۰ نفر

محمود جامساز در گفت‌وگو با اقتصاد آنلاین:

پیش‌بینی جامساز از آینده دلار/ در ایران هیچ گاه نرخ ارز واقعی نبوده است

۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۲۵
کد خبر: 175791
پیش‌بینی جامساز از آینده دلار/ در ایران هیچ گاه نرخ ارز واقعی نبوده است

یک کارشناس اقتصادی معتقد است قیمت ارز باید به گونه‌ای تعیین شود که بتوان یک کالای یکسان را در دو کشور با یک قیمت خریداری کرد.

به گزارش اقتصاد آنلاین، بعد از تنش های به وجود آمده چند ماه اخیر بازار ارز و کنترل مجدد بانک مرکزی بر این بازار که به خواست وزیر اقتصاد صورت گرفته است، به سراغ محمود جامساز اقتصاددان آمدیم و در خصوص مدیریت بازار ارز و الزامات این بازار گفت و گو کردیم.

جایگاه ارز و مدیریت کنترل قیمت آن در اقتصاد چیست؟

 نرخ ارز یکی از مهم ترین و پر چالش ترین متغیرهای کلان اقتصادی است که از یک طرف نقش موثری در تجارت خارجی دارد و از سوی دیگر در تنظیم و تعدیل تراز تجاری و تراز پرداخت های کشور نقش مهمی ایفا می کند. ضمن آنکه نمی توان از نقش موثر  نرخ ارز در تعیین قدرت رقابتی تولید کنندگان داخلی در برابر رقبای خارجی در بازارهای داخلی و عرصه بین المللی غافل شد. نرخ ارز در سطح عمومی قیمت ها و به تبع آن تورم نیز موثر است. بنابراین پیامدهای گسترده ای که نرخ ارز بر عملکرد اقتصاد ایران دارد، اهمیت تعیین نرخ آن را دوچندان کرده است.

متاسفانه در کشور ما هیچ گاه نرخ ارز واقعی نبوده است. تعیین نرخ ارز واقعی بر اساس مقایسه میزان خرید، این امکان را می دهد تا برابری واقعی قدرت خرید ارز دو کشور در طی زمان مقایسه و روند بلند مدت نرخ ارز ارزیابی شود.

چرا هیچ گاه در ایران نرخ ارز واقعی نبوده است؟

اقتصاد ایران یک مجموعه اقتصاد دولتی رانتی نفتی است بدلیل وجود درآمدهای آسان رس نفتی همواره بودجه های سالیانه به این منابع وابسته بوده و دست دولت ها در انجام مصارف حتی فراتر از چارچوب بودجه به طور اسراف گونه باز بوده که اسباب کسر بودجه های سالیانه را فراهم آورده است. نکته مهم آنکه شیوه تامین کسری بودجه های سالیانه موجبات افزایش پایه پولی حجم نقدینگی و تورم را فراهم آورده و قدرت خرید پول ملی را در کوره مصرف متاثر از قیمت های تورمی ذوب کرده است.

نحوه مدیریت بازار ارز باید بر چه اساسی باشد؟

هنگامی که دولت ها از منابع سرشار درآمد نفتی برخوردار هستند، شاید بتوان از طریق مدیریت عرضه و تقاضای ارز تعادلی در بازار ایجاد کرد. در تعیین نرخ ارز به طور کلی چهار نظریه وجود دارد که دو نظریه سنتی هستند و به تغییرات نرخ ارز در بلند مدت نظر دارند و دو نظریه هم جدیدتر هستند و به نوسانات نرخ ارز در کوتاه مدت توجه می کنند.

