نوبلیست آمریکایی درگذشت
«داگلاس نورث»، نوبلیست آمریکایی و استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا در سن 95 سالگی درگذشت.
بهگزارش اقتصادآنلاین به نقل از اقتصاد ، «داگلاس نورث»، اقتصاددان نهادگرا و نوبلیست آمریکایی در سن 95 سالگی درگذشت. وی که متولد نوامبر 1920 میلادی در شهر کمبریج ایالت ماساچوست است، در سال 1993 میلادی موفق به اخذ جایزه نوبل اقتصاد شد. نورث این جایزه را به پاس تحقیق مجدد در تاریخ اقتصادی بوسیله تئوری اقتصاد کاربردی و روشهای مقداری درجهت تفسیر اقتصادی و تغییر بنیادی کسب کرد. بهگزارش پایگاه اینترنتی دانشگاه واشنگتن در سنلوییس که خبر فوت نورث را منتشر کرده، وی در تاریخ 23 نوامبر در خانه تابستانی خود در شهر بنزونیا درگذشت. نورث به عنوان یک تاریخ شناس علم اقتصاد، در حوزه تخصصی تاریخ اقتصادی بیش از یکصد مقاله علمی به چاپ رسانده و صاحب تالیفات متعددی در زمینه علم توسعه اقتصادی است. داگلاس نورث در سال 1920 در کمبریج، ماساچوست به دنیا آمد. پدر او از مدیر یک شرکت بیمه عمر بود و بسیار به مأموریت فرستاده میشد، به همین دلیل نورث دوران مدرسه خود را در شهرهای مختلف سپری نمود. نورث وارد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی شد چرا که پدرش به سانفرانسیسکو انتقال یافته بود و نورث نمیخواست از خانواده خود زیاد دور باشد. در برکلی، نورث در سه رشته علوم سیاسی، اقتصاد و فلسفه تحصیل نمود. او قصد جدی داشت که پس از فراغت از تحصیل به دانشکده حقوق برود، اما شروع جنگ جهانی دوم این کار را به تعویق انداخت. نورث ادعا میکند که «این حس قوی در من وجود داشت که هرگز نمیخواهم آدم بکشم، لذا به ناوگان دریایی بازرگانی پیوستم.» سه سال حضور در دریا به نورث فرصت مطالعه و تفکر داد و او در نهایت تصمیم گرفت یک اقتصاددان شود نه یک حقوقدان. نورث پس از جنگ به برکلی بازگشت و در سال 1952 مدرک دکترای خود را دریافت کرد. موضوع رساله وی، تاریخ بیمه عمر در ایالات متحده بود. او از دهه 1950تا سال 1983 در دانشگاه واشنگتن تدریس کرد. سپس استاد اقتصاد و تاریخ دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس شد. در سال 1993، نورث به طور مشترک با رابرت فوگل، جایزه نوبل را دریافت کرد. مسیری که نورث در طول عمر علمی خود پیگیری کرد، روح بخشی به نظریه نهادگرایی جدید است، به گونهای که در یکی از مقالات خود چنین میآورد: «اقتصاد نهادگرای جدید تلاشی برای ترکیب نظریۀ نهادها در اقتصاد است. اخیراً تلاشهای بسیاری کردهاند تا نظریۀ نئوکلاسیک را واژگون کنند یا تغییر دهند. اما بر خلاف این تلاشها، اقتصاد نهادگرای جدید براساس نظریۀ نئوکلاسیک بنا شده و آن را بسط داده و تعدیل کرده و به آن اجازه داده است که با طیف کاملی از موضوعاتی که پیش از این، فراتر از دیدگاهش بوده، دست به گریبان شود. آنچه را اقتصاد نهادگرای جدید حفظ کرده است و پایهاش را بر آن استوار کرده، فرض اساسی کمیابی و در پی آن رقابت است. این فرض، اساس «رویکرد نظری انتخاب» است که زیربنای اقتصاد خُرد را تشکیل میدهد. اما فرضی را که کنار گذاشته، عقلانیت ابزاری است. عقلانیت ابزاری فرض اقتصاد نئوکلاسیک است که آن را به نظریهای بینهاد تبدیل کرده است.»