به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، یاشار کمال در کتاب سربازان خدا در چند مستندنگاری در ترکیه وضع کودکان کار را در شهر مدرن استانبول به تصویر کشیده. تصویری که احتمالا با تصویر کودک کار در ایران، هندوستان، آمریکای لاتین، آسیای شرقی و حتی آفریقا تفاوتی نداشته باشد. کایا در کافه کار میکند. محمد یکی دیگر از شخصیتهای کتاب مسئول جابهجا کردن هندوانه است. کودکان کار مستند شده در این کتاب همه از تحصیل فارغاند. آنها همیشه منتظرند تا کسی بیاید و آنها را از شرایطی که در آن گرفتارند، فارق کند. این انتظار البته گاهی هم جواب داده. در بعضی کشورها، شرایط کودکان کار نسبت به گذشته تغییر کرده. قوانینی وضع و آموزش برای آنها اجباری شده و حتی کار کردنشان پاره وقت. با وجود این، اما کودکان کار همچنان منتظرند. انتظاری که شاید از قرن ۱۹ آغاز شده باشد.
آغاز مبارزه با کار کودکان در دنیا
کودکان جثه ظریفی دارند و احتمالا بعد از انقلاب صنعتی و ماشینی شدن کارخانهها بهتر میتوانستند از پس ریزهکاریها بربیایند و خودشان را از میان چرخهای ماشینها عبور دهند. اینها توجیهاتی بود که صاحبان کالا و سرمایه در اوایل قرن ۱۹ برای بهکار گرفتن کودکان در کار از آنها وام میگرفتند. توجیهاتی که البته هنوز هم کاربرد دارد. بسیاری از صاحبان مشاغل تصور میکنند، میتوانند کودکان را جذب بازار کار کنند و با درآمدهای نصفه و نیمه از آنها بهرهکشی کنند. از معروفترین آنها کمپانی نستله است. کمپانی معروف تولید شیرینی و شکلات که در اوایل قرن ۲۱ به استفاده از چندهزار کودک در مزارع برداشت کاکائو متهم بود. این توجیهات ادامهدار برای کودکان درنهایت منجر به ایجاد جنبش و تولد روزی جهانی شد. روزی که از آن بهعنوان روز جهانی منع کار کودک یاد میشود. بسیاری از کشورهای جهان که پیشتر به استفاده از کودک کار متهم بودند این روزها به این کارزار پیوستند و به نوعی توانستند مانعی شوند برای تولد کودک کار جدید.
تعداد کودکان کار در دنیا
درسال ۱۹۹۵ سازمان بینالمللی کار تخمین زد که حدود ۲۵۰میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴سال در دنیا مشغول کارند. آمارها همچنین نشان میداد که حداقل ۱۲۰میلیون نفر از این کودکان به صورت تمام وقت در کارگاهها مشغولاند. فعالان و کنشگران منع کار کودک معتقدند برای مبارزه با کار کودکان چند عامل باید مدنظر قرار گیرد. نخستین مسأله تعداد کودکان کار در سراسر دنیاست. برآوردها و آمارها معمولا با فاصله چند ساله منتشر میشود. طبق بررسیهای برنامه جهانی مبارزه با کار کودکان در دنیا، آمارها و برآوردها در وهله نخست براساس پاسخ به پرسشنامههای ویژه به دست میآید.
یکی از پیشرفتهایی که اخیرا محققان به دست آوردهاند این است که توانستند از خود کودکان بهعنوان منابع دریافت اطلاعات استفاده کنند. طبق تحقیقات کارشناسان برنامه مقابله با کار کودک، هرچند بهطور شفاهی نمیتوان از کودکان اطلاعاتی درباره وضع کارشان بهدست آورد اما این اطلاعات گاه نسبت به اطلاعاتی که بزرگسالان درباره آنها میدهند، معتبرتر است البته این گزاره به این معنا نیست که از بزرگسالان درباره وضع کودکان اطلاعاتی گرفته نمیشود. بر اساس پژوهشها، شکل کار کودکان هم این روزها تغییر کرده است. یونیسف در تعریفی کسانی را کودک کار میخواند که به کارهایی مشغولاند که برای انجام آنها بسیار جواناند یا اشتغال در کار برایشان خطرناک یا استثمارگرانه است و جلوی پیشرفت فکری و روانی آنها را میگیرد یا مانع تحصیل آنها میشود. در یکی از پژوهشهای برنامه جهانی مبارزه با کار کودک که بهعنوان آیندهای بدون کودک کار منتشر شده اما دورههای کوتاه کار سبک هم در رده کار کودک مشخص شده است. آنهایی که بعد از مدرسه تا ساعتهای طولانی مشغول به کار کشاورزی در کنار اعضای فامیل خود هستند نیز کودک کار محسوب میشوند. از میان تمام نیروهای کار، توجه دنیا اغلب به نیروی کودک در کار مزارع آفریقا جلب شده است. در صورتی که نیروی مشغول به کار در مزارع کاکائو و پنبه در آمریکای لاتین میتواند بخش قابل توجهی از نیروی کار را در دنیا هم تشکیل دهد. بهطور مثال مطالعات در برزیل، کنیا و مکزیک نشان میدهد که کودکان کار زیر ۱۵سال بین ۲۵ تا ۳۰درصد از کل نیروی کار آنها را تشکیل میدهند.
