۰ نفر

سناریوی آموزش و پرورش برای سال آینده مدارس

۷ خرداد ۱۳۹۹، ۱۴:۳۱
کد خبر: 442131
سناریوی آموزش و پرورش برای سال آینده مدارس

بچه‌ها به مدرسه بروند یا نروند؟ آموزش از راه دور تاثیری در روند پیشرفت تحصیلی داشته است یا نه؟ اینها از جمله سوالاتی بودند که در دو ماهه ابتدایی شیوع کرونا بارها تکرار شدند اما ابتدا قرار بود که پاسخ به این سوال‌ها تنها مربوط باشد به همان ماه‌های محدودی که شیوع ویروس جهان را فلج کرده بود.

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، حالا مدتی است که سازمان جهانی بهداشت آب پاکی را روی دست همه‌‌مان ریخته است، هیچ پایان پیش‌بینی‌پذیری در افق نیست و ممکن است با یک آندمی روبه‌رو باشیم که قرار است مانند آنفلوآنزا ماندگار باشد. حالا دیگر زمزمه‌های «به زندگی با کرونا عادت کنید» بسیار جدی‌تر از قبل در جریان است و البته در میان این عادت کردن‌ها موضوع آموزش کودکان در مدرسه موضوعی است که باید به سرعت برای آن راهکاری پیدا شود. تاکنون هر سیستمی با راهکارهایی برای ادامه تحصیل از راه دور خودش را با شرایط به نسبت وفق داده است اما اگر قرار باشد که از پاییز امسال هم مدارس به فرمان روزگار شیوع به حرکت‌شان ادامه دهند، این راهکارها باید کمی جدی‌تر و باثبات‌تر باشند.

رضوان حکیم‌زاده، معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش می‌گوید یکی از سناریوهای پیش‌رو این است که در صورت امتداد این وضعیت، مدارس به صورت ترکیبی از شیوه‌های حضوری و غیرحضوری و با شیفت‌بندی کردن و کنترل میزان حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های درس اداره شوند.

«‌همین حالا در شهرهای مختلف حتی در شهر تهران بالای هزار نفر دانش‌آموز داریم که بعد از اتفاق کرونا، هرقدر که گشته‌اند آنها را پیدا نکرده‌اند. اکثر اینها احتمالا مربوط به خانواده‌هایی هستند که بچه‌های‌شان را برداشته‌اند و رفته‌اند به روستایی، جایی و هیچ ارتباطی هم دیگر با مدرسه نگرفته‌اند.» این یک وجه دیگر از قصه است. دانش‌آموزانی که تا به حال از طریق حضور داشتن یا نداشتن‌شان در مدرسه رصد می‌شدند حالا در معرض این خطر قرار دارند که در نبود مدرسه دیگر نامی از آنها در میان نباشد و ناگهان به جمع کودکان ترک تحصیلی بپیوندند. حکیم‌زاده می‌گوید، کرونا با وجود فرصت‌هایی که شاید آموزش از راه دور دراختیار بگذارد، کار پیگیری کودکان دورمانده از تحصیل را بسیار سخت کرده است.

در حال حاضر موضوع شیوع کرونا وارد این مرحله از گمانه‌زنی‌ها شده که نمی‌توان پایان دقیقی برای آن اعلام کرد و بازگشت موج دیگر شیوع همزمان با نیمه دوم سال بسیار محتمل است. حالا این نگرانی به‌خصوص در حوزه آموزش وجود دارد که اگر شرایط از ابتدای سال تحصیلی مانند ماه‌های گذشته باشد چه باید کرد. این دغدغه به‌خصوص درمورد دانش‌آموزان دبستانی پررنگ است که نیاز به همراهی دارند و نمی‌توان برای آموزش آنها تنها به راهکارهای از راه دور و فناورانه اکتفا کرد. سناریوی شما برای چنین شرایطی چیست؟

