رفع فیلترینگ در برزخ تصمیمگیری؛ چه کسی از فیلتر فضای مجازی نفع میبرد؟
موضوع رفع فیلترینگ هفتههاست که دوباره بر سر زبانها افتاده، اما هنوز در ابهام و تعلیق باقی مانده است. طبق آخرین خبرها رفع فیلتر تلگرام بیش از سایر شبکههای اجتماعی در دستور کار است و حتی تیمی از وزارت ارتباطات به تفاهمنامهای با مدیران این برنامه دست یافته.
به گزارش اقتصادآنلاین، با وجود همه وعدهها و اظهارنظرهای ضدونقیض، هنوز خبری از رفع فیلترینگ نیست. افزون برآن، گویی اطلاعرسانی و شفافیت نیز از دستور کار دولت در این حوزه حذف شده است.
آخرین خبرهای غیررسمی حاکی از آن است که تفاهمنامه تیم مذاکرهکننده وزارت ارتباطات با مدیران تلگرام نیز همچنان در شورای عالی فضای مجازی در دست بررسی است.
بر اساس برخی گزارشها، محدودسازی مطالب تحریکآمیز قومیتی، حذف محتوا با شکایت شهروندان، همکاری تلگرام با دستگاه قضایی ایران، مسدودسازی ترویج کنندگان محتواهای تروریستی و خلاف امنیت ملی ایران و تعهد به ایران برای عدم ارائه اطلاعات کاربران ایرانی به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از جمله شروط اعلام شده به تلگرام است.
اما جزییاتی از پاسخ تلگرام به این شروط هنوز منتشر نشده است.
از سوی دیگر به نظر میرسد رفع فیلتر اینستاگرام که در دولت سیزدهم مسدود شد و شبکه ایکس و یوتیوب نیز چندان مورد توجه نیست.
شروط شورای فضای مجازی برای رفع فیلتر
تلگرام در ایران هفت سال قبل فیلتر شد، اما پس از فیلترینگ فقط به صورت مقطعی مخاطبان آن کاهش یافت و سپس روندی افزایشی به خود گرفت. تا جایی امروز تلگرام بیش از ۵۰ میلیون کاربر ایرانی دارد. موضوعی که نشان میدهد استفاده روزمره مردم از تلگرام چندان به تصمیم اعضای شورای عالی فضای مجازی منوط نیست.
مصطفی پوردهقان نماینده اردکان در این زمینه گفته که «تصمیم نهایی بر عهده شورای عالی فضای مجازی است و برخی بندها هنوز مورد اختلاف بوده و نیازمند بررسی بیشتر هستند. این شورا، علاوه بر شروط فنی، شش اصل کلان را برای رفع فیلتر پلتفرمها تعیین کرده که شامل افزایش سرمایه اجتماعی، تقویت حکمرانی قانونمند، تأمین امنیت روانی جامعه، رعایت الزامات امنیت ملی، حفظ استقلال کشور و عدم آسیب به پلتفرمهای داخلی میشود.
شبکههای اجتماعی دیگر رفع فیلتر نمیشوند؟
رفع فیلتر تلگرام در حالی با مانع روبهرو شده که اینستاگرام، یوتیوب و شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) همچنان مسدود و البته مورد استفاده گسترده کاربران ایرانی هستند.
طبق گزارشها امروز ۸۶ درصد کاربران اینترنت در ایران یعنی حدود ۶۰ میلیون نفر از فیلترشکن استفاده میکنند. در واقع استفاده از فیلترشکن تبدیل به تجربهای روزمره و سراسری شده که فیلترینگ گسترده فضای مجازی در عمل بلاموضوع کرده است.
پس از تلگرام، گفته شده که «یوتیوب» نیز بخت زیادی برای رفع فیلترینگ دارد. تاحدی که این شبکه در اینترنت داخلی دانشگاه تهران نیز رفع فیلتر شد. اما این تصمیم با اعتراض دانشجویان این دانشگاه نسبت به اینترنت طبقاتی همراه شد. آنها اعتقاد داشتند رفع فیلتر باید به صورت سراسری برای همه کشور اعمال شود.
