اقتصادآنلاین – شیما احمدی؛ بر اساس کتاب جدید «مرد با اعتماد به نفس» نوشته مگی هابرمن، سناتور تدکروز از تگزاس در سال ۲۰۱۶ به یکی از همکارانش در توضیح اینکه چرا از ترامپ حمایت نمیکند گفت: «تاریخ با مردی که کت موسولینی را در دست دارد، مهربان نیست.» با این حال آقای کروز در نهایت تسلیم شد؛ با وجود اینکه ترامپ به همسر کروز، هایدی، چنان ظالمانه حمله کرد که حتی یک جمهوریخواه که کروز هم نبود گفت که او نمیتوانست از ترامپ حمایت کند. این جمهوریخواه، رودی جولیانی، نیز شهرت خود را در خدمت به آقای ترامپ آتش زد.
مردی که اینقدر واضح دروغ میگوید و چنین بیکفایتی نشان میدهد چگونه میتواند اینقدر موفق باشد؟ افراد قابل احترامی از زمانی که آقای ترامپ در حوزه املاک و مستغلات بود و زمانی که او به سمت سرگرمی و سیاست یا هر سه آن، به یکباره پیش رفت، نسخههایی از این سوال را میپرسیدند. پاسخ این پرسش به همان اندازه که درباره او میگوید، درباره آنها یا همه ما میگوید.
خانم هابرمن از نیویورک تایمز و سیانان، در میان روزنامهنگارانی که آقای ترامپ را دنبال کردهاند، برجسته است و این به این دلیل که زمانی که ترامپ یک توسعهدهنده در نیویورک بود، او در روزنامه نیویورک پست و در یک روزنامه با قطع کوچک، او را پوشش میداد، نیست. خانم هابرمن همیشه آقای ترامپ را جدی گرفته و در اینجا مینویسد که: «ترامپ باهوشتر و باهوشتر از آنی بود که منتقدان به او اعتبار میدادند و دارای غریزه بقا بود که احتمالا در تاریخ سیاسی آمریکا بینظیر بود.»
خانم هابرمن با توصیف اینکه چگونه تداخل فزاینده سیاست و تجارت در نیویورک دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ آقای ترامپ را با توقعات کم و اعتقادات بدبینانهای که او را تا اینجای کار میرساند، تجهیز کرد، سهم ویژهای در این کتاب دارد؛ که سیاست نژادی یک رقابت سرجمع صفر میان قبایل است، اینکه متحدان هم باید مانند دشمنان تحت سلطه قرار بگیرند؛ که همهچیز زندگی را میتوان به عنوان یک معامله تلقی کرد؛ اینکه به سرعت یک دروغ یا جنجال را با دروغ بعدی تحت تاثیر قرار دهد، رسانهها را سردرگم میکند؛ که سلبریتی قدرت میبخشد، که نه تنها سیاستمداران، بلکه دادستانها نیز انعطافپذیر هستند.
با این حال، همین اعتقادات، ترامپ را تنها تا اینجا همراهی خواهد کرد. آنها ریاستجمهوری را محکوم کردند. پس از انتخاب ترامپ، جیمز کومی، مدیر افبیآی، به او هشدار داد که پروندهای مبنی بر اینکه آقای ترامپ با روسیه مصالحه کرده، در دست انتشار است. نیویورک به ترامپ آموخته بود که اطلاعات مخرب ابزاری برای اهرم فشار است و بنابراین او تصور کرد که آقای کومی او را تهدید میکند. و خانم هابرمن مینویسد: «کومی نسبت به عمق پارانویای ترامپ و سابقه طولانی بازی دادن مقامات دولتی، کور بود. ترامپ بعدها آقای کومی را برکنار کرد که عواقب فاجعهباری برای خودش داشت.» به گفته خانم هابرمن، اولین گفتوگو "شرایط" را برای تعاملات بعدی ترامپ با مقامات اطلاعاتی و مجریان قانون تعیین کرد.