باتوجه به تجربه‌ای که در شرایط کرونایی به دست آوردیم و باتوجه به بسترهای مختلفی که در زمان بسیار کم به کار گرفتیم، اکنون در حال بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک از این بسترهایی هستیم که آموزش داشت از طریق آنها انجام می‌شد، مثل آموزش تلویزیونی، شبکه شاد و اقداماتی که خود معلم‌ها انجام می‌دادند و البته اعزام راهبران و درسنامه‌ها به مناطق محروم. باتوجه به اینکه شرایط اصلا قابل پیش‌بینی نیست و احتمال دارد که کرونا همچنان در سال آینده تحصیلی هم روی تمامی قسمت‌ها از جمله آموزش و پرورش اثر بگذارد و شرایط خاص به وجود آورد، ما در وزارتخانه در حال کار روی سناریوهای مختلفی هستیم تا براساس نقاط قوت و ضعف اقدامات فعلی‌مان، آمادگی کامل داشته باشیم تا اگر قرار بود شرایط به همین شکل باشد، اول مهر بتوانیم با مشکلات کمتر و کیفیت بهتری آموزش را تداوم ببخشیم.

برای دانش‌آموزان دبستانی به درستی اشاره کردید که همراهی بزرگ‌ترها بسیار ضروری است. خیلی از خانواده‌هایی که شاید آمادگی نداشته باشند یا خودشان برای استفاده از رسانه‌ها به اندازه کافی توانمند نباشند، نیاز به آموزش دارند و برای همین باید حتما شرایطی را فراهم کنیم که اگر مدارس ما با شرایط مشابه مواجه شدند، بتوانند به خانواده‌ها آموزش‌هایی بدهند و یک ارتباط شبکه‌ای منظم با آنها برقرار کنند. شاید یکی از فرصت‌های کرونا هم همین بود؛ خانواده‌هایی که قبلا از دور دستی بر آتش داشتند و خیلی درگیر نبودند، از آغاز کرونا به‌خصوص در دوران ابتدایی، خیلی درگیر موضوعات آموزشی دانش‌آموزان شده‌اند و وقت بیشتری گذاشتند. اما فارغ از اینها اگر بتوانیم باید به روش‌های ترکیبی فکر کنیم چون اگر شرایط به همین صورت باشد ممکن است نتوانیم تعداد زیادی از دانش‌آموزان را در کلاس داشته باشیم، ممکن است روزهایی کلاس‌ها به صورت حضوری تشکیل شوند و روزهایی از طریق فضای مجازی. برای همین داریم به شرایطی فکر می‌کنیم که از یک کلاس 30 نفره مثلا بتوانیم برای رعایت فاصله اجتماعی، 10 دانش‌آموز را در کلاس داشته باشیم و هر کدام به جای مثلا 5 روز در هفته، 2 روز به صورت فیزیکی به مدرسه بروند و باقی را در فضای مجازی کار کنند؛ یعنی ترکیبی از حضور و فضای مجازی. حالت دیگر ترکیبی این است که اصل آموزش در فضای مجازی باشد و دانش‌آموزان بتوانند در گروه‌های 10 نفره و با حفظ فاصله اجتماعی، برای رفع اشکال در مدرسه حاضر شوند. اینها موارد متعددی هستند که مشغول کار روی آنها هستیم و همزمان باید قابلیت‌های تعاملی شبکه شاد را هم افزایش دهیم تا امکان استفاده بهتر از آن وجود داشته باشد. موضوع دیگری که به دنبال آن هستیم این است که با هدف انگیزه بیشتر دانش‌آموزان و حضور فعال آنها و نه صرفا حضور منفعلانه، یک صفحه خاص دانش‌آموزی هم داشته باشیم. یعنی چه؟ یعنی یک پروفایل علمی دانش‌آموزی که در عین حال پروفایل اجتماعی هم هست و دانش‌آموزان می‌توانند از طریق آن مهارت‌ها، ایده‌ها، آرزوها و هنرهای‌شان را به اشتراک بگذارند. این مجموعه مواردی است که مشغول کار روی آنها هستیم تا سال بعد اگر شرایط تغییری نکرد و کرونا همچنان وجود داشت، بتوانیم هم استفاده بهتری از شبکه داشته باشیم و هم با استفاده از روش‌های ترکیبی، مشکلات مربوط به حضور نداشتن همیشگی بچه‌ها در مدرسه را حل کنیم.

