آیا باز هم منتظر ریزش بازار سرمایه باشیم؟
یک کارشناس بازار سرمایه می گوید: تا وقتی داده های سودآوری شرکتها و بنگاههای اقتصادی تغییر نیابد با واژه هایی همچون «مفت خوری» و یا «بورژوازی» نمی توان بازار سرمایه را متهم به بازاری ناکارآمد کرد.
بازار سهام وارد بیست و دومین ماه از رکود فرسایشی خود شده و این در حالی است که هیچ انگیزه ای برای ورود نقدینگی تازه و تحرک تقاضا برای خرید سهام وجود ندارد. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تابناک، آنچه در بازار این روزها می توان به وضوح دید تحرک نوسانگیرانی است که زیر سایه معاملات کد به کد و دورن گروهی بازار گردان ها و مدیران صندوق های سرمایه گذارای به دنبال بازدهی های چند درصدی برای گذران روزمرگی در این بازار است. این میان تداوم رکود بازار سهام بر منابع صندوق های بازنشستگی و شرکت های سرمایه گذاری که از آنها به عنوان حقوقی های بزرگ بازار یاد می شود، خطر سرایت مخاطره های کاهش سودآوری بر معیشت مردمی را افزایش داده که به نوعی ذی نفعان بازار سهام به شمار می روند. مردمی که در ارتباط با این صندوق ها یا مستمری بگیران و بازنشستگان جامعه محسوب می شوند و از کار افتاده و حتی سهامدار. اغلب دارایی های صندوق های بازنشستگی در بورس تبدیل به سهام و اوراق بهاداری شده که اکنون با تداوم رکود حاکم بر بازار سهام از ارزش این دارایی ها کاسته شده است. تداوم این موضوع در شاریطی که صندوق های بازنشستگی قادر به تامین نقدینگی در گردش خود نیستند می تواند به ایجاد مخاطره در بازار بیانجامد که دود آن در نهایت در چشم اقشار کم درآمد جامعه برود. وضعیتی که به گمان برخی کارشناسان در صورت تشدید و تبدیل به بحران اقتصادی و اجتماعی می تواند سپاهی از گرسنگان را از مناطق پایین دست به سمت بالای شهر گسیل دارد. در همین رابطه یک کارشناس ارشد بازار سرمایه با بیان اینکه اوضاع نقدینگی صندوقهای سرمایه گذاری و بازنشستگی و سودآوری شرکت های تحت مدیریت و یا تابعه آنها به شدت با کاهش مواجه شده است، می گوید: صندوقها و شرکت های سرمایه گذاری اغلب در اواخر دوره مالی می توانند از موجودی نقد قابل مشهودی در تزارنامه بهره ببرند و عمده آن را در افزایش سرمایه ها شرکت می دهند، این در حالی است که به دلیل کاهش تقسیم سود نقدی در مجامع شرکتها حجم نقدینگی در گردش صندوقها به شدت با کاهش مواجه شده است. سعید شمسی نژاد افزود: طی سه سال گذشته هزینه مالی بنگاههای اقتصادی از رقم 3 هزار میلیارد تومان به 14 هزار و 100 میلیارد تومان افزایش یافته و این در حالی است که درآمد شرکتها در بودجه های برآوردی در سال مالی جاری از 59 هزار میلیارد تومان به 43 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. این موضوع نشان می دهد که با وجود افزایش هزینه های شرکتها اما درآمد به همان نسبت افزایش نیافته و حتی با کاهش نیز مواجه بوده است. ازسویی دیگر، کاهش حجم فروش و افزایش بهای تمام شده فروش شرکت ها همچنان از سوداوری انتظاری شرکت ها در دوره های عملکردی می کاهد. وی تصریح کرد: کاهش سودآوری شرکت ها به این معنی است که اگر با نسبت قیمت بر درآمد 5.5 مرتبه ای بازار سهام می توان ارزش 240 هزار میلیارد تومانی را برای بازار سهام انتظار داشت و این یعنی انتظار برای کاهش 7 تا 8 درصدی شاخص کل بورس. این تحلیل نشان می دهد که اگر اتفاق مثبتی طی ماههای آینده رخ ندهد، باید تا نقطه 56 هزار واحد برای شاخص کل بورس انتظار ریزش داشته باشیم، چرا که نقطه بهینه ورود سرمایه گذار به بازار در همین محدوده است. وی افزود: این مسئله ارزندگی سهام شرکت ها را نیز تحت تاثیر قرار داده چراکه شرکت ها اکنون با مشکل کاهش سودآوری مواجه شده اند. از سوی دیگر، اغلب شرکت های سرمایه گذاری و صندوق های بازنشستگی ترجیح داده اند تا نقدینگی خود را در اوضاع رکود فعلی بر اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار متمرکز کنند، چرا که از دریافت سود نقدی در مجامع سالیانه مایوس شده اند. شمسی نژاد با بیان اینکه اقتصاد ایران در حال گذار از اقتصاد سنتی مبتنی بر فروش نفت ارزان به سمت اقتصاد پویا است، عنوان کرد: لزوم پرهیز از خام فروشی در کشور در حالی تاکید می شود که صندوقهای بازنشستگی به دلیل مواجه با موجی از مستمری بگیران و بازنشستگان همواره نیازمند تقسیم سود نقدی بالا در مجامع سالیانه شرکتهای تابعه هستند، چرا که مجبور به پرداخت دو سوم حقوق دولت است. وی، عدم یکپارچه بودن نظام اقتصادی کشور را مشکل اصلی اوضاع فعلی دانست و گفت: تا وقتی داده های سودآوری شرکتها و بنگاههای اقتصادی تغییر نیابد با واژه هایی همچون «مفت خوری» و یا «بورژوازی» نمی توان بازار سرمایه را متهم به بازاری ناکارآمد کرد. این مقام مسئول با اشاره به رفت و آمد هیاتهای سرمایه گذاری خارجی به کشور عنوان کرد: خراجی ها درایران بیش از آنکه علاقه مند برای خرید سهام شرکت ها باشند به دنبال صکوک و ابزار های مالی با درآمد ثابت هستند، چرا که سود صکوک بالاتر از تورم بوده و این موضوع برای آنها جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاری دارد.