این سفر در حالی صورت میگیرد که بیشترین مراودات سیاسی ایران و کوبا طی سالهای گذشته بر پایه تبادل هیأتهایی در سطوح مختلف پارلمانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و رایزنی وزرای خارجه در مجامع مختلف از جمله سازمان ملل صورت گرفته است. تهران و هاوانا در عین حال اشتراکات زیادی از جمله مقاومت در برابر تحریمهای ناعادلانه قدرتهای بزرگ را در فراز و فرودهای تاریخی خود از سرگذراندهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، با احمد سبحانی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا درباره اهمیت ملاقات رئیس جمهوری کشورمان با سران کوبا گفتوگو کردیم. وی در این گفتوگو بر لزوم گسترش مناسبات سیاسی ایران با کشورهای حوزه امریکای لاتین برای حفظ توازن سیاسی در سیاست خارجی و همچنین تأمین منافع اقتصادی کشور تأکید کرد. مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
ایران و کوبا وارد مرحله جدیدی از همکاریهای سیاسی و اقتصادی شدهاند. تاریخچه این مناسبات دوجانبه به چه زمانی باز میگردد؟
رابطه ایران و کوبا بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت و کوبا جزو اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت همزمان در سالهای اولیه انقلاب، کنفرانس جنبش عدم تعهد در کوبا برگزار شد و ایران هم به عضویت این سازمان درآمد و طی چند دهه گذشته تقریباً یک رابطه ثابت و دوستانه میان ایران و کوبا برقرار شد.
کوبا در میان کشورهای امریکای لاتین از چه مختصاتی بهرهمند است که رابطه با آن برای ایران حائز اهمیت است؟
کوبا کشور کوچکی است که بیش از 50 سال تحت تحریمهای ظالمانه امریکاییها و برخی کشورهای دیگر قرار داشته است اما علی رغم این فشارها، وضعیت اجتماعی مردم این کشور از نظر آموزش، ورزش و سلامت در سطح نسبتاً خوبی قرار داشته است. کوبا حتی برای سالهای متمادی پزشک به سراسر دنیا از جمله کشورهای فقیر میفرستاد و همچنین دانشجویانی از کشورهای جهان سوم برای آموزش پزشکی میپذیرفت. این کشور در حرکتهایی که طی دو دهه گذشته در امریکای لاتین شروع شد، در بسیاری از زمینهها از جمله زمینه پزشکی، مسائل سوادآموزی و مسائل پزشکی و دارویی، کمکهای بسیاری را به کشورهای منطقه خود انجام داد.
روابط سیاسی ایران و کوبا طی سالهای گذشته چه فراز و فرودهایی را طی کرده است؟
رابطه ایران با کوبا ظرف چند دهه بعد از انقلاب تقریباً بر مدار ثابتی پیش رفته است و فرود و فراز زیادی نداشته است اگرچه در دولت سابق، آقای احمدینژاد هر گاه به سازمان ملل میرفت، به کشورهای امریکای لاتین از جمله کوبا هم سفر میکرد اما آقای روحانی ظرف سه سال گذشته دیداری از کشورهای امریکای لاتین نداشته است اما امسال باتوجه به اینکه برای تحویل ریاست عدم تعهدها به ونزوئلا رفت، فاصله زمانی حضورش در ونزوئلا تا برنامهاش در نیویورک را غنیمت شمرد تا بنا به دعوت رهبر کوبا دیداری از این کشور داشته باشد. به نظر میرسد دیداری در چنین سطحی میتواند در ارتقای سطح روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشورمان با کشورهای امریکای لاتین نقش بسزایی ایفا کند. پیشبینی من این است که آقای روحانی قبل از پایان دوره چهار ساله دولت یازدهم باز هم سفری به امریکای لاتین داشته باشد.