به صورت خاص احتمالا مشکل در مورد کلاس اولی‌ها بیشتر از همه باشد. این بچه‌ها تازه قرار است الفبا را یاد بگیرند و حالا آموزش پایه‌ای‌ترین درس‌ها از راه دور چندان ساده نیست. در مورد این دسته از دانش‌آموزان به صورت ویژه برنامه‌ریزی دارید؟

قطعا کلاس اولی‌ها اولویت ما هستند، به‌خصوص اگر بخواهیم روی روش‌های ترکیبی کار کنیم. یعنی اگر قرار باشد به دلیل تعداد افراد محدودیت‌هایی داشته باشیم و اگر قرار به انتخاب باشد، ترجیح می‌دهیم حضور با حفظ مسائل بهداشتی از آن کلاس اولی‌های‌مان باشد. اتفاقا در دانمارک و فنلاند هم بازگشایی را از دبستان‌ها شروع کرده‌اند به این دلیل که می‌گویند این دانش‌آموزان بیشتر نیاز دارند که به صورت حضوری آموزش ببینند. به صورت کلی هم آموزش‌های الکترونیک یا E-Learning همیشه مخصوص یادگیرندگان بزرگسال بوده است، کرونا اجباری ایجاد کرد که این حوزه وارد فضای آموزشی کودکان و نوجوانان شد. در دستورالعمل بازگشایی امسال هم برای کلاس اولی‌ها یک بند خاص گذاشته‌ایم که ارزیابی‌شان به صورت کتبی و شفاهی صورت بگیرد. قطعا در بازگشایی یک برنامه خاص برای کلاس اولی‌ها خواهیم داشت چون پایه تحصیل‌شان هست و باید حتما مهارت‌های خواندن و نوشتن را یاد بگیرند. البته یکی از برنامه‌های دیگری که با شبکه آموزش توافق کرده‌ایم این است که بتوانیم در تابستان امسال برای نوآموزان مناطق دوزبانه و به صورت کلی نوآموزانی که برنامه زبان‌ آموزی‌شان با مشکل مواجه شده است، همچنان برنامه‌های مربوط به تربیت زبانی را داشته باشیم.

همان‌طور که اشاره کردید در برخی کشورهای اروپایی با وجود اینکه هنوز دانشگاه‌ها شروع به کار نکرده‌اند، اتفاقا مدارس باز شده‌اند اما ازدحام کلاس‌های درسی در ایران شاید دلیل اصلی باشد که نتوان به راحتی از پس بازگشایی مدارس برآمد. فکر می‌کنید از طریق آن مدل شیفت‌بندی که گفتید می‌توان مشکل را حل کرد؟

قطعا سلامت در اولویت است. در حال حاضر 62درصد از جمعیت دانش‌آموزی ما در ابتدایی در کلاس‌های با تراکم بالای 26 نفر که بیشتر از استاندارد قابل‌قبول است دارند درس می‌خوانند. اگر شرایط به همین شکل باشد، اصلا نمی‌شود کلاس‌هایی با این حجم جمعیت برگزار کرد چون دیگر فقط مساله افت تحصیلی یا ضعف در ریاضی نیست، مساله سلامت و حیات بچه‌هاست که مورد تهدید قرار می‌گیرد و اگر شرایط کرونایی بماند قطعا نمی‌توان کلاس‌هایی با جمعیت بالا برگزار کرد. بنابراین قطعا روی شیفتی شدن، تقسیم‌بندی و ترکیب بین حضور مجازی و حضور فیزیکی در فضای مدرسه باید مدل‌های متعددی را برای کلاس‌های مختلف داشته باشیم تا بتوانیم شرایط بهتری را برای کار فراهم کنیم.

