۰ نفر

منظور از تعیین فروشنده سهام چیست؟

۱۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۵:۳۷
کد خبر: 708641
منظور از تعیین فروشنده سهام چیست؟

انتقال حقوق یا دارایی یک فرد به شخص یا کسب‌وکار دیگری که به آن واگذاری گفته می‌شود. این مفهوم در انواع معاملات تجاری وجود دارد و اغلب به صورت قراردادی بیان می شود.

به گزارش اقتصاد آنلاین، این اصطلاح در معاملات نیز در زمان اجرای قراردادهای اختیار معامله استفاده می‌شود که در آن حالت به معنای تعیین فروشنده سهام یا دارایی است. صاحب قرارداد اختیار معامله قرارداد را اجرا می‌کند و نویسنده این قرارداد را به تکمیل الزامات قرارداد متعهد می‌سازد.

نکات کلیدی

واگذاری عبارت است از انتقال حقوق یا اموال یک طرف به طرف دیگر.

تعیین فروشنده سهام نیز در مورد قرارداد اختیار معامله نیز زمانی اتفاق می افتد که خریداران این قراردادها از حقوق خود در مورد یک موقعیت معاملاتی در اوراق بهادار استفاده می کنند.

نمونه های دیگر کاربرد اصطلاح Assignment را می توان در دستمزد، رهن و اجاره یافت.

واگذاری حقوق مالکیت

واگذاری به انتقال برخی یا تمام حقوق مالکیت و تعهدات مرتبط با یک دارایی، ملک، قرارداد و غیره به نهاد دیگری از طریق یک توافق نامه کتبی اشاره دارد. به عنوان مثال، یک گیرنده وجه حقوق مربوط به جمع آوری اسکناس‌های پرداختی به یک بانک واگذار می کند. مالک علامت تجاری منافع خود در این علامت تجاری را به شخص دیگری منتقل می کند، می فروشد یا به آن اعطا می‌کند. صاحب خانه ای که خانه خود را می فروشد، سند را به خریدار جدید واگذار می کند.

برای اثربخشی واگذاری، باید طرفین دارای اهلیت قانونی، قدرت تفکر و رضایت خاطر باشند و موضوع قرارداد نیز قانونی باشد.

مثال ها

تخصیص دستمزد، پرداخت اجباری یک تعهد با کسر خودکار از حقوق کارمند است. دادگاه ها برای افرادی که در زمینه حمایت از فرزند یا همسر، پرداخت مالیات، وام یا سایر تعهدات تاخیر داشته‌اند، دستور تخصیص دستمزد صادر می کنند. در صورتی که کارگر سابقه عدم پرداخت داشته باشد، پول به طور خودکار و بدون کسب رضایت از چک حقوق وی کم می شود. به عنوان مثال، برای شخصی که در پرداخت ماهانه 100 دلار کوتاهی می‌کند، دستور تخصیص حقوق صادر می‌شود که پول را از چک حقوقش کسر و آن را برای وام دهنده ارسال می کند. تخصیص دستمزد در بازپرداخت بدهی های بلندمدت مفید است.

نمونه دیگر از کاربرد این اصطلاح را می توان در واگذاری وام مسکن یافت. در این حالت، با استفاده از یک سند رهنی منافعی در ملک رهن شده در ازای دریافت مبلغ مشخصی به یک وام‌دهنده دیگر اعطا می‌کند. وام دهندگان اغلب وام مسکن را به اشخاص ثالثی مانند سایر وام دهندگان می فروشند. در سند واگذاری وام مسکن، واگذاری قرارداد به وضوح تصریح و به وام گیرنده دستور داده می‌شود تا اقساط آتی وام مسکن را به وام‌دهنده جدید پرداخت کند که احتمالا منجر به تغییر شرایط وام مسکن نیز می‌شود.

مثال آخر شامل واگذاری اجاره است. این قرارداد به نفع مستأجری است که در حال جابجایی است و می‌خواهد اجاره‌نامه را زودتر خاتمه دهد یا صاحبخانه‌ای است که به دنبال دریافت اجاره بها برای پرداخت بدهی طلبکاران خود است. هنگامی که مستاجر جدید اجاره نامه را امضا می کند و مسئولیت پرداخت اجاره و سایر تعهدات را بر عهده می گیرد، مستاجر قبلی از این مسئولیت ها رها می شود. صاحبخانه نیز ممکن است در یک قرارداد واگذاری اجاره جداگانه، موافقت کند که مبالغ پرداختی به عنوان اجاره بهای ملک به طلبکار پرداخت شوند. در صورت عدم پرداخت وام مسکن توسط مالک ملک یا نکول وی در تعهدات مالی خود، از این قرارداد برای پرداخت بدهی وام‌دهنده وام مسکن استفاده می‌شود. پس از آن هر گونه درآمد حاصل از اجاره به طور مستقیم به وام دهنده پرداخت می شود.

تعیین فروشنده سهام در قراردادهای اختیار معامله

زمانی که خریدار یک قرارداد اختیار معامله تصمیم می گیرد از حق خود برای خرید (یا فروش) سهام در قیمت اعمال قرارداد استفاده کند، فروشنده سهام یا دارایی تعیین می‌شود. تعیین فروشنده متناظر قرارداد اختیار معامله زمانی که خریداران این قراردادها یک موقعیت معاملاتی را در این قراردادها باز می کنند تعیین نمی شوند، بلکه این امر تنها در زمانی که دارنده قرارداد اختیار معامله تصمیم به استفاده از حق خود برای خرید سهام می‌گیرد، انجام می‌شود. بنابراین، از طریق یک فرآیند قرعه کشی خودکار یک فروشنده قرارداد اختیار معامله با موقعیت‌های باز با خریداری که قصد اجرای قرارداد خود را دارد، تطبیق داده می‌شود. سپس فروشنده‌ای که به طور تصادفی انتخاب شده است، برای تحقق حقوق خریدار تعیین می شود. این فرآیند به عنوان تعیین فروشنده سهام در قراردادهای اختیار معامله شناخته می شود.

پس از واگذاری، نویسنده (فروشنده) قرارداد اختیار معامله، موظف به فروش (در صورتی که قرارداد اختیار خرید باشد) یا خرید (در صورتی که قرارداد اختیار فروش باشد) تعداد از پیش تعیین شده سهام به قیمت توافقی (قیمت اعمال قرارداد) خواهد بود. به عنوان مثال، اگر نویسنده قرارداد اختیار خرید فروخته باشد، موظف به فروش سهام خواهد بود و این فرآیند اغلب به عنوان فراخوانی سهام نامیده می شود. برای قراردادهای اختیار فروش نیز، خریدار قرارداد اختیار فروش سهام خود را در قالب یک موقعیت فروش استقراضی به نویسنده قرارداد می فروشد (موجودی سهام خود را به فروش می‌رساند).

مثال

فرض کنید که معامله گری دارای 100 قرارداد اختیار خرید سهام شرکت ABC با قیمت اعمال 10 دلار به ازای هر سهم باشد. سهام این شرکت اکنون با قیمت 30 دلار معامله می شود و شرکت ABC قرار است به زودی سود توزیعی سهام را پرداخت کند. در نتیجه، معامله گر قرارداد اختیار خرید خود را زودتر از سررسید آن اعمال می‌کند و 10000 سهم ABC را به قیمت 10 دلار دریافت می کند. در ضمن، طرف دیگر این معامله قرارداد اختیار خرید (فروشنده قرارداد اختیار خرید) برای انجام قرارداد تعیین می‌شود و باید سهام مربوطه را به خریدار تحویل دهد.