ترامپ سناتورها و ژنرالها را مورد آزار و اذیت و تحقیر قرار داد. هنگامی که رهبران نظامی آمریکا در تلاش برای متقاعد کردن او به ارزش نظام پس از جنگ او را به پنتاگون آوردند، به رهبران نظامی آمریکا گفت: «شما بازنده و کودک هستید». او میتواند قانونگذاران چاپلوس را با پرتاب شکلات مارکدار به سمت آنها پاداش دهد، سپس از تماشای تلاش آنها برای بدست آوردن یک شکلات لذت ببرد. اما او دریافت که امور خارجی و حتی سیاست داخلی را نمیتوان تنها از طریق معاملات دوجانبه و ابتکارات تاکتیکی مدیریت کرد و پول او نمیتواند همه چیز را بخرد. زمانی که یکی از دموکراتهای نیویورکی که ترامپ سالها قبل، به او کمک مالی کرده بود، اما با این وجود از استیضاح او حمایت کرد، ترامپ را متحیر کرد.
از آنجایی که خانم هابرمن آقای ترامپ را به طور کامل میبیند، او "ترامپ خوب" را تصدیق میکند؛ کسی که به طور مکرر یک دوست بیمار را بررسی میکند و " بامزه، نگران و متعهد" است. افرادی که به شخصیت توییتری یا تصاویر مطبوعاتی او که دائما با کلاه بود، عادت داشتند، اغلب از ملاقات با او در کاخ سفید شگفتزده میشدند. او میتواند آرام و جذاب باشد اما این جنبه از ترامپ با پایان دوره ریاست جمهوری او کمتر دیده میشد. در طول مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۰، بیل بار، دادستان کل وقت، از آقای ترامپ درخواست کرد که از جذابیتش استفاده کند و "مردم را متقاعد کند که او یک احمق نیست". اما آقای ترامپ اصرار داشت که رای دهندگان اصلی او "یک جنگجو میخواهند."
تمایل به رفتارهای مخرب
همچنین این علاقه به پایگاه سیاسی او، محدودیتهایی را برای ترامپ ایجاد کرد. در سال ۲۰۱۸، پس از آنکه یک پسر ۱۹ساله ۱۷نفر را در دبیرستانی در فلوریدا کشت، ترامپ با والدین و دانشآموزان مدرسه ملاقات کرد و قول داد که در مورد کنترل اسلحه اقدام کند. او گفت: «ما این کار را انجام خواهیم داد.» و میتوانست که این کار را انجام دهد. اما پس از ملاقات با انجمن ملی تفنگ آمریکا از این کار دست کشید. خانم هابرمن میگوید که ترامپ نظر مثبتی نسبت به حامیان اصلی ندارد. (ترامپ به دستیارانش گفت: "آنها دیوانه هستند.") اما به عنوان یک تازه کار از کویینز، او در روزهای نیویورکیاش متقاعد شد که ساختار موجود، هرگز او را نمیپذیرد و او نیز خطر انزوای خود با تغییر به سمت مرکز سیاسی را نمیپذیرد.
به ناچار، «مرد با اعتماد به نفس» باید مسیرهای خوبی را طی کند، مانند زمانی که آقای ترامپ با این پرسش که آیا باراک اوباما در آمریکا به دنیا آمده است، بدنامی خود را بزرگ کرد. قلب برای یادآوری تمام رسواییهای دوران ترامپ مچاله میشود، حتی اگر تنها به دلیل اینکه یک نفر گمان کند که ما مثلا وقتی که گفته میشود یک نامزد از ارائه اظهارنامه مالیاتی امتناع میکند، ظرفیت شوک را از دست دادهایم. خانم هابرمن به درستی از نفوذ آقای ترامپ ابراز تاسف میکند و مینویسد که او «به نظر میرسد که دوران جدیدی از رفتار واقعی و مورد انتظار سیاستمداران را آغاز میکند.» تصویر ویرانگر خانم هابرمن از شکست آقای ترامپ، باید به مقلدان او زمانی برای توقف و درنگ بدهد. ترامپ از تاریخ و سابقه خود فرار نکرد اما سایر آمریکاییها هنوز هم میتوانند؛ با توجه به اینکه رهبری را دارند که خردمند باشد و به جای سوء استفاده از نقاط ضعفشان، بر نقاط قوتشان متکی باشد.