شیوع کرونا حتی دولت‌ها را هم متوجه این موضوع کرد که اهمیت سلامت تا چه اندازه اولویت بالایی دارد و تا چه اندازه دست‌کم گرفته شده بود. اگر قرار به شیفتی شدن مدارس و روش‌های ترکیبی مدنظر شما هم باشد به هر حال نظارت بهداشتی در حال حاضر اهمیت بالایی دارد و نمی‌دانم مدارس چقدر به لحاظ داشتن مربی بهداشت و نظارت بهداشت و سلامت بر دانش‌آموزان توانایی دارند. آیا در این حوزه قرار است تغییری رخ دهد یا خیر؟

خب ما دستورالعمل‌هایی را با همکاری وزارت بهداشت تهیه کرده‌ایم، معاونت تربیت‌بدنی و سلامت ما یک برنامه توانمندسازی همگانی را برای کلیه کارکنان مدرسه در دستورکار دارد. چون با توجه به ابعاد این مشکل، موضوع فقط با آگاه بودن یا حضور مربی بهداشت حل نمی‌شود. مربی بهداشت البته به صورت خاص یکی از کمبودهای وزارتخانه است و قبلا هم در این حوزه مانند مشاوره کمبود نیرو داشتیم. این حوزه سلامت جسمی و روانی اتفاقا جزو مواردی بود که در جلسه اخیر با آقای دکتر جهانگیری مطرح شد و در گزارشی خدمت ایشان ارایه شد که علاوه بر کمبود معلم، تعداد بسیار زیادی مربی بهداشت و مشاور نیاز داریم که با توجه به شرایط کرونا این نیاز بیشتر از قبل هم احساس می‌شود.

شما مدت‌ها است که با همراهی معاونت زنان ریاست‌جمهوری مشغول کار روی بازگرداندن کودکان به مدرسه و جلوگیری از ترک تحصیل دختران کار می‌کنید. این شرایط احتمالا ضربه سنگینی به این جریان می‌زند چون اغلب این دانش‌آموزان هم در مناطق و از خانواده‌هایی هستند که دسترسی گسترده‌ای به اینترنت یا امکانات مورد نیاز آموزش از راه دور ندارند. ماندن بچه‌ها، به خصوص دختران در نظام آموزشی و دسترسی یافتن آنها به درس‌ها چگونه قرار است پیگیری شود؟

به نظرم اگر چه این شرایط تهدیدهایی ایجاد کرده است اما اگر از موقعیت‌ها درست استفاده کنیم می‌تواند فرصت‌هایی هم ایجاد کند. یکی از مواردی که آموزش و پرورش برای جلوگیری از ترک تحصیل دختران به کار بسته بود، ایجاد شبانه‌روزی‌ها بود. خانواده‌ها خیال‌شان راحت بود که مدرسه شبانه‌روزی هست وگرنه نمی‌گذاشتند دختران‌شان رفت‌ و آمد کنند. در شرایط کرونا همان ‌طور که می‌دانید خوابگاه‌های دانشجویی و اقامتگاه‌های دائمی مانند شبانه‌روزی‌ها تعطیل شدند و حتی در مورد بازگشایی هم شبانه‌روزی‌ها استثنا شدند. اما از طرف دیگر ظرفیت استفاده از فضای مجازی یک فرصت را به وجود آورد و آن فرصت این است که اگر واقعا بتوانیم یک مرکز یادگیری خیلی قوی داشته باشیم و دانش‌آموزان - خصوصا دخترانی که خانواده‌های‌شان نمی‌گذارند ادامه تحصیل دهند - بتوانند با یک تبلت دانش‌آموزی به این مرکز یادگیری وصل شوند به نظرم می‌تواند در ابعاد گسترده‌تر و با هزینه کمتر سبب ادامه تحصیل این بچه‌ها شود. تاکید می‌کنم که بعد از دوره ابتدایی یا مثلا از سال پنجم و ششم به بعد این امکان برای استفاده مستقل بچه‌ها بیشتر وجود دارد و تجربه‌ای که از این دوران به دست آمده، می‌تواند مبنایی باشد تا ما از فضای مجازی در جهت رفع این تبعیض استفاده کنیم و اگر دختران به هر دلیلی نمی‌توانند به مدرسه بروند، مدرسه را با این تبلت‌ها به نزد آنان ببریم.

