۰ نفر

اکونومیست بررسی کرد؛

۳ دلیل که کاهش تورم را سخت تر از همیشه کرده، اما آخرالزمان نیست!

۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۶:۱۰
کد خبر: 665538
۳ دلیل که کاهش تورم را سخت تر از همیشه کرده، اما آخرالزمان نیست!

بانک‌های مرکزی با استناد به سه دلیل، پیش‌بینی می‌کنند که ممکن است دوره جدیدی از تورم بالا آغاز شده باشد؛ تغییر الگوی مخارج دولت‌ها و استقراض آنها از بانک‌های مرکزی، کاهش رشد جمعیتی و کمیاب شدن نیروی کار در سال‌های آینده و همچنین تاثیرپذیری تجارت جهانی از جنگ‌های تجاری، همه‌گیری کرونا و تنش‌های ژئوپلیتیکی، سه دلیلی است که گروهی از اقتصاددانان به آن استناد می‌کنند.

اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست، در آگوست سال ۲۰۲۰، جروم پاول، رییس فدرال رزرو، تغییر در چارچوب سیاست بانک مرکزی را تشریح کرد و توضیح داد: « اقتصاد همیشه در حال پیشرفت است. بیانیه تجدید نظر شده ما نشان‌دهنده قدردانی ما از این است که یک بازار کار قوی را می‌توان بدون افزایش ناخواسته در تورم حفظ کرد». این نکته محوری یک دوره طولانی بود که قیمت‌ها اغلب کمتر از آنچه که فدرال رزرو ترجیح می‌داد، افزایش پیدا می‌کرد.

اما دو سال بعد، فدرال رزرو با شرایط بسیار متفاوتی روبرو شد؛ نرخ بیکاری بسیار پایین، رشد شدید دستمزدها و نرخ تورم بسیار بالاتر از هدف بانک مرکزی. در ۲۶آگوست سال میلادی جاری و در جشن سالانه بانک‌های مرکزی در جکسون هول، وایومینگ، آقای پاول موضع‌گیری متفاوتی داشت و اعلام کرد: «بدون ثبات قیمت، اقتصاد برای هیچ‌کس کار نمی‌کند و بر همین اساس، فدرال رزرو آماده تحمیل دردهای اقتصادی برای بازگرداندن تورم به هدف است.»

نظرات اقتصاددانان درباره اینکه به چه میزان از دردهای اقتصادی برای کنترل تورم نیاز است، متفاوت است، با این وجود اقتصاددانان و سیاست‌گذارانی که در زیر کوه‌های تتون گرد هم آمده بودند، بارها نگرانی جدی خود را مبنی بر اینکه نیروهای جهانی که در دهه‌های اخیر به پایین نگه داشتن تورم و ثبات کمک کرده‌اند ممکن است در حال تضعیف یا معکوس شدن باشند، بیان کردند.

براساس یک نقل قول اشتباه از میلتون فریدمن، تورم بیشتر زمان‌ها و اغلب یک پدیده پولی است. بانک‌های مرکزی ابزارهای زیادی برای محدود کردن هزینه‌ها در سرتاسر اقتصاد و در نتیجه جلوگیری از پیشی گرفتن تقاضا از عرضه به شیوه‌ای که باعث افزایش تورم می‌شود، دارند. اما آنها اقدامات خود را در یک پس‌زمینه اقتصادی در حال تحول انجام می‌دهند، که ممکن است در برخی مواقع کاهش فشار قیمت‌ها را آسان‌تر از زمان‌های دیگر کند.

از دهه ۱۹۸۰ به بعد، تورم در کشورهای ثروتمند به طور کلی کاهش یافت و نوسانات کمتری پیدا کرد. چنین پدیده‌ای معمولاً به سیاست‌های پولی بهتر نسبت داده می‌شود، اما نباید شرایط خوش‌خیم جهانی نسبت به شرایطی که در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بر بانک‌های مرکزی حاکم بودند، یعنی دولت‌های پرهزینه و شوک‌های انرژی، زمانی که اقتصادها به دلیل کاهش رشد بهره‌وری آسیب دیدند را فراموش کرد. همانطور که آگوستین کارستنز، از بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی، باشگاهی برای بانک‌های مرکزی، در جکسون هول گفت: «جهان اکنون ممکن است در آستانه تغییر تاریخی باشد».

اقتصاددانانی که نگرانی‌هایی مبنی بر بالا ماندن تورم دارند به چند دلیل بنیادی استناد می‌کنند. در وهله اول، به نظر می‌رسد که الگوهای مخارج و استقراض دولت‌ها تغییر کرده است. در سراسر اقتصادهای ثروتمند و درحال ظهور، بار بدهی عمومی در دو دهه گذشته افزایش یافته است. با افزایش بار بدهی‌ها، بازارها ممکن است ترس داشته باشند که بانک‌های مرکزی در نهایت مجبور شوند به تامین مالی تعهدات دولت‌ها کمک کنند و مثلاً با ایجاد پول جدید برای خرید اوراق قرضه، به رشد پایه پولی دامن بزنند. چنین امری می‌تواند اعتبار بانک‌های مرکزی را از بین ببرد و انتظارات عمومی را از تورم آینده افزایش دهد.

