۰ نفر

اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

بایدن در تلاش برای بهبود آینده به جای گذشته/ چشم انداز آینده اقتصاد آمریکا

۲۲ فروردین ۱۴۰۰، ۱۰:۰۷
کد خبر: 519504
بایدن در تلاش برای بهبود آینده به جای گذشته/ چشم انداز آینده اقتصاد آمریکا

کارشناسان بر این باورند که بسته زیرساختی پیشنهادی 2 تریلیون دلاری دولت آمریکا همزمان با آنکه می‌تواند موجب ایجاد تحول در اقتصاد ایالات متحده شده و الگویی مهم برای پیشرفت سایر کشورها ایجاد کند اما برای دستیابی به پتانسیل موجود، این طرح نیازمند رهایی از دوگانگی گمراه کننده دولت در برابر بازارهاست.

اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛  به گزارش سایت کمبریج، طرح زیربنایی 2 تریلیون دلاری جو بایدن تبدیل به تصمیمی سرنوشت ساز برای اقتصاد ایالات متحده شده که به روشنی نشان می‌دهد دوران نئولیبرال با اعتقاد به این که بازارها بهترین عملکرد را دارند پشت سر گذاشته شده است.

تنها در طول چند هفته، همه گیری کووید – 19 اساسا بر نوع زندگی میلیاردها نفر در سراسر جهان تاثیر گذاشت و باعث ایجاد تغییراتی شد؛ چالش‌هایی که امروز ایالات متحده و سایر اقتصادهای پیشرفته جهان با آن روبرو هستند متفاوت با چالش‌هایی است که در دهه‌های نخستین قرن بیستم ایجاد شده بود. چالش‌های پیشین در نهایت منجر به شکل گیری معاملات جدید روزولت و دولت رفاه شده بود اما مشکلات کنونی که تغییرات اقلیمی، اخلال در بازارهای کار به دلیل فناوری‌های جدید و جهانی سازی شکل گرفته است، نیاز به راه‌حل‌های جدیدی دارد. در شرایط کنونی یک چشم انداز جدید اقتصادی موفقیت در داخل و برتری جهانی در میان سایر کشورها احساس می‌شود.

در رابطه با تغییرات آب و هوایی، برنامه بایدن برای کوتاه مدت در نظر گرفته شده اگرچه سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی در اقتصاد سبز از جمله بازار وسایل نقلیه الکتریکی و سایر اقدامات برای کاهش انتشار دی اکسید کربن و مهار گازهای گلخانه‌ای دارد. در رابطه با مشاغل، این طرح گسترش اشتغال با پرداخت و مزایای خوب را نیز دربرمی‌گیرد و اساسا علاوه بر زیرساخت‌ها، بر تولید و اقتصاد رو به رشد این کشور نیز نظارت دارد.

این طرز تفکر جدید درباره نقش دولت در این راستا، به اندازه اولویت‌های جدید دارای اهمیت است. بسیاری از مفسران، برنامه زیربنایی بایدن را راهی برای بازگشت به دولت بزرگ عنوان کرده‌اند. البته باید در نظر داشت که این بسته در طول هشت سال به اجرا درخواهد آمد که هزینه‌های عمومی آن تنها یک درصد تولید ناخالص داخلی را افزایش می‌دهد و پیش بینی‌ها حاکی از آن است که طرح موجب پرداخت هزینه‌های صرف‌شده خواهد شد. حتی اگر این طرح چیزی بیش از یک سرمایه‌گذاری عمومی باشد که با مالیات شرکت‌های بزرگ تامین مالی شود، برای اقتصاد آمریکا منفعت زیادی به دنبال خواهد داشت. 

این مساله می‌تواند به طور کلی نقش دولت در اقتصاد و نحوه نگرش به این نقش را تحت تاثیر قرار دهد. ریشه این تردید سنتی درباره نقش اقتصادی دولت در این مساله نهفته است که بازارهای خصوصی با انگیزه کسب سود در شرایطی کارآمد نشان داده‌اند که اساسا نقش دولت‌ها بدون فایده خاصی بوده است. با این وجود افراط در به کارگیری بازارهای خصوصی در دهه‌های اخیر منجر به افزایش انحصارات، اشتباهات مالی بخش خصوصی و تمرکز شدید بر روی درآمدها همزمان با افزایش ناامنی اقتصادی شده است.