دورنمای تیره معیشت کودکان کار
وضعیت کودکان کار در اغلب کشورهای جهان دورنمای روشنی ندارد. در فیلیپین این بحران بهحدی پیشروی کرده که ثبتنام در مدارس بهخصوص در دوران متوسطه کاهش پیدا کرده است. در همین زمان البته بیکاری جوانان نیز افزایش یافته است. در توجیه این پدیده میتوان گفت که برای صاحبان کالا و سرمایه و مزارع استفاده از کودکان کار به جای جوانان قطعا مزایای اقتصادی بیشتری داشت. در تایلند هم وضع مشابه است. بحران کودکان کار در این کشور نیز تأثیر منفی روی مدارس گذاشته و در کنار ثبتنام نکردن در مدارس، بیکاری در جوانان نیز چشمگیر شده است.
با این حال میزان ترک تحصیل در روستاهای کشور تایلند هم تا حد زیادی افزایش یافته که این خود نشاندهنده تغییر کار در کودکان است. از طرف دیگر تحقیقات نشان میدهد که میزان ترک تحصیل در فقرا تقریبا دو برابر افراد غیر فقیر است. وضع کار کودکان در ترکیه اما قدری متفاوت است، کودکان کارگر در این کشور که حدود ۹۰درصدشان پسر هستند در شرکتهای کوچکی کار میکنند که پرداختی کم و ساعات کار طولانی دارند و محیط کاری آنها مناسب سنشان نیست. در جمهوری دومینیکن نیز با وجود خطرات استفاده از سموم دفع آفات برای کودکان، کار آنها در مزارع کشت گل و سبزیجات افزایش یافته است. بسیاری از این کودکان به دلیل کار مجبور میشوند مدرسه را ترک کنند و دیگر هرگز به آنجا بازنگردند.
به رسمیتشناختن کودکان کار
به رسمیتشناختن کودکان کار در دنیا و ترغیب آنها به حضور در مدرسه یکی از اقداماتی بود که در بعضی کشورهای دنیا به عنوان راهکاری برای کاهش کار کودکان به کار گرفته شد. انجمن کارفرمایان ترکیه شرکتهایی که در حوزه صنعت فلز در این کشور مشغول به فعالیت هستند را مجاب کرد تا کودکان کار را در برنامههای مختلف غربالگری پزشکی و بهبود ایمنی در محیط کار ثبتنام کنند تا وضع شغلی آنها بهبود یابد و از حق و حقوقشان آگاه شوند. در جمهوری دومینیکن نیز کودکان کار ملزم شدند تا یک دوره آموزش سهماهه را به پایان رسانده و در این دوره آموزشی نیز مراقبتهای پزشکی و استفاده از مکملهای غذایی را دریافت کنند. با توجه به بررسیهای بهداشتی انجامشده از آنها وضع بهداشتی کودکان و خانوادههای آنها ارزیابی شد.