این وعده بزرگی است. چطور قرار است این دانش‌آموزان شناسایی شوند و چطور قرار است تبلت دانش‌آموزی و اینترنت مورد نیاز برای آنها تامین شود؟

قطعا در بحث شناسایی دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل یک موضوع بسیار مهم این است که پس از شناسایی باید خانواده‌ها را راضی می‌کردند و در بسیاری اوقات موانع فرهنگی در این میان وجود داشت. برای همین است که این کار، فقط کار آموزش و پرورش نیست. هم در بحث شناسایی فکر می‌کنم باید سازمان‌های دیگری به ما کمک کنند و هم در بحث تامین زیرساخت‌ها و کمک‌هایی که فقط شامل تبلت هم نمی‌شود. فرض کنید در یک منطقه دورافتاده‌ای وقتی دختری دوره دبستان را به پایان می‌رساند، اگر جلوی ادامه تحصیل او را در مقاطع بالاتر بگیرند (که بسیار هم محتمل است) فقط داشتن تبلت که مشکلی را حل نمی‌کند، منطقه باید اینترنت هم داشته باشد و به همین دلیل به نظر می‌رسد هم وزارت ارتباطات و هم سازمان‌های خاصی که در این حوزه کار می‌کنند باید وارد عمل شوند. البته در برنامه ششم توسعه تکالیفی در این زمینه برای آنها معین شده که امیدواریم این وظایف را جدی‌تر بگیرند. اما در هر حال این شرایط همان‌ طور که شما هم اشاره کردید می‌تواند چالشی هم در این حوزه باشد. بازماندگان از تحصیل معمولا مربوط به خانواده‌هایی هستند که خیلی تحصیل را جدی نمی‌گیرند، خیلی اهمیتی به آن نمی‌دهند. در شرایطی که مدرسه‌ها باز بودند این نبود بچه‌ها در جای خود به راحتی به چشم می‌آمد و تا جایی که امکان داشت همکاران‌مان در سراسر کشور این موارد را پیگیری می‌کردند اما زمانی که مدرسه بسته است و بچه‌ها حضور فیزیکی ندارند، آن خانواده‌هایی که از کودکان‌شان به عنوان کودکان کار استفاده می‌کنند یا به مدرسه رفتن آنها اهمیتی نمی‌دهند احتمال بیشتری دارد که دیگر اهتمامی هم به آموزش بچه‌ها نداشته باشند. این دسته از دانش‌آموزان بیشتر از سایرین ممکن است تحت تاثیر این شرایط کرونایی قرار بگیرند.

قبلا وزارت کار در موضوع رصد تحصیل کودکان کمک می‌کرد، در حال حاضر فکر می‌کنید راهی هست که این موارد را پیدا کرد؟

قطعا یکی از دستورالعمل‌های ما در مورد کسانی که در مدرسه‌ها ثبت‌نام شده‌اند، پیدا کردن کسانی است که به شبکه نپیوسته‌اند. اما الان داریم در مورد دانش‌آموزانی صحبت می‌کنیم که به مدرسه نمی‌روند و در شرایط فعلی ممکن است خانواده‌های‌شان بگویند الان که هیچکس مدرسه نمی‌رود پس عیبی ندارد اگر بچه ما هم نرود. باید متناسب با این شرایط کار کنیم. فکر می‌کنم آن جلسات همفکری و همکاری که داشتیم و به جاهای خوبی هم رسیده بود الان باید مطابق با شرایط کرونایی وجود داشته باشد تا دستگاه‌های مختلف با هم کار کنند و البته ما به عنوان آموزش و پرورش برای این کار اعلام آمادگی می‌کنیم. اما شناسایی این بچه‌ها در شرایط فعلی خیلی سخت‌تر است. همین حالا در شهرهای مختلف حتی در شهر تهران بالای هزار نفر دانش‌آموز داریم که بعد از اتفاق کرونا، هر قدر که گشته‌اند آنها را پیدا نکرده‌اند. اکثر اینها احتمالا مربوط به خانواده‌هایی هستند که بچه‌های‌شان را برداشته‌اند و رفته‌اند به روستایی، جایی و هیچ ارتباطی هم دیگر با مدرسه نگرفته‌اند. این شرایط ممکن است در جاهای دیگر هم تکرار شود و به همین خاطر در عین حال که داریم تلاش خودمان را می‌کنیم، اگر بتوانیم با وزارت رفاه، مرکز آمار و سازمان ثبت اسناد همکاری بیشتری داشته باشیم، می‌توانیم نتایج بهتری بگیریم، ان‌شاءالله.