در عین حال امروزه جوامع اقتصادی به این درک رسیده‌اند که در یک اقتصاد پیچیده با شرایط ناامنی اقتصادی بعید است مقررات از بالا به پایین کارکرد خود را حفظ کنند. صرفنظر از حوزه‌های خاص، ارتقای فناوری‌های سبز، گسترش ترتیبات نهادی جدید برای کارگران، تعمیق زنجیره‌های تامین داخلی به منظور تولید با فناوری‌های پیشرفته یا اجرای برنامه‌های موفق برای افزایش نیروی کار و همکاری دولت با بازیگران غیردولتی ضروری خواهد بود.

در تمام این حوزه‌ها دولت باید با بازارها و مشاغل خصوصی و سایر ذینفعان همچون اتحادیه‌ها و گروه‌های اجتماعی همکاری داشته باشد. برای اطمینان از پیگیری اهداف عمومی با مشارکت کامل آن دسته از بازیگرانی که دانش و ظرفیت دستیابی به اهداف خود را دارند در پیش گرفتن مدل‌های جدید حکمرانی ضروری خواهد بود.

پیش از این هر نوسانی در تعادل بازار - دولت، نوسانی در جهت مخالف ایجاد کرده که طرح بایدن می‌تواند این چرخه را با تغییرات روبرو کند. در صورت موفقیت این طرح، نمونه‌ای از بازارها و دولت‌هایی که به عنوان مکمل و نه جایگزین عمل می‌کنند، بیانگر این مساله خواهد بود که وقتی کفه ترازو در هر سمت سنگین‌تر شود، سمت مقابل عملکرد بهتری خواهد داشت.

 در این راستا ارزیابی طرح بایدن به عنوان راهی برای بازیابی موقعیت رقابتی آمریکا در جهان به ویژه در برابر چین، راهگشا خواهد بود. بایدن خود اخیرا در یک اظهارنظر عنوان کرده است که این بسته اقتصادی آمریکا را در موقعیت پیروزی در رقابت جهانی با چین در سال‌های آتی قرار خواهد داد.

اگرچه ممکن است این طرح از نظر سیاسی وسوسه انگیز باشد که چنین طرح‌های زیرساختی ارائه شود اما تجربه‌های مشابه در دوره‌های پیشین و نگرانی‌هایی از این بابت که ایالات متحده در فضای رقابتی موشک‌های بالستیک و مسابقات فضایی برتری خود را نسبت به اتحاد جماهیر شوروی از دست دهد، منجر به شکل‌گیری یک بسیج ملی در این راستا شده بود. با این وجود تردیدی نیست که امروزه چنین نگرانی‌هایی وجود ندارد و با توجه به شدت قطب‌بندی‌های حزبی بعید است که این طرح مورد حمایت زیادی از سوی جمهوری‌خواهان قرار گیرد. این در حالی است که اگر این طرح با موفقیت روبرو شود درآمد و فرصت‌های شغلی را برای شهروندان عادی آمریکایی نیز افزایش خواهد داد؛ تحلیل‌گران عنوان کرده‌اند که بدون توجه به تاثیر بر وضعیت ژئوپلتیک آمریکا، طرح ارزش اجرایی شدن دارد.

افزون بر این باید در نظر گرفت که شرایط کنونی اقتصادی با یک مسابقه تسلیحاتی تفاوت‌های زیادی دارد. اقتصاد قوی ایالات متحده را نباید به عنوان یک تهدید در برابر چین در نظر گرفت، همان گونه که رشد اقتصادی چین نیازی به تهدید آمریکا ندارد. چارچوب بندی بایدن از این جهت آسیب زاست که اقتصاد قوی در داخل، کشور را به ابزاری برای سیاست‌های تهاجمی در خارج از مرزها تبدیل می‌کند. آیا اگر چین محدودیت‌هایی برای شرکت‌های آمریکایی به عنوان اقدامی دفاعی در برابر طرح بایدن در نظر بگیرد، می‌توان این کشور را مقصر قلمداد کرد؟

در پایان این نکته گفتنی است که اجرای این طرح می‌تواند اقتصاد ایالات متحده را متحول و تبدیل به الگویی مهم برای سایر کشورهای پیشرفته کند. اما برای دستیابی به پتانسیل‌های موجود نیاز است که از دوگانگی گمراه کننده دولت در برابر بازار و جنگ‌های سرد منسوخ شده اجتناب شود. به نظر می‌رسد که تنها با پشت سر گذاشتن مدل‌های تجربه شده می‌توان چشم انداز جدیدی از آینده ترسیم کرد.