به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، برخی میگویند کوبیدن سلبریتیها مد شده است و بعضی دیگر همچنان بر رفتار تعدادی از چهرهها و اظهارنظرهای دائمی آنها درباره مسائل مختلف خرده میگیرند. در این میان اما آنچه جالب به نظر میرسد این است که گاه شبکههای اجتماعی یا دیگر رسانهها عرصه تقابل خود این چهرهها با یکدیگر میشود و سلبریتی علیه سلبریتی موضع میگیرد. در یکی از نمونههای اخیر کامبیز دیرباز، بازیگر فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی مثل تب سرد، نابرده رنج، در چشم باد و... در گفتوگوی تلفنی با برنامه «پشت صحنه» در مورد رویکردش نسبت به این مقوله گفت و به عملکرد برخی چهرهها در فضای مجازی انتقاد کرد. به این بهانه نگاهی به حرفهای دیرباز انداختهایم و واکنش متفاوت چهرهها در مورد سلبریتیها و شیوه برخورد آنها درباره مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... را مرور کردهایم .
از شنیدن کلمه سلبریتی کهیر میزنم
کامبیز دیرباز، بازیگر سینما و تلویزیون مدتی پیش در مصاحبهای گفته بود از شنیدن واژه سلبریتی کهیر میزند. نگاه منفی او به این واژه بهانهای شد تا مجری برنامه «پشت صحنه» یکشنبه شب بیشتر راجعبه این موضوع صحبت کند. او درباره علت این اظهارنظر عجیبش گفت: وقتی واژهای به یک چیز منفور و نفرتانگیز تبدیل میشود، انسان ترجیح میدهد کهیر بزند. حساب کنید از هر صد باری که این کلمه در فضای مجازی و فضای حقیقی استفاده میشود، ۹۹ بار آن منفی است. طوری شده است که وقتی میخواهند یک نسبت منفی بدهند، از این واژه سلبریتی استفاده کنند. البته این استفاده هم به خاطر عملکرد خود چهرههای معروفست و در واقع از ماست که بر ماست.
جالب آن است مدتی پیش در همین برنامه رادیویی گفتوگویی مشابه انجام شده و بازیگر با سابقه دیگری هم نسبت به این واژه واکنش منفی نشان داده است. به این صورت که فاطمه معتمدآریا، مهمان تلفنی بود و مصطفی امامی، مجری پشت صحنه از عبارت پهن کردن فرش قرمز برای این بازیگر استفاده کرد و او را سلبریتی خواند. معتمدآریا اما ابتدای بحث خیلی سریع از این واژه خود را مبری دانست و گفت نه نیاز به فرش قرمز دارد، نه از این بازیگرانی است که دنبال فالوئر هستند و نه دوست دارد برایش واژه سلبریتی استفاده شود یا برایش فرش قرمز برگزار کنند!
شما سلبریتی نیستید
فردوس حاجیان هم که این روزها در بستر بیماری است، پستی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و خبر داد ریما رامینفر، امیر جعفری و علی صالحی به عیادتش رفتهاند. او در بخشی از پستش نوشت: «در مسیر خدمت به مردم به پیش بروید و فقط به نداى درون خود گوش دهید. من صفتى به نام «سلبریتى» براى شما قائل نمى شوم. به باور من سلبریتى دو برادر کولبر فرهاد و آزاد خسروى هستند. سلبریتى صدها هزار نوجوان و جوان خفته به خون و شهیدان وطن هستند...»
سلبریتی تا همین چند وقت پیش برای بسیاری لقب محبوب و خواستنی بود، اما به نظر میرسد با به راه افتادن موج حملات برخی کاربران شبکههای اجتماعی مجازی به چهرهها بهخاطر فعالیتها و اظهارنظرهای سیاسی و اقتصادی آنها، اینکه خود را خارج از دایره چهرههای معروف معرفی کنی برای بعضی مصداق مردمی بودن پیدا کرده و آنان را از عواقب معناهای تازه و نه چندان مثبتی که در طول این مدت به این مفهوم افزوده است، دور میکند.
مجله شخصی به اسم اینستاگرام
از زمانی که اینستاگرام آمد، فعالیت چهرهها در فضای مجازی پررنگتر شد و ارتباط میان آنها و مخاطبانشان نزدیکتر شد و رنگ تازهای به خود گرفت. این اتفاق اما سویههای منفی هم داشت و آن هم پدیده خشونت کلامی در اظهارنظرها در این فضا بود که خیلی زود دامن چهرهها را گرفت. واکنش آنها اما به این موضوع متفاوت بود، برخی همکاران خود را مسبب ایجاد فضاهای مسموم علیه خودشان میدانستند و میگفتند محتوای منتشر شده در صفحات چهرهها با اوجگیری این پدیده ارتباط مستقیم دارد. به هر روی، شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توییتر این روزها به اصلیترین ابزار چهرههای معروف برای اظهار نظر در مورد مسائل روز جامعه یا بهروز خود و... تبدیل و به دنبال آن البته بستری شده که در آن بر سر همین مسألهها گاه میان یک چهره با چهره دیگر و همچنین بین آنها و دنبالکنندههایشان جدال درمیگیرد. در همین رابطه ژاله صامتی یکی از بازیگرانی بود که تا مدتها از داشتن صفحه مجازی دوری میکرد و در مصاحبهای با جامجم بیان کرده بود: به نظرم ارتباط حقیقی با مردم در فضای مجازی چندان ممکن نیست. اگر مردم ما را در شرایط عادی ببینند، ارتباط حقیقی تری میانمان شکل می گیرد. مثلا وقتی شما به درمانگاه مراجعه میکنی با لباس و تیپ آنچنانی نمیروی، پس مردم با خود واقعیات ارتباط برقرار میکنند و حرف میزنند تا زمانی که در رستوران با بهترین لباس و در بهترین حالت نشستهای و عکست را به اشتراک میگذاری. قصد توهین به کسی را ندارم، اما این که اعلام کنی من الان فلان دسر را خوردم یا الان در فلان رستورانم، بیشتر شبیه نمایش و خودنمایی است. البته هرکس سلیقه و نظری دارد، اما به نظر می آید چون ارتباط واقعی و نزدیک با مردم ندارند، ارتباط را به شکل دیگری برقرار میکنند.
