به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، متهم که مردی میانسال است یک سال قبل فرزند و همسر برادرش را با ضربات چاقو به قتل رساند.
بر اساس محتویات پرونده 28 شهریور سال گذشته خبر قتل هولناک مادر و دختری به مأموران پلیس گزارش شد. با حضور پلیس مأموران با جسد غرق در خون زنی 29ساله به نام سیما و دختری چهارساله به نام آنا درحالیکه در رختخواب قرار داشتند، مواجه شدند. همچنین دختر دیگر سیما به نام آرام (11ساله) در صحنه جنایت نیمههوش و بیرمق افتاده بود که توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
آرام قبل از انتقال به اتاق عمل در اظهاراتش به مأموران گفت عمویش کریم مرتکب این جنایت شده است.
تحقیقات از یکی از همسایههای سیما نشان داد وی در زمان حادثه صدای جیغوداد از خانه مقتول را شنیده و دیده که مردی با یک کت بلند از محل حادثه خارج شده است.
همچنین همسایه مقتول که این حادثه را به پلیس اطلاع داده بود، به مأموران گفت: دخترم گفت صدای دختران همسایه (آرام و آنا) ساعتهاست که به گوش نمیرسد. من نیز به مقابل در خانه مقتول رفتم اما هرچه در زدم کسی پاسخگو نبود به همین دلیل با آتشنشانی و پلیس تماس گرفتم و زمانی که آنها به محل آمدند، متوجه جنایت شدیم.
با توجه به اظهارات آرام و مشاهدات همسایهها، با دستور بازپرس ویژه قتل پایتخت، کریم (برادرشوهر سیما) که در محل جنایت حاضر شده بود، بازداشت شد و برای تحقیقات در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت اما در ابتدای تحقیقات منکر هرگونه جنایت شد تا اینکه ساعاتی بعد از بازداشت به قتل زنبرادر و برادرزادهاش اعتراف کرد.
کریم که 55 سال دارد، گفت: همسر برادرم از مدتها قبل با مردی به نام شاهرخ که یکی از دوستان برادرم است در ارتباط بود. شاهرخ خانهای را که برادرم در آن ساکن است، اجاره کرده و بارها به برادرم و خانوادهاش کمک مالی کرده بود.
وی ادامه داد: از چند ماه قبل که متوجه رابطه سیما و شاهرخ شدم، به اقوام و بستگان هشدار و موضوع را اطلاع دادم اما هیچکس به حرفم توجهی نکرد. شاهرخ بارها زمانی که برادرم در خانه بود به منزلشان میرفت و حتی چند شب در منزل برادرم خوابید. من که متوجه ارتباط بین شاهرخ و سیما شده بودم، موضوع را به شوهرش گفتم اما او هم توجهی نکرد تا اینکه یک روز زمانی که به خانه برادرم رفته بودم، در حالی که برادرم خواب بود کلید خانهاش را برداشتم و از روی آن کلید ساختم و روز حادثه وارد خانه شدم و همسر برادرم و فرزندش را کشتم.
با شکایت اولیای دم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم روز گذشته برای محاکمه در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران حاضر شد. بعد از اینکه اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص شدند، متهم در جایگاه حاضر شد؛ او اتهام را قبول کرد و گفت: من مدتها بود که میدانستم همسر برادرم با شاهرخ رابطه دارد. وقتی موضوع را به برادرم گفتم او حرفم را باور نکرد؛ بعد هم که خیلی پیگیر شدم خانهاش را عوض کرد و آدرس خانه را به من نداد تا اینکه به بهانهای برادر دیگرم را از شهرستان به تهران کشاندم و آدرس خانه برادرم را از او گرفتم. با توجه به اینکه کلید خانه برادرم را دزدیده و از روی آن ساخته بودم، روز حادثه وارد خانه برادرم شدم؛ زن برادرم خوابیده بود و بچهها هم کنارش بودند. آنا روی دست مادرش خوابیده بود. من خواستم زن برادرم را بزنم که یکدفعه تکان خورد و ضربه به آنا برخورد کرد. زن برادرم فرار کرد و من هم او را دنبال کردم و با ضربه چاقو او را زدم و سپس سراغ آرام رفتم و او را هم زدم.
متهم گفت: من قصدی برای کشتن بچههای برادرم نداشتم و فقط میخواستم زن برادرم که خیانت میکند را بکشم.
متهم در پاسخ به این سؤال که آیا مدرکی برای اثبات حرفت داری، گفت: من هیچ مدرکی ندارم؛ چند بار به برادرم گفتم او هم گفت که تحقیق کرده و چنین چیزی نیست و همسرش پاکدامن است و دوستش هم کاری نکرده اما من به حرف برادرم اعتماد نکردم من چندباری دیده بودم که شاهرخ در خانه برادرم کباب درست کرده است البته برادرم هم بود و آنها دور هم بودند اما من میدیدم که شاهرخ به خاطر زن برادرم این کار را میکند.
این در حالی بود که همسر مقتول در اظهاراتی گفته بود: زن من خیلی پاکدامن بود؛ او اصلا به من دروغ نمیگفت. وقتی برادرم به من گفت که زنم با دوستم رابطه دارد، من دراینباره تحقیق کردم و متوجه شدم هیچ رابطهای بین آنها نیست. شاهرخ خیلی با من صمیمی بود و فقط هم زمانی به خانه من میآمد که خودم باشم. هیچ رابطهای بین آنها نبود؛ برادرم میخواست زندگی من را خراب کند که موفق شد.
او همسر و فرزندم را از من گرفت و آرام هم به صورت معجزهآسا نجات پیدا کرد. من نمیدانم برادرم چه دشمنیای با من داشت اما من خانهام را عوض کردم و حتی حاضر نشدم آدرس خانهام را بدهم که مبادا او دوباره ما را پیدا کند.
بعد از گفتههای متهم و اولیای دم وکیل مدافع او در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را ارائه داد. با پایان جلسه دادگاه هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.