۰ نفر

احیای اقتصاد بدون اشتغال زایی چیست؟

۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۴۹
کد خبر: 712394
احیای اقتصاد بدون اشتغال زایی چیست؟

احیای اقتصاد بدون اشتغال‌ زایی حالتی است که در آن بهبود اقتصادی بدون بهبود متناظر در نرخ بیکاری اتفاق می افتد.

احیای اقتصاد بدون اشتغال‌ زایی زمانی رخ می دهد که شرکت ها در تلاش برای کاهش هزینه ها در اتوماسیون و برون سپاری سرمایه گذاری کرده باشند که منجر به عدم استخدام مجدد کارگران اخراج شده می شود.

 

در سطح کل، شواهد احیای اقتصاد بدون اشتغال‌ زایی زمانی است که نرخ بیکاری مطابق با تولید ناخالص داخلی افزایش نمی یابد.

آشنایی با احیای اقتصادی بدون اشتغال‌ زایی

زمانی که اقتصاد منقبض می شود، درآمد شرکت ها کاهش می‌یابد. آنها در پاسخ به این وضعیت باید با افزایش قیمت ها، به دست آوردن سهم بازاری بیشتر یا کاهش هزینه ها، خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. برای اکثر شرکت ها، افزایش قیمت ها و به دست آوردن سهم بازاری بیشتر حتی در بهترین زمان ها نیز دشوار است، چه رسد به زمانی که اقتصاد در حال انقباض است. به همین دلیل، بیشتر شرکت‌ها تصمیم می‌گیرند که هزینه‌ها را کاهش دهند تا بتوانند از دوران سخت اقتصادی جان سالم به در ببرند.

یکی از بزرگ‌ترین هزینه‌های کسب‌وکارها، دستمزد کارگران است و بنابراین بسیاری از شرکت‌ها به طور اجتناب‌ناپذیر با اخراج کارگران یا جابجایی مشاغل به مکانی با نیروی کار ارزان‌تر (یعنی برون‌سپاری) و سرمایه‌گذاری در اتوماسیون، به کسادی پاسخ دهند. این «فرمول» یکی از عوامل اصلی احیای اقتصادی بدون اشتغال‌ زایی است.

از آنجایی که اقتصاد در نهایت بهبود می یابد، هیچ تضمینی وجود ندارد که آن شرکت ها تصمیمات خود را تغییر دهند و کارگرانی را که در دوران کسادی اخراج کرده اند دوباره استخدام کنند. بنابراین، ممکن است این کارگران احساس کنند که از اقتصاد رو به رشد «جا مانده‌اند»: اگرچه ممکن است سود شرکت ها و تولید ناخالص داخلی (GDP) بهبود یافته باشد اما ممکن است درآمد تک تک کارگران بهبود نیافته باشد.

در سطح کل، شواهد احیای اقتصاد بدون اشتغال‌ زایی زمانی ایجاد می‌شوند که نرخ بیکاری مطابق با تولید ناخالص داخلی افزایش نیابد.

مثال احیای اقتصادی بدون اشتغال‌ زایی

فرض کنید که صاحب یک کسب و کار تولید و توزیع صنعتی هستید. شما یک کارخانه با 25 نفر ماشین‌کار، یک مرکز توزیع با 50 کارگر انبار، و یک دفتر مرکزی با 10 کارمند اداری دارید. کل هزینه حقوق و دستمزد این سه تاسیسات به ترتیب 1.25 میلیون دلار، 1.75 میلیون دلار و 600000 دلار است که در مجموع 3.6 میلیون دلار می‌شود.

شرکت شما 20 میلیون دلار درآمد دارد و حاشیه سود ناخالص آن 20 درصد است. پس از پوشش هزینه های حقوق و دستمزد، اجاره و سایر هزینه ها، در حدود 300000 دلار سود قبل از کسر از مالیات برای شما باقی می ماند.

متأسفانه در سال بعد، اقتصاد وارد دوره رکود می شود و در ماه اول درآمدهای شما 25 درصد نسبت به ماه مشابه در سال پیش کاهش پیدا می‌کند. پیش بینی شما این است که اگر این روند ادامه پیدا کند، تنها 15 میلیون دلار درآمد کسب خواهید کرد. اگر این وضعیت کنترل نشود زیان بسیار بزرگی ایجاد خواهد شد و احتمالاً شرکت را مجبور به ورشکستگی می سازد و باعث می شود همه 85 کارمند شغل خود را از دست بدهند.

از آنجایی که هزینه اجاره شما به دلیل قراردادهای اجاره ثابت است، تنها گزینه‌های باقی مانده برای شما افزایش قیمت، به دست آوردن مشتریان جدید، کاهش هزینه های عملیاتی یا کاهش هزینه های حقوق و دستمزد است.

با تعیین اینکه رشد قیمت ها یا سهم بازاری در محیط اقتصادی فعلی امکان پذیر نخواهد بود و هزینه های عملیاتی نیز در حال حاضر در کمترین سطوح ممکن خود هستند ، نتیجه می گیرید که تنها راه برای زنده نگه داشتن شرکت کاهش شدید هزینه های حقوق و دستمزد است.

برای این منظور، پنج ربات کارخانه‌ای را خریداری و 22 نفر از ماشین‌کاران را اخراج می‌کنید. سه ماشین‌کار باقی‌مانده افرادی هستند که بالاترین مهارت فنی را دارند و اکنون مسئول کار با ربات‌ها خواهند بود. شما معتقدید که پس از لحاظ کردن هزینه نگهداری ربات های جدید، استفاده از آن‌ها در کل 1 میلیون دلار در سال صرفه‌جویی در هزینه‌ها برای شما به همراه خواهد داشت.

سپس تغییرات مشابهی را در انبار ایجاد می‌کنید، 35 موقعیت شغلی را حذف و 15 ربات جدید را مستقر می‌کنید و سالانه یک میلیون دلار دیگر در هزینه‌های خود صرفه‌جویی می‌کنید. در نهایت، شما هفت شغل از 10 شغل اداری سازمان خود را نیز به یک سازمان‌های خدمات خارجی کم هزینه برون سپاری می کنید که در نتیجه در حدود 300000 دلار صرفه جویی در هزینه‌های شما به همراه دارد. در مجموع، شما هزینه های حقوق و دستمزد را حدود 2.3 میلیون دلار کاهش داده اید.

پنج سال بعد، درآمدها به آرامی به سطح قبل از رکود بازمی‌گردد. با این حال، تعداد کل پرسنل شما هنوز تقریباً همان چیزی است که در زمان کاهش شدید حقوق و دستمزد برای شما باقی مانده بودند. در واقع، کسب و کار شما اکنون بسیار سودآورتر از دوره قبل از رکود اقتصادی است، یعنی انگیزه ای برای معکوس‌سازی تغییرات ایجاد شده و استخدام مجدد کارگران اخراج شده ندارید.

اگر این مثال را در هزاران شرکتی که در ایالات متحده وجود دارند ضرب کنید، می توانید درک کنید که چگونه ممکن است احیای اقتصادی بدون بهبود سطوح اشتغال روی دهد و پدیده‌ی به نام احیای اقتصادی بدون اشتغال‌ زایی را ایجاد کند.