در رهیافت تجاری نرخ برابری تعادلی ارزی، آن نرخی است که در آن ارزش صادرات و واردات کشور برابر شود. زیرا زمانی که ارزش واردات از صادرات پیش می افتد، کشور با کسری تجاری رو به رو می شود. در این حالت نظام شناور ارز با حالتی مواجه می شود که در آن نرخ مبادله ای ارز افزایش یافته و ارزش پول داخلی کم می شود. در نتیجه صادرات به خارج ارزان تر می شود و واردات گران تر می شود. در چنین حالتی صادرات افزایش می یابد و واردات کم می شود. البته این وضعیت برای مدت طولانی پایدار نخواهد ماند زیرا تولید ما متکی به واردات است ولذا واردات به سبب تنزل پول داخلی گران تمام می شود و به تبع آن کالاهای صادراتی متکی به تولید داخلی قدرت رقابتی خود را از دست می دهند.

 نظریه برابری قدرت خرید، نرخ ارز مبادله ای میان دو کشور را بر اساس نسبتی از سطح عمومی قیمت ها میان دو کشور می داند. بر اساس این رویکرد نرخ ارز باید به گونه ای تعیین شود که در آن قیمت یک کالای یکسان در دو کشور به یک اندازه باشد. (که البته فرصت پرداختن به مسایل تکنیکی این نظریه در این مصاحبه نیست).

نرخ ارز در شرایط فعلی تحت تاثیر چه عواملی است؟

نرخ ارز تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی است و به صورت تابعی از عوامل یادشده است. در کشور ما در زمینه عوامل خارجی متاسفانه تغییرات اسعار به خصوص دلار، بر پول رایج کشور بیشترین تاثیر را می گذارد. که البته این تغییرات ناشی از عوامل سیاسی و اقتصادی بین المللی است. به عنوان مثال حجم تجارت و بهای نفت، طلا و وقوع تنش های سیاسی منطقه ای  و همچنین تغییرات در نرخ بهره فدرال رزرو و تغییرات بین بانکی آمریکا تمدید تحریم های داماتو و وضع تحریم های احتمالی جدید عدم قطعیت موضع ترامپ در مورد برجام از جمله این عواملند.

در روزهای پایانی سال 2016 که خانم جانت یلن نرخ بهره فدرال رزوررا به 0/25 درصد  و نرخ بهره بین بانکی رابه 0/75 درصد افزایش داد دلار در عرصه بین المللی تقویت و سایر ارزها در مقابل دلار تضعیف شدند. ضمنا در بیانیه ای که باعث شگفتی در عرصه اقتصاد جهانی شد اعلام کرد در سال2017 نرخ بهره را در 3 مرحله هر بار 25 صدم درصد افزایش میدهد تا درپایان سال به 1.5 درصد برسد . مسلما تاثیرچنین تغییراتی به سبب بزرگی حجم اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهان غیر قابل تردید است.

در این راستا از آنجا که بهای فروش نفت به دلار پرداخت می شود با قدرت گرفتن دلار بهای فروش نفت هم در بازار های جهانی در مسیر کاهشی قرار میگیرد. کاهش بهای نفت با وجودیکه تحریم های ایران بعد از برجام برداشته شده است بر میزان درامد حاصله تاثیر مستقیم میگذارد و این تاثیر باعث شکل گیری نوسانات ارزی میشود.

 انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا با دیدگاه افراطی در همه ابعاد سیاسی اقتصادی واجتماعی بی شک معادلات سیاسی و اقتصادی جهان را متاثر خواهد کرد. نگاه غیر دوستانه ترامپ به ایران که در صدور فرمان اخیر در مورد مهاجرت و دیپلماسی خشن وی آشکار شد اسباب کاهش امیدها به بهبود روابط اقتصادی و افزایش انتظارات بدبینانه در فعالان اقتصادی ایران نسبت به ارتقا روابط تجارت خارجی و بهبود اقتصاد ایران شده که بی تردید بر نرخ ارز اثر گذار خواهد بود. این موضوع در بعد داخلی هم با طرح موضوعاتی که به صورت موافق و مخالف در خصوص برجام مطرح می شود هم بر بازار ارز تاثیر داشته اند.

آیا تک نرخی کردن ارز امکان پذیر است؟

دولت یازدهم در اجرای اهداف خود در زمان انتخابات وعده تک نرخی کردن ارز را مطرح کرد. اما در حال حاضر دلایل زیادی وجود دارد که تک نرخی کردن ارز را با تردید مواجه می کند.

