تمرکز بر سکه بهجای دلار
مسوولان به جای اینکه بر روی دلار تمرکز بکنند باید سکه و قیمت آن را بالا میبردند. این باعث میشد که بخش وسیعی از پولهایی که سمت دلار سرازیر میشد به سمت سکه سوق پیدا میکرد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اگر قیمت سکه پایین بیاید به خارج منتقل و تبدیل به کالا یا دلار میشود و دوباره به کشور برمی گردد یا اینکه همانجا میماند، ولی وقتی قیمت سکه بالا میرفت شاید یک راهحل موقتی بهتری بود. محمد قلی یوسفی در مورد افزایش قیمت دلار گفت: بحث قیمت دلار به عرضه و تقاضا بستگی دارد. اکنون عرضه در اختیار دولت است و تقاضا را واردکنندگان و افراد مختلف تشکیل میدهند؛ بنابراین وقتی بین عرضه و تقاضا یک نوع عدم تعادل بهوجود آید قیمت آن بالا میرود. ما باید ببینیم که چرا مردم به سوی بازار خرید و فروش ارز جذب شدند. استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: این اشتباه بزرگی است که افرادی که وارد بازار میشوند و آزادانه داد و ستد میکنند را بگیرند. این خیلی بیمعنی است. اینکه ارگانهای نظامی و انتظامی وارد این مقوله شوند و آن را امنیتی بکنند این در حقیقت یک نوع آدرس غلط دادن از یک طرف و ضعف مسوولان را میرساند. یوسفی ادامه داد: مگر افرادی که خرید و فروش دلار میکنند مرتکب جرمی شدهاند؟ یک کسی کالایی میفروشد و دیگری آن را میخرد آیا این جرم است و باید جلوی آن گرفته شود؟ چرا ما باید بین خرید و فروش ارز و خریدن مواد غذایی یا کالای دیگر تفاوت قائل شویم. این کار باعث میشود که بحث روانی ایجاد شود. وی افزایش قیمت دلار در یک ماه اخیر را ناشی از صحبتهای مسوولان اجرایی عنوان کرد و افزود: فکر میکنم مردم دلایلی برای هجوم به سمت بازار دلار دارند و آن این است که همه میخواهند ارزش و مقدار پولشان حفظ شود یا به نوعی احساس میکنند سرمایهگذاری در جای دیگر سود آور نیست. دنیای امروز نسبت به گذشته متفاوت است و مردم نسبت به مسائل کاملا آگاهند؛ بنابراین دیگر نمیتوان مانند گذشته مردم را افرادی در نظر گرفت که اینها با یک حرف بیگانه تحت تاثیر قرار بگیرند، بلکه آنها تجزیه و تحلیل میکنند و شرایط را میسنجند و میبینند که این وضعیت وجود دارد و میبینند آشفته بازاری است که سودشان را در خرید دلار میبینند و دلار میخرند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: علاج این نیست که بگیر و ببند راه انداخت، باید کاری کرد که کسی انگیزه پیدا نکند که به سمت بازار دلار برود و این هم راهحل اقتصادی دارد و چیزی نیست که غیرممکن باشد. باید مسوولانی که بانی افزایش قیمت دلار هستند را مجازات کرد نه افراد عادی که خرید و فروش معمولی را انجام میدهند. یوسفی معتقد است: در حال حاضر شرایط مقداری دشوار است مسوولان باید سیاستهایی را اتخاذ میکردند که موثر باشد. باید قیمت دلار به تدریج با توجه به قیمتهای جهانی آن تغییر پیدا میکرد تا به این صورت به مردم فشار وارد نشود. یوسفی در مورد راهی که میتوانست از افزایش نرخ دلار جلوگیری کند، گفت: من معتقدم که مسوولان به جای اینکه روی دلار تمرکز بکنند باید سکه و قیمت آن را بالا میبردند. این باعث میشد که بخش وسیعی از پولهایی که سمت دلار سرازیر میشد به سمت سکه سوق پیدا میکرد. اگر قیمت سکه پایین بیاید به خارج منتقل و تبدیل به کالا یا دلار میشود و دوباره به کشور برمی گردد یا اینکه همانجا میماند، ولی وقتی قیمت سکه بالا میرفت شاید یک راهحل موقتی بهتری بود. وی تصریح کرد: هنگامی که سکه گران میشود در داخل کشور میماند و به خارج منتقل نمیشود. این باعث تورم وارداتی نمیشود و برای واردات مشکلی ایجاد نمیکند؛ بنابراین مسوولان این سیاست را باید دنبال میکردند که نکردند. الان شرایطی به وجود آمده که متاسفانه راهحل سادهای برای آن وجود ندارد؛ مگر اینکه ما بتوانیم شرایط را بهبود ببخشیم و این نوید را به مردم بدهیم که اوضاع نسبت به گذشته متفاوت خواهد بود. یوسفی در مورد تورم کنونی گفت: کسی کلید شناسایی تورم را ندارد. بهترین کسی که میتواند میزان تورم را بگوید خود مردم هستند. اگر مسوولان تورم کنونی را ۲۵ یا ۳۰ درصد تلقی بکنند مردم به مراتب این را بیشتر میدانند چون آنها هستند که کالا میخرند. واقعیت دردناکی که ما اکنون شاهد آن هستیم این است که تورم کنونی بالای ۵۰ درصد است.به گفته یوسفی، کسانی که به دلایل سیاسی سبد کالاها را دستکاری میکنند نمیدانند که قیمتها چقدر تغییر کرده است. در دنیای امروز ما نباید به سراغ نان و کالایی که در کنترل دولت است برویم و آنها را به عنوان معیار قرار دهیم. دنیای امروز دنیایی است که مردم به دنبال اینترنت هستند و کامپیوتر میخرند و شرایط جامعه مانند صد سال قبل نیست که ما یک جامعه روستایی را بسنجیم و بعد سبد خانوارها را بررسی بکنیم و سعی کنیم کالاهایی که قیمت بالایی دارند را حذف کنیم. یوسفی معتقد است: ما باید واقعیت را ببینیم که مردم چه کالاهایی مصرف میکنند. اینکه قیمت برخی کالاهایی که به قیمت دلار مربوط نیست افزایش پیدا کرده ناشی از کمبود عرضه است. اثر یارانه هم دیگر محو شده و آن مبلغی که به مردم پرداخت میشود با تورمی که به وجود آمده دیگر تاثیری ندارد. اقتصاد دانان این راپیش بینی میکردند که بالا بردن قیمت برخی خدمات دولتی باعث افزایش تورم میشود؛ بنابراین پولی هم که به مردم میدهند یک مسکن موقتی است که حتی در این شرایط مسکن هم نیست و دیگر مبلغ یارانهها دردی را دوا نمیکند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: ما نباید کاری میکردیم که در یک کشورغنی وعظیم دارای منابع نفت و گاز، سیاستهای اجرایی و اقتصادی طوری پیاده شود که مردم محتاج ۴۵ هزار تومان پول باشند. این نشان میدهد که سیاستهای اقتصادی ما در طول سه دهه گذشته نادرست بوده است.وی در مورد ممنوعیت صادرات و واردات گفت: جامعهای که بخواهد با امر و نهی اقتصاد خود را اداره کند، این نشان دهنده نوعی مشکل در یک جایی هست. این حتما کمبود عرضه داخلی است و مسوولان این شرایط را عادی نمیدانند و احتمالاتی میدهند و فکر میکنند اگر جلوی خروج یک نوع کالا را بگیرند، عرضه کالا برای مصرف داخلی فراهم میشود.