قدرت شلیک مالی به کار گرفته شده در طول همه‌گیری کووید-۱۹ ممکن است بازتابی از قدرت عمل بیشتر دولت‌ها برای استفاده از محرک برای مبارزه با رکود باشد که به همین ترتیب می‌تواند باعث شود بازارها انتظار هزینه‌ها و تورم بیشتری داشته باشند. مقاله ارائه‌شده در کنفرانس توسط فرانچسکو بیانکی از دانشگاه جان هاپکینز و لئوناردو ملوسی از بانک فدرال رزرو شیکاگو نشان می‌دهد تورم آمریکا به لطف تصویب «بسته محرک مالی» ۱.۹تریلیون دلاری در سال ۲۰۲۱ تقریباً چهار درصد بیشتر از آن چیزی است که در غیر این صورت شاهد آن بودیم.

همچنین کارگران و بطور کلی نیروی کار کمتر و کمیاب‌تر شده‌اند. رشد جمعیت در کشورهای ثروتمند به دلیل تغییرات جمعیتی و کاهش مهاجرت به این کشورها به طور چشمگیری کاهش یافته است. در برخی از اقتصادها مانند آمریکا، شیوع کرونا با کاهش بیشتر مشارکت نیروی کار همراه بود. از دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰، با ادغام بهتر اقتصادهای پرجمعیت مانند چین و هند در اقتصاد جهانی، عرضه جهانی نیروی کار به سرعت گسترش یافت، اما این تجربه دیگر نمی‌تواند تکرار شود، زیرا پیری جمعیت و رشد جمعیت سالمندان شروع به ضربه زدن به عرضه نیروی کار در بخش‌هایی از جهان در حال ظهور کرده است. بنابراین کارگران ممکن است در آینده از قدرت چانه‌زنی بیشتری برخوردار باشند که چنین موضوعی رشد دستمزدها را تحریک خواهد کرد و شرایط را برای بانک‌های مرکزی که وظیفه دارند با تورم مبارزه کنند، سخت‌تر خواهد کرد.

از سوی دیگر، تغییرات آهسته‌ای در ساختار اقتصاد جهانی وجود دارد. هم اقتصادهای نوظهور و هم اقتصادهای پیشرفته درگیر موجی از اصلاحات آزادسازی از اواسط دهه ۱۹۸۰ تا اواسط دهه ۲۰۰۰ بودند. بر این اساس، تعرفه‎ها کاهش یافت، در حالی که بازارهای کار و محصول منعطف‌تر شدند. این اصلاحات به رشد تجارت جهانی، تغییرات در مقیاس بزرگ در تولید جهانی و کاهش هزینه‌ها در طیف وسیعی از صنایع کمک کرد. این اصلاحات ممکن است رشد بهره وری را نیز تقویت کرده باشد که در اقتصادهای پیشرفته در آغاز هزاره و در اقتصادهای نوظهور در دهه ۲۰۰۰ افزایش یافت.

اما سرعت اصلاحات و رشد بهره‌وری پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۹ - ۲۰۰۷ کاهش یافت، در حالی که تجارت تحت فشار مداوم ناشی از جنگ‌های تجاری، همه‌گیری کرونا و تنش‌های ژئوپلیتیکی قرار گرفت.

ایزابل اشنابل از بانک مرکزی اروپا خاطرنشان کرد، علی‌رغم اینکه جهانی شدن از دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۰ به عنوان یک ضربه‌گیر بزرگ در برابر شوک عمل کرد، به طوری که تغییرات در تقاضا یا عرضه به راحتی از طریق تعدیل‌های مربوط به تولید بجای نوسانات شدید قیمت‌ها برآورده شد، اما اکنون این انعطاف‌پذیری در خطر است.

با این وجود چنین استدلال‌هایی نشان‌دهنده شرایط آخرالزمانی برای کشورها نیست، زیرا برخی روندها می‌توانند تحمل دوران جدید اقتصاد کلان را کمی آسان‌تر کنند. همانطور که گیتا گوپینات از صندوق بین‌المللی پول خاطرنشان کرد، اگرچه کارگران در اقتصادهای پیر ممکن است کمیاب باشند، اما در مقابل آنها پس‌انداز بیشتری خواهند داشت و به کاهش فشارهای تورمی کمک می‌کنند و یا تغییرات ناشی از همه‎گیری کرونا ممکن است هنوز منافع بهره‌وری را به همراه داشته باشد.

از سوی دیگر، در حال حاضر سردرگمی فکری کمتری نسبت به دهه ۱۹۷۰ وجود دارد. همانطور که آقای پاول اشاره کرد، زمانی لازم بود بانک‌های مرکزی سایرین را متقاعد کنند که می‌توانند و باید مسئولیت کنترل تورم را بر عهده بگیرند، وضعیتی که باعث شد تورم بالا برای بیش از یک دهه وجود داشته باشد. این درحالی است که امروزه، آگاه هستیم که کنترل تورم و ایجاد ثبات قیمتی، بدون قید و شرط مسئولیت فدرال رزرو و سایر بانک‌های مرکزی است.

همچنین بانک‌های مرکزی شروع به پذیرفتن این موضوع کرده‌اند که مسئولیت آنها مبنی بر کنترل تورم ممکن است برای سال‌های آینده سخت‌تر باشد، این آگاهی می‌تواند از فاجعه‌بار بودن یک دوره جدید شوک‌ها و نوسانات جلوگیری کند.