۰ نفر

اثرات قهر کردن در زندگی همسران!

۴ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۳۱
کد خبر: 239964
اثرات قهر کردن در زندگی همسران!

لیلی و مجنون هم با همه عشقی که داشتند به خاطر اختلاف سلیقه ها قطعا گاهی جر و بحث هایی باهم داشتند. اما از آن دست بگو مگو هایی که نمک زندگی است نه بیشتر که شور و بدمزه اش کند.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، قهر!! واژه ای که برای مردان خیلی لوس و زنانه به حساب می آید. برای آن ها مسخره است اگر بخواهند که در گفت و گوی های نه چندان دوستانه با همسر خود قهر کنند و مثلا با او حرف نزنند. اما بر عکس آنها زن ها قهر کردن را یک شیوه و روش بسیار عالی در زندگی زناشویی برای پیش برد برخی از اهداف خود می دانند. اینکه اگر از همسر خود به هر دلیل منطقی و غیر منطقی ناراحت شد، قهر خود را با حرف نزدن و غذا درست نکردن و خانه را آشفته نگه داشتن نشان دهد. گاهی هم برای اینکه به او بفهماند که قهر کرده است شب بی اطلاع به خانه پدری اش می رود و پیامکی می زند که من دیگر به خانه بر نمی گردم. هر چند منظور از چنین پیامکی این بوده است که زودتر  با شاخ گلی دنبالم بیا تا به خانه برگردم. ولی به هر حال این روش آنچنان که زنان و برخی از مردان امروزه می پسندند شیوه ی مناسبی برای عملی کردن خواسته هاو گفتن حرف هایتان نیست.

دو استاد را فرض کنید، استاد اول کسی است که یک تاجر برای درس دادن به فرزندش او را استخدام کرده است و استاد در کلاس درس متوجه می شود که شاگردش بسیار بد دهن و بدرفتار است و استاد دوم کسی که در خیابان یک پسری را مشاهده می کند بعد به تمایل خودش می خواهد به او درس بدهد ولی در درس دادن می فهمد که پسرک بسیار بی ادب است.  در این فرض، معلمی که شاگردش پسر تاجر است، با وجود خوب نبودن شاگردش باز به کار خودش ادامه می دهد چرا که طرف حساب او پدر تاجرش است و برای او فرقی نمی کند که او چگونه باشد. اما معلم دیگر که طرف حساب آن خود شاگرد است، اگر ببیند که او قدردان زحمت هایی است که استاد برای شاگردش می کشد به کارش ادامه می دهد ولی اگر ببیند که او نسبت به تلاش های او بی توجه است قطعا رهایش می کند.

زن و شوهر هم در زندگی این نگاه را باید داشته باشند. یعنی باید به این فکر کنند که طرف حساب آنها همسرشان نیست و برای یک زندگی موفق و خوشبخت و ایده آل قطعا طرف حساب بزرگتری مثل خدا باید داشته باشند .

یعنی وقتی زوجی باهم دعوا می کنند اگر از همدیگر طلبکار باشند وقتی نتوانند که مزد زحمت های  هم را بدهند آن وقت می خواهند با هم قهر کنند و این سرآغاز تلخی در زندگی شان است. اما وقتی مشاجره ای داشتند یاد بگیرند مزد رفتار و کوتاه آمدن را باید از کسی دیگر بگیرند آن وقت همان زندگی لیلی و مجنونی برای آنها رقم می خورد که در افسانه ها بارها ار آنها یاد شده است.

برخی معتقدند قهر موجب می شود آتش اختلاف خاموش شود. اگر قهر نکنیم، بحث می کنیم. وقتی بحث کردیم، عصبانی می شویم. وقتی هم که عصبانی شدیم، دعوا شدیدتر می شود. این که بحث کردن در اوج اختلاف و عصبانیت تنور دعوا را داغ‌تر می کند درست است؛ امّا راه حل آن بحث نکردن است؛ نه قهر

کسی که زودتر قهر را به پایان می برد در مسیر آفرینش خود زودتر گام برداشته و به هدف نزدیک‌تر خواهد شد.

گفتگو یا قهر!

در هنگام بروز اختلاف، گفتگو بهترین کار است؛ البته با رعایت قوانین گفتگو. در حالت قهر، دو طرف به جای این که در عالم واقعی با هم سخن بگویند، در ذهن خویش با همسرشان حرف می زنند. این کار نوعی محاکمه غیابی است که در آن شاکی همیشه پیروز و متّهم محکوم به شکست است. اگر گفتگو هم اختلاف را حلّ نکرد، بهترین کار گذشت است. که زن و شوهر باید نسبت بهم بسیار گذشت داشته باشند. برخی معتقدند قهر موجب می شود آتش اختلاف خاموش شود. اگر قهر نکنیم، بحث می کنیم. وقتی بحث کردیم، عصبانی می شویم. وقتی هم که عصبانی شدیم، دعوا شدیدتر می شود. این که بحث کردن در اوج اختلاف و عصبانیت تنور دعوا را داغ‌تر می کند درست است؛ امّا راه حل آن بحث نکردن است؛ نه قهر، سعی کنیم که چند دقیقه پس از عصبانیّت حرف نزنیم و سکوت اختیار کنیم. به هیچ وجه تلاش نکنید که در هنگام عصبانیت با طرف مقابلتان بحث کنید؛ چرا که در هنگام خشم، نوع فهم شما، منطق شما و دلایلی که شما را قانع می کند متفاوت از حالت عادی است؛ پس بحث در هنگام خشم فایده ای ندارد. پس از فروکش کردن آتش خشم هم باید با در نظر گرفتن قوانین گفتگو صحبت کرد؛ چرا که در غیر این صورت دوباره آتش دعوا شعله خواهد کشید.

از آن جا که در حالت قهر، دو طرف یکدیگر را به صورت غیابی محاکمه می کنند، کینه یکدیگر را هم به دل می گیرند. در این حال است که آتش خشم دست به دست آتش کینه داده و زمینه اختلافات بیش‌تری را در میان زن و شوهر فراهم می کند. پس قهر نه تنها آتش را خاموش نمی کند؛ بلکه آتش را زیر خاکستر برده و آن را دو چندان می کند.

اگر قهر هم کارآیی داشته باشد، حداکثر مدّتی که می توان آن را تجویز کرد، سه روز است. بعد از سه روز هم اگر فایده ای ندیدیم، حتی اگر مقصّر هم نیستیم، باید برای عذرخواهی پا پیش بگذاریم. اگر هم همسرمان متوجّه اشتباه خود شد و پوزش طلبید، باید بدون هیچ تحقیر و سرزنشی عذر او را بپذیریم.