اگر درنظر بگیریم که بایدن در انتخابات پیروز میشود، آمریکا همزمان با سوگندخوردن او، آخرین مراحل مبارزه با ویروس کرونا را سپری میکند؛ درحالیکه با بدترین شرایط اقتصادی از زمان دوران رکود بزرگ مواجه است. منابع خزانه این کشور بهشدت کاهش پیدا کرده است و میلیونها نفر عزیزان خود، شغل و سرمایهشان را از دست دادهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، در آمریکا معمولا رؤسای جمهوری را با توجه به تواناییشان در مدیریت اوضاع دشوار و جنگها قضاوت میکنند: آبراهام لینکلن و جنگ داخلی، فرانکلین روزولت و رکود پس از جنگ جهانی دوم، رونالد ریگان و جنگ سرد. اما بسیاری از چالشهای عمیقتر که کمتر در تاریخ مورد توجه قرار گرفتهاند پس از آنها رخ داده است؛ اینکه چطور آمریکا بازسازی و برای فعالیت در عرصه جهانی آماده شد.
به یولیسیز سایمن گرانت و بازسازی آمریکا بهدست او فکر کنید؛ به وودرو ویلسون و جامعه ملل، ترومن و معماری جنگ سرد، جورج بوش پدر و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی. برخی از آنها شکست خوردند و برخی موفق شدند. همه آنها با موانع بزرگی برای توضیح اینکه چه اتفاقی افتاده، چه چیزی تغییر کرده و چطور باید با شرایط کنار آمد، روبهرو بودند. این همانجایی است که اگر بایدن در انتخابات پیشرو پیروز شود یا ترامپ اگر مجددا برای این سمت انتخاب شود، خود را در آن خواهند دید.
اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری فعلی آمریکا، برای دور دوم در این سمت برنده انتخابات شود، آمریکا میتواند انتظار اتفاقاتی را داشته باشد که در مرحله اول مبارزه با کووید19 شاهد آن بود؛ تحمیل فشار اقتصادی و درمانی بر ایالات و کنگره، تمایلنداشتن به همکاری بینالمللی و خودداری از مداقه در واکنش به مسائل. اما درباره بایدن چطور؟ در آغاز دوره ریاستجمهوری، او منطق و شخصیت منحصربهفردی خواهد داشت که بیشتر از واکنش متفاوت او به بحرانهای موجود ناشی میشود. سال اول بایدن در خلال واکنشهای عمومی نسبت به بحرانهای وحشتناک 2020 شکل میگیرد؛ کناررفتن شبح ترامپ از ساختار و تعریف شرایط جدید و انتخابهای مهم در سراسر حکومت ازجمله همین بحرانهاست.
اولین و دشوارترین چالش بایدن، رسیدگی به چارچوب فرسودهشده حکومتداری در آمریکا با توجه به این موضوع است که شهروندان درحالیکه از دولت انتظار دارند، نیاز دارند به آن اعتماد کنند که این نهاد میتواند خدمات ضروری را به آنها ارائه دهد.اما در عرصه بینالملل چطور؟ دولت ترامپ در پاسخگویی به همهگیری ویروس کرونا نتوانسته است جهان را هدایت و سازماندهی کند. ترامپ آن موقعی که درباره ممنوعیت سفر تصمیم میگرفت با متحدانش مشورت نکرد و برای تأمین منابع کمیاب پزشکی بهجای هماهنگی، با آنها رقابت کرد. این رفتار بدون شک بر این بحران جهانی تأثیر منفی داشته است، اما نکته مهمتر اینکه پس از پایان این همهگیری، همکاریها قرار است به چه شکلی ادامه پیدا کند.
درحالحاضر همه دولتها بهدرستی مشغول بحرانهای ملی خود هستند اما در سال 2021 مشکلات مشترک بسیاری وجود خواهد داشت که حل آنها وفاقی جمعی میطلبد. چگونه میتوان واکسن کرونا را در سطح جهانی، با هزینه مناسب و برای کسانی که بیشتر به آن احتیاج دارند توزیع کرد؟ چگونه دولتها میتوانند با هم همکاری کنند تا نظامی واحد برای نظارت و واکنش سریع بینالمللی و مرکزی صنعتی برای تجهیزات پزشکی بسازند تا برای همهگیریهای احتمالی بعدی آماده باشند؟ دولتها در بازسازی اقتصادهای ملی و احیای صنایع داخلی خود باید چه مواردی را رعایت کنند تا یک اقتصاد جهانی سالم ایجاد کنند؟ اقتصادی که به نفع همه باشد و مهمتر از همه اینکه با ازسرگیری سازوکار زندگی عادی در جهان، کشورها چگونه میتوانند با بحرانهای ژئوپلیتیکی که ناگزیر در این دوره پدیدار شده است، مقابله کنند؟دولت بایدن نهتنها باید جامعه بینالمللی را بار دیگر شکل دهد، بلکه مانند روزولت، ترومن و بوش هم باید با همکاری دیگر کشورها برای این جهان چشمانداز جدیدی تعریف کند.
این مسئله به پتانسیل قدرتمند رهبری، تواضع، انعطافپذیری و اراده نیاز دارد. خلاف دوران پس از جنگ جهانی دوم که در آن اروپا ویران شده بود، آسیا را هرجومرج برداشته و آمریکا کلا دست نخورده بود و اقتصادی حاضربهیراق داشت، بهبود اوضاع جهانی اینبار به احتمال زیاد به رهبری آسیا و در محتملترین گزینه چین رخ خواهد داد. پس از ویروس کرونا جهان قطعا چندقطبیتر و هویتی آسیاییتر خواهد داشت. همین مسئله ناراحتکنندهترین چالش را پیشروی آمریکا میگذارد: چگونه باید ابعاد اقدامات چین را کنترل کرد؟درگیری با چین دارای درجاتی از رقابتهای استراتژیک روزافزون بر سر ارزشها و منافعی است که نهتنها باعث افزایش اهمیت آسیا از نظر ژئوپلیتیکی میشود، بلکه ابعاد جهانی پیدا خواهد کرد؛ برای مثال، چین با جدیت ادعاهای ارضی خود را در دریای چین جنوبی پیگیری میکند؛ از برتری اقتصادی خود برای وادارکردن کشورها به نشاندادن واکنشهای مورد نظرش در مسائل مختلف ازجمله در تایوان یا مسائل حقوق بشری استفاده میکند و ابتکار عمل کمربند و جاده ابریشم خود را بهنحوی پیش میبرد که عملکرد بانک جهانی و سایر نهادهای بینالمللی را نادیده بگیرد. در چنین شرایطی وظیفه دولت بعدی آمریکا تقابلی بیسابقه خواهد بود. چارچوب عمل بایدن در روزهای پس از کرونا نمیتواند ترمیم کشور باشد، بلکه بیشتر باید تلاشی همگانی برای بازسازی یک جامعه باشد؛ تلاشی ملی که با خزانه خالی، شبکه اجتماعی فرسوده و فضای نامطمئن اقتصادی بسیار دشوار خواهد بود.