حالا دیرباز هم در برنامه «پشت صحنه» در این باره اظهار نظر کرده و نشان داده جزو کسانی است که عملکرد چهرهها در شبکههای اجتماعی را تا حد زیادی موثر بر دریافت واکنشهای منفی میداند. او در این ارتباط تلفنی گفت: من در اینستاگرام یک مجله شخصی دارم. پس من سردبیر مجله شخصی خودم هستم و باید فکر کنم کدام مطلب را در سرمقاله بگذارم که خوانندهام ناراحت بشود یا نشود. بنابراین فکر می کنم چیزی بالای ۷۰-۸۰ درصد دست خودمان است. گاهی واقعا هدف یک چیز است اما چیز دیگری منتقل میشود.
او همچنین درباره توضیح صفحه اینستاگرامش با مضمون این که تبلیغ در زیر پستهایش آزاد است، اعلام کرد: اینستاگرام برای پدرم نیست که بخواهم برایش تعیین تکلیف کنم. من هم مثل دیگران یک کاربر هستم.
در این مورد میتوان به فعالیت جالب توجه نوید محمودی در اینستاگرام اشاره کرد که به صورت رایگان با انتشار استوریهایی به معرفی کالاهای تولیدکنندگان و... میپردازد.
واکنش بله، نظر تخصصی نه!
چهرههای معروف یا به اصطلاح سلبریتیها معمولا زیاد اظهارنظر میکنند و ماجرا به گونه ای شده است که اصلا اظهارنظر نکردن درباره گرانی، انتخابات و... بد به نظر میرسد و آنها را مرفه بیدرد یا بیخبر از دنیا به دنبال کنندههایش معرفی میکند.
روی دیگر سکه اما این است که گاهی چهرهها بیش از یک ابراز نظر یا همدردی با بازماندگان فلان حادثه و... وارد عمل میشوند و درباره هر موضوع یا اتفاق روز که فهم و بحث درباره آن نیاز به دانش و تخصص دارد هم پست میگذارند و نظر میدهند. این مسأله منتقدانی دارد، حتی از میان خود چهرهها.
دیرباز در پشت صحنه در این خصوص گفت: این که ما بخواهیم نسبت به یک سری چیزها واکنش نشان بدهیم یک بحث است و این که بخواهیم نسبت به همه چیز واکنش تخصصی نشان بدهیم، یک بحث دیگر است. یعنی من به عنوان یک شهروند و یک ایرانی وظیفهام است که مثلا به گرانی بنزین واکنش نشان بدهم اما در تخصص من نیست که بخواهم اشکال سیاسی از دولت بگیرم.
او ادامه داد: من میگویم اگر در اینستاگرام تنها عکس گل و بلبل هم باشد اتفاقا این هم بد است. من باید واکنش نشان بدهم اما طرح موضوع کنم نه اینکه بخواهم تخصصی بگویم. من اگر خیلی هنر کنم دیالوگهای خودم را حفظ میکنم که سر صحنه توپوق نزنم.
دیرباز اما این موضوع را مغایر با مسوولیت اجتماعی چهرهها ندانست و عنوان کرد: من باید از تریبونم در جهت طرح موضوع کردن استفاده کنم. اگر این کار را نکنم خیانت می کنم.
او افزود: من از دل همین مردم بیرون آمده ام. سالی که من بهخاطر دوئل از جشنواره جایزه گرفتم، سیمرغ دستم بود و با تاکسی برگشتم و همکارانم تعجب کردند.
دیرباز گفت: من دو سال بعد از آن ماشین گرفتم اما روزهایی که تعداد باکهایی را که میخواستم بنزین بزنم را می شمردم که تا آخر ماه کم نیاورم چون کارمند بودم، نباید فراموش کنم. طرح موضوع کردن با این که بخواهم نظر تخصصی بدهم فرق میکند. سلبریتی تافته جدا بافته نیست، از مردم است و باید کنار مردم باشد.
او ادامه داد: فرض کنید اگر یک جامعه دچار بحران مالی شود، نمیتوانیم بگوییم که صد درصد جامعه دچار بحران مالی است. به هر حال به همان اندازه که عدهای فقیرتر میشوند یک عده هم پولدارتر میشوند.
حالا اگر آن درصد کمی که پولدار میشوند بیایند و این زندگی تجملاتی شان را به رخ بکشند، تبدیل میشوند به آدمهایی که از آن آحاد جامعه نیستند.
این که آدم آرزو کند همه مردم در رفاه کامل زندگی کنند، خیلی عالی است و اگر کسی غیر از این باشد، یعنی چشم دیدن رفاه هموطنان و دوستانش را ندارد. مسعود دهنمکی، کارگردان سریال «دارا و ندار» و سری فیلمهای اخراجیها هم مدتی پیش در برنامه «پارک شهر» رادیو تهران درباره وظایف چهرههای معروف در مقابل مردم گفت: همه باید یاد بگیرند که به اندازه فهم خود نظر بدهند نه به اندازه اسم و شهرت خود.