ناکامی فیلترینگ در رسیدن به اهداف
حامیان رفع فیلتر معتقد هستند که ادامه وضعیت فعلی نه تنها هزینههای مردم را افزایش داده، بلکه موجب گسترش استفاده از فیلترشکنها و شکلگیری یک بازار سیاه با گردش مالی میلیاردی شده است. بازاری که بنا به برآوردها، ماهانه بیش از ۵ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد و سالانه به ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان میرسد.
منتقدان این وضعیت میگویند فیلترینگ نتوانسته اهداف فرهنگی و امنیتی خود را محقق کند و بالعکس، با اتصال دائم کاربران به فیلترشکن، دریچههای ورود محتوای غیراخلاقی یا سوءاستفادههای امنیتی بازتر شده است.
جنبه امنیتی استفاده گسترده کاربران از فیلترشکنهای ناامن در جنگ دوازده روزه با اسرائیل نیز کاملا مشهود بود.
وعدههای بیسرانجام
یکی از مهمترین نقدها به نحوه مدیریت این موضوع، تعدد روایتها و نبود شفافیت است. در هفتههای اخیر اخبار ضدونقیضی درباره رأی منفی کمیته بررسی رفع فیلتر به بازگشایی تلگرام، یوتیوب و اینستاگرام منتشر شد.
همزمان برخی منابع نزدیک به دولت از «وجود اراده جدی» برای برداشتن گام دوم رفع فیلترینگ خبر دادند. اما این خبر به سرانجامی نرسید و این تناقضها باعث شده وعدههای ابراز امیدواری سخنگوی دولت و برخی نمایندگان، دیگر برای افکار عمومی چندان قابلاعتماد نباشد.
کارشناسان فضای مجازی تأکید دارند که بخشی از این سردرگمی به حضور منافع پنهان، از جمله مافیای فیلترشکن، برمیگردد. منتقدان میپرسند که چرا فروشندگان این ابزارها که سود مستقیم از ادامه فیلترینگ میبرند، هرگز شناسایی و معرفی نمیشوند. ابهام در این بخش، شائبه تلاش گروههای ذینفوذ در قدرت برای حفظ وضعیت موجود را پررنگتر کرده است.
فیلترینگ در برابر تولید و اشتغال
بخش قابل توجهی از مشاغل خانگی و کسبوکارهای کوچک در ایران وابسته به شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی هستند. ادامه فیلترینگ این پلتفرمها نه تنها باعث افت درآمد این گروهها شده بلکه گردش مالی و ظرفیت افزایش تولید ناخالص داخلی را نیز از بین برده است.
در شرایطی که بسیاری از کشورها از این ابزارها به عنوان محرک اقتصاد دیجیتال استفاده میکنند، ایران با اعمال محدودیت به سودجویی فروشندگان فیلترشکن و خروج فعالیت اقتصادی از حوزه نظارت و مالیات رسمی، عملاً خزانه عمومی را محروم کرده است.
برزخ تصمیمگیری درباره رفع فیلتر
با گذشت بیش از یک سال از دولت چهاردهم، داستان رفع فیلترینگ به جای تحقق وعدهها، به عرصهای پر از ابهام و روایتهای متناقض تبدیل شده است. آنچه از وضعیت کنونی برمیآید، نبود یک سازوکار روشن و تصمیمگیری واحد است که بتواند خواست عمومی را با ملاحظات امنیتی و فرهنگی در چارچوب مصالح ملی جمع کند.
بیاعتمادی عمومی به روند رفع فیلتر و فشار اقتصادی ناشی از آن، نشان میدهد که اگر دولت نتواند شفافیت و وحدت رویه را به این فرآیند وارد کند، نه تنها سرمایه اجتماعی افزایش نخواهد یافت، بلکه شکاف میان جامعه و حاکمیت در حوزه فضای مجازی عمیقتر خواهد شد.
نکته دیگر اینجاست که دولت برای فیلترینگ گسترده، هزینههای هنگفتی را هم متحمل میشود.
با این همه، به نظر میرسد که یکی از اصلیترین وعدههای دولت چهاردهم همچنان در برزخ تصمیمگیری و البته اطلاعرسانی است.







