارزش آنرا درک نکرده‌اند، ایجاد می‌کنند. پیرمردهای خشمگین حتی تا پیش از حملات اخیر، پوپولیست‌های راستگرا، با سخنان این‌چنینی تاثیر خود را گذاشته‌اند. از ماه اکتبر تاکنون، «دونالد ترامپ»، «تد کروز» و «بن کارسون»، که این آخری کمتر تهاجمی و البته تاحدودی افراطی بوده، همگی در نظرسنجی‌ها، با حمایت 50 درصدی رای دهندگان به جمهوری‌خواهان روبرو شده‌اند. در اروپا نیز پوپولیست‌ها در لهستان و مجارستان، و در ائتلاف دولتی سوئیس و فنلاند در راس قدرت هستند. آنها در نظرسنجی‌های پیش از انتخاباتی در فرانسه و هلند در صدر قرار دارند و میزان حمایت از آنها در سوئد، در اوج خود قرار دارد. «مارین لوپن»، احتمالا به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری 2017 فرانسه خواهد رفت و حتی احتمال آنکه وی پیروز نهایی انتخابات باشد نیز می‌رود. هرچند پوپولیست‌ها با هم فرق می‌کنند اما سنگ بنای همگی آنها ناامنی اقتصادی و فرهنگی است. بیکاری در اروپا و دستمزدهای راکد در آمریکا، به طبقه وسیعی از کارگران سن و سال گذشته سفیدپوستی آسیب وارد آورده که حرفه‌هایشان ازسوی جهانی‌سازی و ظهور تکنولوژی تهدید می‌شود. در پایین‌ این طبقه، مهاجران فرصت‌طلبی هستند که از فرصتها را روی هوا می‌قاپند، مرتکب جرم شده و آدام و رسوم محلی را مورد استهزا قرار می‌دهند. در بالای این طبقه که بر بحران مالی و رکود اروپا نظارت می‌کنند، طبقه نورچشمی و ناکارآمد و درعین حال منفعت‌طلب واشنگتن و بروکسل قرار دارند که بنظر می‌رسد هرگز تاوان اشتبهات خود را نمی‌دهند. تروریسم افراطی و بنیادگرا، در واقع روی این آتش خشم نفت می‌ریزند و حتی ممکن است منجر به افزایش میل به پوپولیسم شوند. هر زمانی که گروه تروریستی داعش تهدید به حملات تروریستی می‌کند یا حمله‌ای را سازماندهی می‌کند، وحشت مهاجران و خارجی‌ها افزایش می‌یابد. وقتی تروریست‌ها در عملیات خود موفق می‌شوند، این مساله بی‌کفایتی طبقه حاکم را بیش از پیش نمایان می‌کند. وقتی رهبران در پاسخ به این حملات تروریستی، همانگونه که «باراک اوباما»، در سخنرانی 6 دسامبر خود تاکید کرد، نسبت به افترا به مسلمانان هشدار داده و بر کنترل فروش و مجوز حمل سلاح تمرکز می‌کنند، در نقطه مقابل، پوپولیست‌ها این سخنان را رد می‌کنند. دونالد ترامپ، برنامه‌های خود را با راهکارهای ژاپنی-آمریکایی در طول جنگ جهانی دوم مقایسه می‌کند. همانگونه که دولت «رونالد ریگان»، بعدها اعتراف کرد که سیاست‌های «فرانکلین روزولت»، مبتنی بر «تبعیض نژادی» بوده است. احیای بیگانه ستیزی سبب آسیب جدی به آمریکا و خدمتی بزرگ به داعش خواهد شد. لوپن، سدهای آسیب‌پذیر اقتصادی برپا خواهد کرد و با پیشنهاد طرح خروج از حوزه یورو، باعث آسیب جدی به کشورش و حوزه یورو خواهد شد. «ویکتور اوربان»، نخست‌وزیر مجارستان نیز وعده ایجاد یک کشور لیبرال را داده و در این راه «ولادیمیر پوتین»، رییس‌جمهور روسیه را الگو قرار داده است. جالب اینجاست که پوپولیست‌ها حتی هنگامی هم که در راس قدرت نیستند، بازهم وعده و وعید می‌دهند یا برنامه‌های خود را اعلام می‌کنند. درواقع، هیچکس نباید سختی مقابله با پوپولیست‌ها را دستکم بگیرد. برخی جریان‌های اصلی سیاسی، اظهارات پوپولیست‌ها را با زدن برچسب‌هایی نظیر فاشیسم یا افراطی، رد می‌کنند. با اینحال، این‌چنین تحقیر‌هایی نشان می‌دهد که طبقه حاکم علاقه‌ای به نارضایتی‌های واقعی که پوپولیست‌ها با آنها بازی و لفاظی می‌کنند، ندارند. دیگران نیز سعی می‌کنند لباس‌های پوپولیست‌های کمتر تهاجمی را به عاریه بگیرند و با وعده و وعید بگویند به‌جای اینکه در جلوی ورود پناهجویان و مهاجران دیوار بکشند، از دادن مزایا با آنها جلوگیری می‌کنند. مانع بلند آیا راه بهتری هم هست؟ همین مجله، یعنی اکونومیست، تقریبا از اصولی‌ حمایت می‌کند که پوپولیست‌ها از آن متنفرند؛ بازارهای آزاد، مرزهای باز، جهانی سازی و جنبش‌های آزاد مردمی همگی موارد مورد تنفر پوپولیست‌ها هستند. در واقع، ما در اینجا انتظار نداریم تا با پیش کشیدن این بحث رهبران پوپولیست را قانع کنیم؛ اما رای دهندگان خودشان عاقل هستند و بسیاری از آنها به‌زودی مسایلی به مراتب خوشبینانه‌تری را در مقایسه با خشم و عصبانیت علیه یک جهان خطرناک خواهند شنید. بخشی از پاسخ به این سوال این است که از قدرت ایده‌های لیبرال استفاده کنیم. فن‌آوری‌های جدید، رفاه و تجارت، بیش از بیگانه ستیزی بر ناامنی مردم چیره می‌شود. راه غلبه بر خشم، رسیدن به رشد اقتصادی است نه کشیدن دیوار در برابر مهاجران؛ راه مقابله با تروریست‌های افراطی و نهادگرا نیز کمک گرفتن از مسلمانان است نه آنکه با آنها مانند دشمن رفتار کنیم. احزاب و جناح‌های اصلی باید این مساله را با صدای بلند و متقاعد کننده‌ای فریاد بزنند. ازسوی دیگر، سیاستمداران نیز باید به شکایات پوپولیست‌ها که اغلب دولتها در رفع این مشکلات در قبال شهروندان خود ناتوان مانده‌اند، رسیدگی کنند. به‌عنوان مثال، دلایل اهمال‌کاری اوباما در ارسال نیروی نظامی بیشتر به سوریه و عراق برای مبارزه با تروریست‌ها، بسیاری از آمریکایی‌ها، شامل بسیاری از نظامیان پیشین و کنونی را متقاعد نکرده است.اروپا نیز باید سیل ورود مهاجران به مرزهای خود را مدیریت کند و اجازه دهد آنهایی که مشمول قوانین پناهجویی هستند برای کار کردن و اخذ اقامت به اروپا وارد شوند و در عین حال به آنها کمک کند تا قواعد و اصول غربی را درک کنند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x