وجه مشترک تحلیلهایی که درباره مناسبات ایران و کشورهای قاره امریکای لاتین مطرح میشود این است که عامل جغرافیا و دوری مسافت باعث کاهش مزیتهای اقتصادی و بهرهبرداری همهجانبه روابط ایران با کشورهای حوزه امریکای لاتین میشود؛ ارزیابی شما چیست؟
ما در قرنی زندگی میکنیم که فاصلههای جغرافیایی به هم نزدیک شده است. زمانی سفر به امریکای لاتین یک آرزو بود و اگر کسی به آنجا سفر میکرد، جهانگرد نامیده میشد اما الان با تکنولوژیهای جدید و گسترش راههای ارتباطی، وجود هواپیماهای پیشرفته، هم سرعت مسافرت زیاد شده و هم ارتباط با کشورهای دور بسیار آسان شده است. امروز، منافع اقتصادی نقش تعیین کنندهای در گسترش روابط سیاسی دارد. اگر ما بتوانیم برخی از کالاهایمان از امریکای لاتین را ارزانتر از سایر جاها تهیه کنیم یا بازاری برای صادرات کالا و خدمات فنی مهندسیمان در آنجا مهیا کنیم، امریکای لاتین برای ما یک مزیت خواهد بود. ما تاکنون بیشترین صادرات خدمات فنی مهندسی را طی دو قرارداد به ارزش چند میلیارد دلار با امریکای لاتین داشتیم و این در تاریخ ایران بی سابقه بوده و رکورد آن هنوز شکسته نشده است بنابراین فاصله جغرافیایی مانعی برای مراودات اقتصادی نیست. ایران در مسائل سیاسی معمولاً با بسیاری از کشورهای این حوزه مشکلی ندارد و به برخی از آنها بسیار نزدیک هم است.
آیا مشابهتهای تاریخی نظیر اینکه ایران و کوبا هر دو سالیان متمادی تحت فشار تحریمها قرار داشته و سپس از این تحریمها خارج شدهاند، مؤلفه تأثیرگذاری در ایجاد پیوندهای سیاسی تهران و هاوانا بوده است؟
اقای روحانی علاقهمند شدهاند بیش از گذشته با کشورهای حوزه امریکای لاتین مناسبات داشته باشند و از ظرفیتهای کشورهای این منطقه استفاده کند. نمیگویم امریکای لاتین اولویت یک برای ایران است اما رابطه با کشورهای این منطقه برای حفط توازن در سیاست خارجی ایران یک ضرورت است و انجام سفرهای این چنینی برای حفظ این توازن معنادار میشود. ایران و کوبا چندین سال تحت تحریمهای ظالمانه قرار داشتهاند. کوبا اقتصاد کوچکتر و ضعیفتری نسبت به ایران دارد اما در برابر فشار تحریمها مقاومت کرد تا اینکه امریکاییها عقبنشینی کردند. شاید نکته مشترک در میان ایران و کوبا بدعهدیهای امریکا در روند برداشتن تحریمها باشد که هر دو طرف با آن روبهرو شدهاند بنابراین انتقال تجربیات دوجانبه که از طریق آن بتوان وابستگی کمتری به قدرتهای بزرگ داشت، میتواند زمینهای باشد برای همکاری جدید ایران و کوبا و حتماً در ملاقات آقای روحانی با رهبران کوبا به این مسائل پرداخته میشود.
مهمترین ظرفیتهای اقتصادی دو کشور در دوره پساتحریمها برای بهرهبرداری متقابل تهران و هاوانا به کدام حوزهها باز میگردد؟
کوبا کشوری است که سالها تحت تحریم قرار داشته و صنعت بزرگی هم ندارد و بسیاری از کالا و خدمات را از ایران وارد میکند. این در حالی است که زمینههای متعدد سیاسی میان طرفین وجود دارد که گاهی این نزدیکی سیاسی شرایطی فراهم میکند که باعث مشارکت اقتصادی بیشتر دو کشور میشود. کوبا بعد از چند دهه درصدد است دوران سازندگی خود را آغاز کند و شرکتهای ایرانی میتوانند در این سازندگی مشارکت داشته باشند. ایران با برقراری روابط سیاسی خوب با کوبا و سایر کشورهای امریکای لاتین میتواند بازار خوبی برای کالاهای مصرفی خود و صدور خدمات فنی مهندسی ایجاد کند که میتواند ارقام بزرگی را شامل شود. همچنین کوبا رابطه خوبی با بسیاری از کشورهای منطقه امریکای لاتین دارد که کشورمان میتواند همکاری مشترک با آن در یک کشور ثالث داشته باشد. ما در برخی از این کشورها درمانگاههایی داریم که هم یک سفارت مردمی، یک کار انساندوستانه و هم سودآور است. ضمن آنکه کوبا هم در زمینه پزشکی بسیار تواناست و همکاریهای زیادی با کشورهای منطقه دارد و در این زمینه هم ایران میتواند همکاری خوبی با آن داشته باشد. این همکاریها علاوه بر همکاریهایی است که سازمانهای علمی ما با کوباییها در زمینه پیشرفتهای تکنولوژی، بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی دارند.