برخی عوامل داخلی چندان مایل به تک نرخی شدن نرخ ارز نیستند. زیرا منافع خود را در تکثر نرخ ارز می بینند. اینان همان هایی هستند که مروج فساد اقتصادی بوده و با بهره گیری از رانت های سیاسی و اقتصادی به ثروت های نجومی و قدرت رسیده اند و مسلما در برابر تک نرخی شدن نرخ ارز سنگ اندازی می کنند.

از سوی دیگر سیاست بانک مرکزی با افزایش نرخ مبالاتی به امید آنکه این نرخ به نرخ بازار نزدیک شود یک تجربه شکست خورده است زیرا هرچه نرخ رسمی افزایش یابد نرخ بازار از آن بیشتر فاصله می گیرد.

در شرایط کنونی که نرخ دلار در محدوده نزدیک به 4000 تومان قرار دارد عرضه و تقاضای خرد در بازار آزاد نقش آفرینی دارد نه تقاضاهای کلان برای صادارت و واردات. اما با وجود آنکه گردش عملیاتی از حجم بالایی بر خوردار نیست ولی آثار روانی آن بر اقتصاد تخریب آمیز است و به عنوان یک مانع می تواند در تحقق اهداف تک نرخی کردن ارز موثر باشد.

سیاست کنترل بانک مرکزی در تزریق ارز را چگونه می بینید؟

بانک مرکزی بعد از رویت تنش های ایجا د شده در بازار ارز تصمیم گرفت مقادیری دلار را به روش کنترل شده در بازار ارز تزریق نماید. در اقدام بانک مرکزی خریداران این دلار مشخص نشده اند و به عبارتی بانک مرکزی برای تعداد خریداران خود محدودیتی قایل نشده است. اما باید توجه کرد منابع ارزی کشور محدود هستند و معلوم نیست این فرایند تا چه زمانی استمرار یابد. هرچند بانک مرکزی به میزان منابع خود بهتر وقوف دارد، اما این منابع به هر میزان که باشد می باید برنامه ریزی شده و در جهت تامین منافع ملی مصرف شود.

پیش بینی شما از آینده بازار چگونه است؟

فضای انتخاباتی ترامپ و اعلام دیدگاه های افراطی وی در مورد ایران بویژه موضع وی در خصوص برجام وتمدید تحریمهای ایسا که به داماتو معروف است همچنین تعارضات جناح های داخلی در مورد برجام کافی بود که نرخ ارز با یک جهش از مرز 4 هزارتومان هم بگذرد . اما پس از ورود ترامپ به کاخ سفید بازار ارز تقریبا از شوک های وارده تخلیه شده بود لذا نه تنها افزایش نیافت بلکه با نوسانی حدود 100 تومانی در محدوده 3800 تومان قرار گرفت.

البته پیش بینی های بازار ارز با دگرگون شدن تصمیم های ترامپ مسلما تغییر می کند. به این معنی که چنانچه مشاورین ترامپ که اغلب از چهره های ضد ایرانی هم هستند عرصه تجارت کالای ایران را با چالش مواجه کنند و یا در مورد نفت تحریم جدیدی وضع شود این وضعیت به کاهش درآمد ارزی کشور منجر می شود و دولت در تنگنای ارزی بیشتری قرار می گیرد و قادر به کنترل ارز نمی گردد.

در چنین شرایطی به نظر می رسد دولت ایران باید به منظور مقابله با این شرایط نامعلوم بین المللی یک دیپلماسی علمی و حساب شده ای را در برابر ترامپ بویژه در مورد برجام پیش گیرد. و نظاره گر واکنش های دیگر امضا کنندگان برجام که بجز آلمان همه عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل هستند باشد تا از طریق دیپلماتیک برجام از گزند موضع غیر دوستانه ترامپ با ایران مصون بماند و ما بتوانیم در جهت منافع ملی از آن بهره مند شویم مسلما حصول این نتیجه درثبات نرخ ارز موثر خواهد بود.