تجربههای موفق جهانی
برنامه جهانی مبارزه با کار کودکان در تلاش است تا با ایجاد شبکههای ملی و منطقهای در سطح جهانی به خطرات کار کودکان رسیدگی کند. این برنامه تلاش کرده تا با بهرهگیری از متخصصان بهداشتی در سراسر دنیا و بهرهگیری از دانش و مهارت متخصصان زیرمجموعههای سازمانهای همکارش زمینهای برای شناسایی و کاهش آسیب کار کودکان پیدا کند. نخستین جلسه مقدماتی این برنامه در آسیا در سال ۲۰۰۱ برگزار و جمعآوری یافتههای علمی در اندونزی، فیلیپین و تایلند آغاز شد. اقدامات و راهحلهای عملی و اتخاذشده در میان کشورها و نهادهای مختلف مشترک بود. مشکل کار خطرناک که این روزها در کشورهای مختلف دیده میشود نیز از ابتدا جزو برنامههای اولویتدار برنامه جهانی مقابله با کار کودکان بود. البته در شناسایی کودکان در مواجهه با خطر مشکلاتی هم وجود داشت؛ به طور مثال ابتدا متخصصان این برنامه نمیتوانستند به راحتی کودکان را شناسایی و مکانیابی کنند. با این حال بعد از مشخصشدن مکان و نوع فعالیت آنها اقدامات موثری صورت گرفت؛ به طور مثال تحقیقات در مکزیک نشان میداد که خانوادههای کارگر مجبورند کودکان خود را به خارج از محل زندگیشان منتقل کنند و این انتقال باعث میشد که کودکان دیگر نتوانند در مدارس تحصیل کنند. با این حال نتایج برنامههای مبارزه با کار کودکان به کودکان خانوادههای مهاجر اجازه داد تا آنها بتوانند در مدرسهای در ایالت محل زندگی خودشان ثبت نام و در مدرسهای دیگر در محل کارشان تحصیل کنند. در کنار تمام این برنامهها آموزشهای « NFE » برای کودکان کار در شهرهای نیز به کار گرفته شد. مدلهایی که همه آنها برگرفته از نقاط قوت جامعه و خانواده بود و هدف اصلی آنها هم جدانکردن کودکان از چرخه آموزش بود. این طرح حدود ۹۰درصد از کودکان کار را هدف قرار داد و در ۳۵ شهر هم عملیاتی شد. برنامههای جهانی مبارزه با کار کودکان اما در بعضی کشورها اثرات مستقیمی داشته است؛ به طور مثال در سال ۲۰۱۲ در کشور جامائیکا در آستانه روز جهانی مبارزه با کار کودکان یک مشاوره ملی برگزار شد. وزارت کار از جلسات آگاهیبخشی از کودکان کار حمایت و پشتیبانی کرد و فدراسیون کارفرمایان در انجمن اعضای خود راهی را برای استفادهنکردن از کودکان کار جستوجو کرد. در سالهای ۲۰۰۹ همزمان با تشکیل جلسات مختلف، متخصصان مقابله با کار کودک در گینه نو متوجه شدند که سیاست مشخصی در این منطقه درباره کار کودکان وجود ندارد و قوانین گاهی مغایر با قوانین کنوانسیون حقوق کودک است. طبق این سیاستها آموزش ابتدایی با اینکه رایگان بود اما اجباری نبود. (آموزش ابتدایی در اینجا مختص به کودکان شش تا هشت ساله است.) برنامههای مبارزه با کار کودک در سال ۲۰۱۱ کمک کرد تا طی اقداماتی ملی در این کشور قوانین مختص به کار کودکان اصلاح و رفع شکاف شود و لیست کارهای خطرناک برای کودکان کار نیز شناسایی شود. در سال ۲۰۱۱ اقداماتی در زمینه برخورد با کار کودکان در فیجی نیز انجام شد. در این کشور یک واحد برای کار کودکان در نظر گرفته شد. این واحد وظیفه نظارت بر کار کودکان را عهدهدار بود که استراتژیهای مربوط به کار کودک را تعیین میکرد. این واحد همچنین پیشگام توسعه سیستم نظارت بر کار کودکان و بانک اطلاعاتی متمرکز و آموزشدیده کارکنان، بازرسان و همچنین اعضای کمیتههای بین آژانس در زمینه چگونگی شناسایی و پاسخگویی به مسائل کار کودکان بود. این واحد همچنین تلاشهایی را برای تدوین برنامه اقدام ملی فیجی در زمینه مبارزه با کار کودک انجام داده و در تلاش بوده تا کارفرمایانی که کودکان در وضع پرخطر را استخدام میکنند، شناسایی و تعقیب کند.
سرنوشت مبهم
سرنوشت کایا و دیگر کودکان کار که در هر کشور نامی دارند و در ترکیه به سربازان خدا معروفند، همچنان دورنمای روشنی ندارد. آنها همچنان برای آیندهای روشن از نهادهای مدنی انتظار دارند.
هر چند یونیسف میگوید که آموزش راهی برای جلوگیری از کار کودکان است اما با وجود این برنامهها هنوز هم تعداد کودکان کار در دنیا زیاد است. تخمینها نشان میدهد که تا سال ۲۰۲۵ احتمالا هنوز حدود ۱۲۱میلیون کودک کار در سنین پایین و در مشاغل پرخطر مشغول باشند، تخمینی که اگر جلوی آن گرفته نشود، تبعاتش برای کودکان بیشتر از قرن نوزدهم و بیستم خواهد بود.