۰ نفر

با فرض نادرستی آمار هیچ تحلیلی درست نیست

۲۹ فروردین ۱۳۹۶، ۵:۳۰
کد خبر: 188431
با فرض نادرستی آمار هیچ تحلیلی درست نیست

در بسیاری از موارد، مشاهده شده است برخی رسانه‌های خبری با طرح سوالاتی از مردم در مورد تغییر قیمت‌ها یا وضعیت رونق اقتصادی در جامعه، شبهاتی را در رابطه با کیفیت آمارهای منتشر شده، نرخ تورم و رشد اقتصادی مطرح ساخته‌اند، در حالی که بسیاری از متغیرهای اقتصادی از جمله نرخ تورم و رشد اقتصادی، شاخص‌های عمومی و معدلی از وضعیت اقتصادی کشورها به شمار می‌آیند و تغییرات این شاخص‌ها و آمارها لزوما واجد آثاری یکسان برای تمامی طبقات و گروه‌های اجتماعی و اقتصادی نیست.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ،  غلامعلی فرجادی، کارشناس اقتصادی  می‌گوید: «در واقع زیر سوال بردن آمار‌های اعلام شده باعث زیر سوال بردن بانک مرکزی و مرکز آمار‌ می‌شود. اگر فرض را بر نادرستی آمار‌ها بگذاریم هیچ‌ تحلیل اقتصادی در مورد مسائل نمی‌توانیم داشته باشیم.»

با توجه به نزدیک شدن به انتخابات برای جلوگیری از استفاده سیاسی از آمارهای اقتصادی توسط برخی از نامزدهای انتخاباتی چه پیشنهاداتی ارائه می‌کنید؟

هر واژه اقتصادی تعریف خاص خود را دارد و افراد باید به صورت دقیق با معانی واژه‌های اقتصادی آشنایی داشته باشند، چون در صورت عدم آگاهی مردم، این واژه‌ها می‌توانند ابزاری برای سوء استفاده‌های سیاسی باشند. تعریف این واژه‌ها لزوما آن چیزی نیست که افراد با آن آشنایی دارند. به طور مثال بسیاری از افراد فکر می‌کنند تورم به معنای گرانی است، در حالی که تورم به معنای رشد قیمت‌هاست. ممکن است قیمت کالایی بالا باشد، ولی قیمت آن تا سال بعد افزایش پیدا نکند که در این صورت تورم وجود ندارد. زمانی که در مورد نرخ تورم صحبت می‌کنیم، میانگین وزنی کلی کالاها و خدمات مصرفی منظور است. به طور مثال زمانی که از واژه تورم ۱۰ درصدی استفاده می‌شود، معنای آن این است که قدرت خرید افراد در سال جاری نسبت به سال گذشته ۱۰ درصد کاهش یافته است. بنابراین اگر ۱۰ درصد درآمد این افراد افزایش یابد، قدرت خرید آنها نسبت به سال گذشته ثابت می‌ماند. در میانگین وزنی سهم همه کالا‌ها و خدمات در هزینه‌های خانوار در نظر گرفته می‌شود و نرخ تورم کلی به دست می‌آید. در واقع بانک مرکزی این اطلاعات را بر اساس اصول علمی و کارشناسی محاسبه می‌کند و تا زمانی که افراد از روش محاسبه آنها اطلاع نداشته باشند، نمی‌توانند در مورد آنها نظر درستی داشته باشند. تا زمانی که با مفهوم نرخ تورم و روش محاسبه آن آشنایی نداشته باشیم نمی‌توانیم با سوال پرسیدن از تک تک افراد از صحت آن آمار مطلع شویم، چون خود افراد با مفهوم نرخ تورم آشنایی ندارند. زمانی که گفته می‌شود نرخ تورم قبلا ۱۵درصد بوده و الان ۱۰ درصد شده است، یعنی در سال گذشته متوسط قیمت‌ها ۱۵ درصد افزایش داشته و اکنون ۱۰ درصد افزایش پیدا می‌کند، نه اینکه کاهش یافته است.اگر قیمت‌ها کاهش یابند، می‌گوییم نرخ تورم منفی شده است. این موارد موضوعات تخصصی هستند که پیچیدگی خاص خود را دارند. زمانی که نرخ تورم اعلام می‌شود، در واقع منظور نرخ تورم در سطح ملی است، مثل نرخ بیکاری که در سطح ملی عنوان می‌شود، ولی زمانی که در سطح استانی بیان شود، شاهد تفاوت نرخ بیکاری در استان‌های متفاوت هستیم. اگر منظور ما خانوارهایی با دهک پایین باشد، چون در این گروه از خانوارها بیشتر هزینه‌های آنها صرف مواد خوراکی و غذایی می‌شود، اگر در طول همان بازه زمانی قیمت مواد خوراکی و غذایی نسبت به سایر کالاها بالاتر رفته باشد، نرخ تورم برای آن گروه بالاتر از میانگین ملی قرار می‌گیرد یا اگر قیمت کالاهای لوکس در همان بازه زمانی پایین آمده باشد، گروهایی که در دهک بالا هستند، نرخ تورم برای آن گروه‌ها پایین‌تر از ۱۰ درصد قرار می‌گیرد. ولی زمانی که یک نرخ اعلام می‌شود، در سطح کلی و خارج از دهک‌های درآمدی یک میانگین کلی برای همه گروه‌های درآمدی است.

عدم اطمینان به آمارهای اعلام شده توسط بانک مرکزی چه نتایجی در پی خواهد داشت؟

در واقع زیر سوال بردن آمار‌های اعلام شده باعث زیر سوال بردن بانک مرکزی و مرکز آمار‌ می‌شود. اگر فرض را بر نادرستی آمار‌ها بگذاریم هیچ‌ تحلیل اقتصادی در مورد مسائل نمی‌توانیم داشته باشیم و برای پاسخ دادن به مساله باید صورت مساله را پاک کنیم. با زیر سوال بردن صحت آمار کنونی برنامه‌های آینده خود را هم زیر سوال می‌بریم، چرا که در پنج سال آینده مجبور به استفاده از این آمار هستیم. در حال حاضر که ۳۸ سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است، وقتی می‌خواهیم تحلیل آماری انجام دهیم، بسیاری از اطلاعات سال ۱۳۳۸ را مورد استناد قرار می‌دهیم. ممکن است روشی که بانک مرکزی در محاسبات از آن استفاده می‌کند، کاستی‌هایی داشته باشد، به عنوان مثال برخی از کالاها در آن قرار نداشته باشند یا برخی از کالاها جایگزین کالاهای قبل شده باشند که می‌توان با ارائه پیشنهاداتی در این روش بهبود بخشید. زیر سوال بردن آمار از طریق مصاحبه با افرادی که تخصصی ندارند، هیچ مشکلی را حل نمی‌کند جز اینکه افکار عمومی را نسبت به آمار امروز و کل آماری که مراکز آماری ارائه می‌دهند، بی‌اعتماد می‌کند.

در دولت قبل تا چه اندازه شاهد دستکاری و ارائه آمارغلط به افکار عمومی بودیم؟

در دولت قبل اعلام شده بود ۸۰۰ هزار شغل ایجاد کردیم، در صورتی که همان موقع آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران خلاف این حرف را را اثبات کرد. در واقع در بین سال‌های ۸۸ تا ۹۰ کمتر از ۱۰۰ هزار شغل ایجاد شد. این مسائل مواردی است که افراد جامعه باید متوجه آن باشند. این خود یک دانش و تخصص است و افراد هرچه از این مسائل بی اطلاع‌تر باشند، زودتر تحت تاثیر شعارهای انتخاباتی قرار می‌گیرند.